loading...

عاطفه صفری

بازدید : 20
شنبه 9 ارديبهشت 1402 زمان : 0:30

فوبیا چیست و انواع فوبیا شامل چه مواردی است؟ راه تشخیص ترس و هراس چیست؟

آیا شما به حدی از عنکبوت می ترسید که با دیدن یک اسباب بازی یا عروسک پلاستیکی با شکل و ظاهر عنکبوت نیز احساس انزجار کرده یا جیغ می کشید؟

فوبیا چیست ؟

روانشناسان به چنین ترس های بیش از حد شدید و پایدار که باعث اختلال در زندگی فرد می گردد، فوبیا می گویند.

تقریبا همه ی مردم نسبت به یک یا چند چیز ( مثلا ارتفاع، سوسک و…) احساس ترس و وحشت دارند،

اما تمایز اساسی بین این ترس ها با فوبیا در شدت، مدت (حداقل ۶ ماه)، و اختلالی است که در زندگی روزمره ایجاد می کند.

یکی دیگر از ویژگی های فوبیا غیرمنطقی بودن آن است.

همه ی ما ترس های شدید و مداومی نسبت به زمین لرزه یا قاتلان زنجیره ای داریم، که البته در مقابل خطری که ایجاد می کنند، کاملا منطقی است.

همچنین فرد مبتلا به فوبیا از غیر منطقی بودن ترس خود آگاه است و می داند خطر واقعی که از آن می ترسد تناسب چندانی با موقعیت فوبیک ندارد.

در عین حال با وجود آگاهی و اشرافی که فرد نسبت به غیرمنطقی بودن ترس خود دارد،

این شرایط از کنترل ارادی اش خارج بوده و همواره در حال فرار یا اجتناب از محرک ترس آور می باشد.

این افراد همچنین نسبت به موضوع فوبیک از یک اشتغال خاطر ذهنی نیز رنج می برند.

سایر نشانه های فوبیا می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • اضطراب شدید،
  • تپش قلب،
  • حالت تهوع،
  • تعریق
  • لرزش.

در ادامه به انواع فوبیا اشاره می شود.

انواع فوبیا

انواع فوبیا به تشریح و طبقه بندی آورده شده است.

فوبیا حیوانات

فوبیا حیوانات از رایج ترین نوع فوبیا می باشد که شامل:

۱_ فوبیای سوسک

ترس از سوسک یا آراکنوفوبیا به ترس شدید و مداوم از سوسک یا حتی تصور ذهنی آن گفته می شود.

جالب است بدانید که این نوع فوبیا ( فوبیا سوسک حمام) در کشورهای آسیایی از جمله ایران از شیوع بالاتری برخوردار است.

۲_ فوبیا گربه

آیلروفوبیا یا ترس از گربه به اضطراب شدید در مواجهه با گربه گفته می شود که با تنفر از گربه متفاوت بوده و فرد از نشانه های اضطرابی در مواجهه با گربه رنج می برد.

۳_ فوبیا سگ

سگ هراسی یا سینوفوبیا به ترس شدید، مداوم و غیر منطقی از سگ گفته می شود که از شیوع بالایی نیز در رده ی فوبیا حیوانات برخوردار هستند.

این نوع فوبیا معمولا به خاطر ترس والدین و یا خاطره بد از حیوانات و بخصوص سگ ایجاد می شود.

۴_ فوبیا از حشرات مانند ترس از عنکبوت

فوبیا عنکبوت یا آرکنوفوبیا یکی از شایع ترین فوبیا ها در کشورهای غربی است که فرد در مواجهه واقعی یا مجازی با یک عنکبوت دچار نشانه های اضطرابی ( افزایش ضربان قلب، گرگرفتگی، لرزش و…) می شود.

این ترس معمولا بخاطر شکل عنکبوت و عکس لعمل والدین و اطرافیان به این موضوع ایجاد می شود.

۵_ هراس از مار

اوفیدیوفوبیا ( افیوفوبیا )، یا مار هراسی نیز به ترس از مارها اشاره دارد که از بین ترس از خزندگان شایع ترین نوع فوبیا می باشد.

۶_ فوبیای موش

ترس از موش به ترسی افراطی، مداوم و غیر معقول از مواجهه با موش ( واقعی یا اسباب بازی آن) گفته می شود.

منبع : انواع فوبیا و انواع ترس در زندگی

بازدید : 15
شنبه 9 ارديبهشت 1402 زمان : 0:29

درمان لجبازی کودکان چیست؟ واکنش نامطلوبی است که کودکان نسبت به محیط، شرایط و رفتار والدین از خود نشان می دهند. والدین پیش از تصمیم به بچه دار شدن باید رفتارها و مهارت های تربیت فرزند را بیاموزند تا از بروز ناهنجاری های رفتاری مانند لجبازی در کودکان پیشگیری شود. لجبازی جزو مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنا بردار هم نیست.

برخی اوقات از والدین می‌شنویم که «این بچه نیم وجبی داره تو روی من می‌ایسته»

علت لجبازی کودکان

کودکان از بدو تولد معمولا لجباز نیستند، اما برخی از آن ها به دلایل مختلف (رفتار والدی) به چنین رفتاری عادت می کنند. همچنین کودکان لجباز در همه موارد انعطاف ناپذیر نیستند.

درک علت دقیق لجبازی برای کمک به کودکان برای کاهش این رفتار کلیدی است بنابراین این قسمت از مقاله را از دست ندهید.

لجبازی در کودکان امری طبیعی است، اما این از مشکلات والدین کم نمی کند. کارهای ساده ای مانند خوابیدن، حمام کردن یا خوردن می تواند باعث دعوا و درگیری میان مادر و کودک شود. علت لجبازی کودکان می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • نیاز شدیدی به تایید و شنیده شدن توسط والدین خود دارد. بنابراین ممکن است توجه شما را جلب کنند.
  • می خواهد مستقل باشد.
  • عدم کنترل. یکی دیگر از دلایل رایج افزایش لجبازی در کودکان، احساس عدم کنترل است. هنگامی که کودکان احساس می کنند هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارند، شروع به لجبازی می کنند.
  • ویژگی های رهبری دارد و می خواهد رئیس باشد.
  • دوست دارد که کارها را با سرعت خودش انجام دهند.
  • لجبازی در کودکان می تواند ژنتیکی یا اکتسابی از محیط باشد.
  • ترس از تغییر. تغییر برای کودکان ترسناک است، بنابراین آنها اغلب از لجبازی به عنوان اولین خط دفاعی خود استفاده می کنند. برخی از کودکان اگر به مکان جدیدی نقل مکان کنند یا به مدرسه جدیدی بروند، لجبازی بیش تری نشان می دهند.
  • حفظ هویت. برخی از کودکان برای حفظ هویت خود ارزش زیادی قائل هستند. بنابراین در چنین مواقعی تا حدی لجباز می‌شوند که حتی از دید دیگران فکر نمی‌کنند.
  • رهایی از درد. وقتی والدین سعی می کنند به هر طریق ممکن کودک را کنترل کنند، کودکان درد را احساس می کند و برای رهایی از این درد دست به لجبازی می زند.

ویژگی کودک لجباز

در اینجا برخی از ویژگی های کودک لجباز وجود دارد که باید به آن ها توجه کرد :

  • باهوش و خلاق هستند.
  • تمایل به زیر سوال بردن مسائل دارند.
  • آن‌ها می‌خواهند شنیده شوند و انتظار دارند که مورد تایید قرار بگیرند.
  • مستقل هستند.
  • معتقد هستند که باید به نتیجه دلخواه خود برسند.
  • ممکن است کج خلقی و لجبازی مکرر داشته باشد.
  • همه چیز را با سرعت خود انجام خواهند داد.
  • باید به هدفی که دارد برسد حتی اگر قوانین را زیرپا بگذارد.

درمان لجبازی کودکان

درمان لجبازی کودکان

معمولا لجبازی یا منفی کاری از دو سالگی شروع، در حدود سه تا چهار سالگی به اوج می‌رسد و در حدود شش سالگی کاهش پیدا می‌کند.
نکته مهم این است که بچه‌ها از دو تا سه سالگی می‌خواهند خود را ثابت کنند و به استقلال برسند و همین را والدین لجبازی می‌نامند.

والدین و مربیانی که این رفتار را به عنوان تلاش طبیعی و سالم برای پرورش استقلال می‌دانند، می‌توانند به کودکان یاد دهند که به خودشان نظم بدهند و افزایش رفتار خود انضباطی را در کودکان پرورش دهند.

به‌گونه‌ای که کودکان در پیدایش احساس کفایت و شایستگی خود سهیم شوند و از تضاد‌ها و کشمکش‌ها پرهیز ‌کنند. بنابراین در این دوره واکنش های سخت و حساسیت های بی مورد از خود نشان ندهید. ما باید نظم را همراه با عشق و محبت به بچه‌ها آموزش بدهیم تا آن را بپذیرند.

برخی از پیشنهادی به منظور درمان لجبازی کودکان به شرح زیر است:

۱. نرمش و انعطاف داشته باشید.

این مرحله از رشد کودک را به خوبی بشناسید و جزو نیازهای رفتاری او بدانید، انتظارات بیش از حد از باعث می شود که کودک احساس سرخوردگی پیدا کند.

۲. قانون ایجاد کنید.

والدین در این مرحله باید نقش فانوس دریایی را داشته و راهنمای فرزندان باشند ولی در عین حال محدودیت و قوانین خاصی برای خانواده خود قائل باشند.
تکیه‌گاه امنی برای کودک باشند و از دور آن ها را هدایت کنید اما محدوده فعالیت کودک را از او نگیرند و از دور مراقب او باشند.
به آن‌ها اجازه دهند محیط اطراف را کشف کنند و مانع خلاقیت آن‌ها نباشند.

۳. خانه را برای فرزندان امن جالب و دوستانه درست کنید.

فضای خانه باید به‌گونه‌ای باشد که مجبور نباشید مرتب به او تذکر بدهید، البته قوانین و خط قرمزهای خود را رعایت کنید ولی جو خاواده را خشک نکنید.

۴. از تنبیه پرهیز کنید.

تنبیه کلامی چشم غره، تحقیر کردن، تهدید کردن یا کتک زدن و امثال این‌هاست که همگی نتیجه معکوس می‌دهد.
اثرات سو این‌گونه رفتار به قدری در کودکان شدید است که ممکن است آثارش تا بزرگسالی هم مشاهده شود.

۵.به کودکان حق انتخاب بدهید.

وقتی کودکان یاد بگیرند که حق رای داشته باشند در زمان نوجوانی از بسیاری از مسائل و مشکلات پیشگیری خواهند کرد و می توانند به تنهایی در جامعه تصمیم درست را بگیرند.

۶. قاطعیت داشته باشید.

در اعمال قوانین و مرزهایی که برای کودکان خطرناک است استوار باشید.

منبع : درمان لجبازی کودکان

بازدید : 17
سه شنبه 29 فروردين 1402 زمان : 18:06

همواره یکی از شکایات رایج والدین پرخاشگری فرزندان می باشد. شما ممکن است به عنوان والدین کودک پرخاشگر بارها این جمله را به زبان بیاورید: “من احساس می کنم مانند پدر و مادری شکست خورده هستم”. این امر خیلی اهمیتی ندارد که چرا شما به عنوان پدر و مادر در آن زمان که باید، موثر نبوده اید- آنچه که مهم تر است این است که شما در مورد این مساله چه کاری انجام داده اید. ابتدایی ترین مرحله این است که که از الگوهایی که در طول سال ها در کودکتان ایجاد شده است آگاه باشید. از خودتان بپرسید: “من چه رفتاری می بینم و درمقابل آن چه واکنشی انجام می دهم؟”

در نظر داشته باشید، هر فرد، شرایط و هر کودک، خاص هستند. برای مثال برخی از والدین در کنترل و مواجهه با خشم خودشان دچار مشکل هستند. آن‌ها به محض این‌که مشکلی را می بینند یا می شنوند به این ور و آن ور می پرند، و به کودک سیلی می زنند. این تنها منجر به بدتر شدن وضعیت می شود زیرا اگر شما واکنش پرخاشگرانه نشان دهید، کودک شما می آموزد که پرخاشگری همان چیزی است که با آن می توان مشکلات را حل کرد. درنتیجه ممکن است کودک یاد نگیرد به شیوه های مختلف دیگری رفتار کند: او همچنین اعتدال خود را از دست می دهد و پرخاشگر می شود.

درمقابل، برخی از والدین بسیار منفعل هستند- اما کودکشان ممکن است به دلیل عقب نشینی والدینش و برخورد نکردن درست با موضوع، پرخاشگر شود. بگذارید واضح تر بگوییم: شما می توانید معتدل باشید. شخصی ارام و پدر مادری موثر_این دو متقابلا منحصر به فرد نیستند_اما شما هنوز لازم است که محدودیت هایی را به صورت واضح، مشخص کنید و در این امر مشارکت کنید.

اگر شما پدر و مادری هستید که در یک الگوی ناموثر در پاسخ به فرزندتان گرفتار شده اید، توجه داشته باشید که تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد. چگونگی پاسخ شما نشان نمی دهند که شما والدین بد یا خوبی هستید، این ممکن است بدان معنا باشد که شما بخشی از مشکل هستید و بنابراین می توانید بخشی از راه حل نیز باشید. اگرکودک شما پرخاشگر است این تقصیر شما نیست اما لازم است که شما به او آموزش دهید که چطور کارها را به روش های متفاوتی انجام دهد.

منبع : چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

بازدید : 15
سه شنبه 29 فروردين 1402 زمان : 18:05

درمان شناختی رفتاری افسردگی

درمان شناختی رفتاری افسردگی یکی از روش های موثر روان درمانی می باشدکه برای بهبود افسردگی به کار می رود، یکی از شایع ترین بیماری های روانی افسردگی می باشد که در طول سال افراد زیادی را درگیر می کند که معمولا با مشکلاتی مانند ناامیدی و بی لذتی رو به رو می شوند.

افراد افسرده معمولا از فعالیت های شغلی و فعالیت های تحصیلی باز می مانند و مهم ترین عامل خطرساز برای بیماران افسرده میل و گرایش آن ها به خودکشی می باشد در این مقاله به بررسی مختصری از افسردگی و درمان آن می پردازیم و درمان افسردگی با رویکرد رفتاری بحث می کنیم.

رفتار درمانی شناختی چیست؟

یکی از انواع روش های درمانی، رفتار درمانی شناختی می باشد که به فرد کمک می کند تا نگرش و دید خود را نسبت به وقایع تغییر دهد و در نتیجه به نحوه ی موثرتری با اتفاقات برخورد کند تا زندگی سالم تری داشته باشد.

علاوه بر این در این روش درمانگر سعی می کند نگرش را تغییر دهد و مشکلات و اختلالات روانی را شناسایی کند اما در این روش ریشه یابی به صورت عمیق انجام نمی شود و درمانگر تنها بر مشکلات حال تمرکز دارد.

درمان شناختی رفتاری افسردگی

در بسیاری از موارد بدون مصرف دارو با مراجعه به روانشناس می توان افسردگی را درمان کرد و در صورتی که درمانگر تشخیص دهد علائم افسردگی شما بسیار شدید است در این صورت برای درمان افسردگی شما را به یک روانپزشک برای دریافت دارو ارجاع می دهد و در حالتی که افسردگی خفیف تر است از روش های درمانی شناختی – رفتاری برای درمان آن استفاده می شود، تمرکز بر روی این درمان به تغییر دادن فکر و رفتار فرد منجر می شود و بر اساس نظر روان درمانگران شناختی رفتاری، شتاخت و نوع نگرش افراد به زندگی بر هیجانات آن ها تاثیر می گذارند.

در نتیجه اگر بتوان نوع نگاه به زندگی و اتفاقات پیرامون را تغییر داد در این صورت می توان بر هیجانات منفی و افسردگی چیره شد. در روش درمان شناختی رفتاری افسردگی، درمانگر تلاش می کند تا تجربیات مثبت و جدیدی را برای مراجع کننده اش به وجود آورد تا بتواند بر اساس موارد مثبت زندگی جدیدی را برای فرد آغاز کند.

در درمان شناختی رفتاری افسردگی چه افکاری مورد بررسی قرار می گیرند؟

افکاری که در درمان افسردگی مورد بررسی قرار می گیرد شامل فکرایی می باشد که به سلامت فرد آسیب وارد می کند و اعتماد به نفس او را کاهش می دهد و این افکارها به عنوان تحریف های شناختی تعریف شده اند که می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • تفکر همه یا هیچ: سیاه و سفید دیدن دنیا و وقایع آن
  • بی اهمیت شمردن رویدادهای مثبت
  • تعمیم افراطی: به صورتی که فرد یک رویداد منفی به موقعیت های دیگر مربوط می سازد.
  • شخصی سازی: ربط دادن همه وقایع به خود
  • فیلتر ذهنی: داشتن نگاه بدبینانه به همه رویداد های پیرامون به طوری که واقعیت تیره و تار دیده می شود.

در این روش درمانی فکر به تنهایی تغییر نخواهد کرد بلکه سبک فکر کردن به طور کلی تغییر می کند چون ذهن اگر بیمار شود سبک فکری را درگیر می کند و بیشتر به مشکلات و احساسات منفی دامن می زند درمانگر در این راه مراجع کننده را هدایت می کند و جایگزینی افکار توسط خود فرد صورت می گیرد و هیچ کس او را وادار نمی کند تا به شیوه خاصی فکر کند.

درمان شناختی رفتاری برای افسرده ها چند جلسه طول می کشد؟

روش درمانی شناختی رفتاری یکی از روش های روان درمانی کوتاه مدت به حساب می آید، در حالی که روش های دیگر ممکن است سال ها طول بکشد اما در این روش به چیزی حدود ۱۰ جلسه نیاز است تا درمان صورت گیرد و معمولا این جلسات به صورت هفتگی برگزار می شود. هر چه قدر در درمان پیشرفت حاصل شود در این صورت فواصل بین جلسات درمانی نیز افزایش خواهد یافت.

منبع : درمان شناختی رفتاری افسردگی

بازدید : 24
سه شنبه 22 فروردين 1402 زمان : 17:52

سوالات در مورد خیانت همسر را در بخش کامنت ها انتهای صفحه می توانید بپرسید تا توسط روانشناسان پاسخ داده شود. در این مطلب به سوال: بخشیدن خیانت همسر و دلایل خیانت پرداخته شده است. زمان مطالعه ۶ دقیقه

هرگز برای من رخ نخواهد داد! آیا بخشیدن خیانت همسر کار درستی است؟

بخشیدن خیانت همسر یا طلاق

“در ابتدای ازدواج، من و همسرم با هم قرار گذاشتیم که همیشه درباره احساسات مان صادق باشیم.

من به او اعتماد کردم و هرگز به حرف هایش شک نکردم، اما اکنون دیگر به هیچ کدام از حرف هایش اعتماد ندارم.

تا جایی که او را می شناختم او به احساسات دیگران احترام می گذاشت.

او حتی به یک مورچه هم آسیب نمی رساند.

با این حال آگاهانه به من آسیب رساند، به کسی که قول داده بود بیشترین اهمیت را برایش قائل باشد…

خیال می کردم او را می شناسم، اما به باطن هرگز او را نشناخته بودم. چطور متوجه دروغ هایش نشدم؟

چطور این قدر کور بودم؟

آیا اعتماد کامل به همسرم، مانع خیانت می شود؟

همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد می کنند. آن ها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواج شان را تخریب کند.

من اغلب می شنوم که همسران می گویند: « همسرم هرگز به من خیانت نمی کند، به او اعتماد کامل دارم» یا «او دارای باورهای مذهبی اخلاقی خاصی است که انجام چنین عملی را غیر ممکن می کند»

اما باید بدانیم که وقتی فردی به همسرش خیانت می کند، این عمل در ابتدا برای خودش نیز تعجب آور است.

این اشخاص اغلب می گویند:

«من همیشه اشخاصی را که به همسرشان بی وفایی می کردند، خودخواه و گمراه و ضعیف النفس می دانستم. هرگز تصور نمی کردم خودم روزی به همسرم خیانت کنم».

البته هدف از بیان این مطلب عادی بودن خیانت نیست. حقیقت این است که اعتماد کامل نسبت به خود یا همسرمان برخلاف تصور معمول، ما را از خطا و لغزش محافظت نمی کند چرا که مطمئن بودن از خود باعث می شود که فرد از قرار گرفتن در شرایط و موقعیت های پرخطر که منجر به خیانت می شود ترسی نداشته باشد.

در واقع خیانت مانند اعتیاد ( اعتیاد به مواد یا اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به بازی های کامپیوتری، اعتیاد به خرید و…) موضوعی تدریجی و از روی غفلت می باشد.

چرا سوالات در مورد خیانت همسر را نمی پرسیم و می گذاریم کار از کار بگذرد.

مهم ترین فاکتورهای تاثیر گذار بر خیانت کدام هستند؟

همان طور که هیچ فرد معتادی عمدا و با قصد و نیت قبلی برای معتاد شدن اقدام به مصرف مواد نداشته، هیچ مرد و زنی هم نبوده که به عمد و با نیت قبلی اقدام به خیانت کند.

وسوسه و میلی که منجر به خیانت می شود تا حدودی تابع شرایط و به صورت تدریجی بوده و این اطمینان صددرصدی به خود یا همسر راهکار معقولی نیست.

البته بعد افراطی این قضیه یعنی شک و مراقبت بیش از اندازه که منجر به استرس و نگرانی شدید می شود نیز توصیه نمی شود.

در اکثر موارد بی وفایی به صورت تدریجی و بدون برنامه در پی یک اتفاق عادی شروع شده و کم کم این صمیمیت بیشتر و در نهایت منجر به خیانت می شود.

در واقع همین تدریجی بودن و نداشتن برنامه اولیه به این کار، ظاهری طبیعی می دهد.

این شروع تدریجی ممکن است در مسافرت ها، محل کار، بخصوص در فضای مجازی و موقعیت های زیادی رخ دهد، که به یک صمیمیت تدریجی و در نهایت خیانت منجر شود.

این شروع پردردسر در اغلب موارد – اما نه همیشه- با برطرف نشدن نیازهای عاطفی و فاصله میان همسران همراه است.

منبع : بخشیدن خیانت همسر ؟ سوالات در مورد خیانت همسر

بازدید : 29
سه شنبه 22 فروردين 1402 زمان : 17:50

عزت نفس کودکان، اعتماد نسبت به به اینکه کیست و چه کاری می تواند انجام دهد می باشد. در این مقاله، والدین راهکارهایی را برای افزایش عزت نفس کودکان یاد خواهند گرفت.

حس مثبت یکی از بزرگترین هدیه هایی است که شما می‌توانید به فرزندتان بدهید؛ بچه ها با عزت نفس بالا احساس مهر، محبت، شایستگی و خوشحالی بیش تری دارند.

عزت نفس در کودکان دبستانی

هر کودک لحظاتی دارد که در آن با چالش ها، فشار همسالان یا تجربه چیزهای جدید روبرو می شود و ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا ارزش خود را زیر سوال ببرد. در زندگی کودک، فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت که برای عبور از آن ها به عزت نفس بالا احتیاج دارند.

عوامل کلیدی برای ایجاد عزت نفس سالم، تعیین اهداف، پذیرفتن مسئولیت، انجام وظایف و جشن گرفتن موفقیت است. کودک باید بتواند موفقیت را به تصویر بکشد و بداند چه زمانی به آن دست یافته است.

۱۰ دلیل اهمیت عزت نفس

۱. فرزند شما می تواند شکست ها را تحمل کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند بهتر می توانند شکست های جزئی را بدون از دست دادن اعتماد به نفس تحمل کنند.

۲. تصمیمات خوب

بچه‌هایی که عزت نفس بالایی دارند، مهارت‌های تصمیم‌گیری خوبی دارند.

۳. فرزند شما می تواند الگوها و دوستان خوبی پیدا کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، الگوهای همسالان و دوستان خوبی پیدا می کنند که به آن ها اهمیت داده و احترام می گذارند.

۴. می تواند در برابر فشار همسالان مقاومت کند.

افرادی که عزت نفس بالاتری دارند در ایجاد دوستی، مهارت همدلی، حفظ روابط دوستانه و مدیریت فشار همسالان بهتر هستند.

۵. از خودش دفاع می کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند از ایستادگی در دفاع از خود نمی ترسند.

۶. هویت سالم

۷. فرزند شما می تواند الگوهای مناسب برای سال های نوجوانی داشته باشد.

نوجوانان تمایل دارند که نگاهی خودمحورانه به زندگی داشته باشند و ممکن است مسائل را جدی‌تر و شخصی‌تر از آنچه که باید ببینند. داشتن عزت نفس قوی در سال های نوجوانی محافظت کننده است.

۸. فرزند شما می تواند دستاوردهای بالاتری کسب کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که خوش‌بین‌ها معتقدند عملکردشان بهتر از واقعیت است. این دیدگاه مثبت آن ها را به سمت ریسک بیشتر، تمرین بیشتر، تسلیم نشدن سوق می‌دهد و در نهایت، می‌توانند خوب عمل کنند.

۹. شکست ها را تحمل می کند

کودکانی که بر این باورند که موفقیت به دلیل تلاش خود آن هاست، معمولاً معتقدند که شکست‌ها قابل تحمل بوده و می توانند مشکلات را موقتی دانسته و آن ها را تحمل کنند.

۱۰. فرزند شما این آزادی را دارد که شکست بخورد.

یکی از بهترین چیزها در مورد عزت نفس کودکان، آزادی در شکست خوردن است. هیچ موفقیت واقعی در زندگی بدون شکست نیست بنابراین به کودک خود بیاموزید که ببیند چه چیزی می تواند از اشتباهات و چالش ها به دست بیاورد.

روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان

در طول رشد عزت نفس کودک تکامل می یابد، آن ها به مرور متوجه خواهند شد که ذاتاً در هر کاری که تلاش می کنند استعداد ندارند. برخی از استراتژی های کلیدی که والدین می توانند برای کمک به فرزندان خود امتحان کنند، در ادامه آمده است. برای کمک به ساختن احساس مثبت فرزندانتان (مثل اینکه او بزرگ شده است) می توانید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱.به فرزندانتان قدرت انتخاب دهید

قدرت انتخاب دادن به بچه ها بدون مسولیت کاری می‌کند که آن ها احساس صاحب اختیاری بکنند برای مثال: در صبحانه شما به فرزندانتان قدرت انتخاب بین تخم مرغ یا نان و پنیر را پیشنهاد بدهید. یاد گرفتن انتخاب برای افزایش عزت نفس کودکان مهم است، انتخاب های ساده در زمانی که فرزند شما کوچک است کمک خواهد کرد تا برای انتخاب های سخت بیشتری که در آینده با آن ها روبرو خواهد شد آماده شوند.

۲. همه ی کار ها را برای او انجام ندهید

صبور باشید و اجازه بدهید کارهایش را خودش انجام بدهد برای مثال با وجود اینکه اگر لباس او را بپوشانید ممکن است سریع تر و راحت تر باشد، اجازه دهید کار را خودش انجام دهد و کمک کنید که مهارت های زندگی را یاد بگیرد هرچقدر با چالش های تازه روبرو شود کفایت و اعتمادبه نفس بیشتری را احساس می‌کند.

۳. به او اجازه دهید بداند که هیچکس عالی نیست

توضیح دهید که هیچکس انتظار ندارد که کامل باشد. روشی که شما به اشتباهات کودکتان عکس العمل نشان می دهید، به او نشان می دهد که چگونه باید عمل کند.

۴. بیش از اندازه تعارف نکنید

بچه ها در تشخیص غیر صمیمی بودن تعارف ها و تعریف های بی اساس ماهر هستند. برای مثال از نقاشی کودکتان تعریف کنید ولی به او نگویید که چه هنرمند بزرگی است.

۵. کار های روزمره خانواده را مناسب با سنش به او واگذار کنید.

به بچه ها برای وظایفی مانند: چیدن میز، شستن ظرف ها یا تمیز کردن خانه بدهید. این کار احساس رقابت و کنترل مهارت حل مسئله آن ها را افزایش می‌دهند.

۶.مقایسه نکنید

هرگز احساسات فرزندانتان را تحقیر نکرده و او را دیگران مقایسه نکنید. وقتی عصبانی می‌شوید یک استراحت کوتاه بکنید و چیزی نگویید که بعدا پشیما ن شوید.

۷. با آن ها وقت بگذرانید

وقت گذاشتن برای بچه ها باعث می شود احساس کنند برای شما مهم هستند. تفریح کنید و با هم فعالیت هایی مانند تماشای فیلم یا بازی با توپ انجام دهید که آن ها از آن لذت می برند.

برای تماشای و لذت بردن از دستاوردهای فرزندتان وقت بگذارید. این نشان می دهد که شما برای علایق او ارزش قائل هستید و اعتماد به نفس او را افزایش می دهد زیرا او خود را باهوش و توانا می بیند.

۸. از برچسب زدن بپرهیزید

هنگام تنبیه فرزندان خود از به کار بردن کلماتی مانند تنبل، شیطون یا احمق خودداری کنید. برچسب‌ها به کودک شما کمک نمی‌کنند تا بفهمد رفتار قابل قبول چیست و ممکن است او را به این باور برساند که هرگز نمی‌تواند به اندازه کافی خوب باشد. در عوض، رفتارهای منفی فرزندان خود را با توضیح ناشایست بودن رفتار آن ها اصلاح کنید. گفتن اینکه آنها را دوست دارید اما رفتار نادرست آنها را تایید نمی کنید، می تواند آن ها را نسبت به اعمال خود آگاه تر کند.

۹. انتظارات واقع بینانه داشته باشید

از مقایسه بپرهیزید و کاری نکنید که فرزندانتان وقتی خوب عمل نمی کنند، مثلاً وقتی نمره خوبی در مدرسه نمی گیرند، احساس شکست کند. این امر باعث کاهش روحیه و عزت نفس آن ها می شود.

۱۰. به کودک خود کمک کنید تا قوانین را درک کند

این نوع توضیحات به کودکان کمک می کند تا احساس امنیت و کنترل داشته باشند، که همه این ها اعتماد به نفس و توانایی آن ها را برای مقابله و حل مشکل ایجاد می کند.

۱۱. بگذارید فرزندتان ببیند که شما هم گاهی به کمک نیاز دارید.

در صورت نیاز از دیگران کمک بخواهید، وقتی کمک می‌خواهید فرزندتان درک می کند که کمک گرفتن نشانه ضعف نیست.

۱۲. به فرزندتان کمک کنید تا از کلمات برای حل چالش ها استفاده کند

گفتن کلماتی که فرزندتان نیاز دارد، احتمال درخواست کمک او را بیشتر می کند. همچنین به او کمک می کند تا بفهمد چه اتفاقی افتاده است و چه مراحلی برای موفقیت آمیز لازم است. اگر گریه یا پرخاشگری می کند به نیازهای او پاسخ ندهید تا زمانی که بتواند خواسته های خود را در آرامش بیان کند.

منبع : افزایش عزت نفس کودکان

بازدید : 4
پنجشنبه 17 فروردين 1402 زمان : 12:34

ترک متادون، بهترین روش ترک اعتیاد به متادون

ترک متادون برای بسیاری از مصرف کنندگان به یک آرزو تبدیل شده است، به طور معمول متادون برای ترک مواد مخدری مانند هروئین، مورفین، تریاک، شیره، ترامادول و غیره تجویز می شود اما بعد از مدتی به دلیل خستگی از خوردن دارو فرد تصمیم می گیرد تا آن را ترک کند و همین مسئله نقطه آغاز مشکلات می باشد.

در صورتی که بیمار میزان دوز دارو را تغییر دهد، بدون نظر متخصص تعادل بدن خود را به هم می زند و احتمال بازگشت اعتیاد بسیار زیاد می شود و توجه داشته باشید که ترک های خودسرانه و غیراصولی عوارض متعددی بر جای می گذارند و روند درمان را سخت تر می کنند اما در صورتی که با درمانگر مشورت کنید و از او بخواهید که راهی برای ترک دارو در اختیار شما قرار دهد در این صورت وارد چرخه معیوب برای ترک اعتیاد نخواهید شد.

متادون چیست و موارد مصرف متادون ؟

متادون خاصیت ضد درد دارد و به دلیل تاثیرات مشابهی که با مواد مخدر دارد برای ترک اعتیاد موادی مانند هروئین و مورفین استفاده می شود مدت زمان تاثیر پذیری متادون به صورت میانگین بین ۲۴ تا ۷۴ ساعت می باشد که با توجه به سوخت و ساز بدن افراد می تواند متفاوت باشد، به همین دلیل از متادون برای درمان هروئین که مدت تاثیر آن ۲ تا ۳ ساعت است مورد استفاده قرار می گیرد.

متادون به عنوان دارویی برای درمان دردهای شدید توسط متخصصان تجویز می شود و این دارو به صورت قرص و شربت وجود دارد و هم چنین به شکل خوراکی داخل آبمیوه استفاده می شود و کمتر دیده می شود این ماده به شکل تزریقی عضلانی و یا وریدی استفاده شود.

متادون بر روی گیرنده های اوپیوئیدی اثر می گذارد تا درد را کاهش دهد و پزشکان آن را بین ۴ تا ۸ ساعت تجویز می کنند بسیاری از افراد برای درمان اعتیاد از متادون استفاده می کنن اما در حقیقت متادون اعتیاد آور بوده و عوارض جسمانی و روانی بسیاری دارد.

توجه: متادون تاثیرات مشابهی با مواد مخدر دارد و به همین دلیل باید با احتیاط مورد مصرف قرار گیرد و در صورتی که غیراصولی و بدون تجویز پزشک مورد استفاده قرار گیرد کمکی به ترک اعتیاد نخواهد کرد بلکه تبدیل به ماده ای می شود که مورد سوء مصرف قرار گرفته و علائم اعتیادی جدیدی در شخص به وجود می آورد.

متادون برای چه کسانی تجویز می شود

قرص و شربت متادون برای درمان وابستگی به مواد مخدر مانند هروئین، تریاک، مورفین، شیره و غیره توسط متخصص تجویز می شود این افراد باید تحت نظر متخصص باشند و به صورت منظم آن را مورد استفاده قرار دهند تا بتوانند به خوبی از علائم ترک جلوگیری کنند.

علائم ترک اعتیاد به متادون

زمانی که متادون را ترک می کنید علائم آن با تاخیر و ۳ -۴ روز پس از قطع شروع شده و در روز ششم به اوج می رسد و بعد از ۲-۳ هفته برطرف می شود افرادی که متادون مصرف می کنند نسبت به بعضی از اثرات آن تحمل زیادی پیدا می کنند و در صورتی که این دارو را به صورت دقیق و منظم دریافت نکند و یا به صورت ناگهانی آن را قطع کنند با علائم جسمانی و روانی ناخوشایندی رو به رو خواهند شد. فرد بعد از ترک هر گونه مواد مخدری دچار حالات ناخوشایند خماری می شود و همین مسئله باعث می شود تا فرد ترک سخت تری داشته باشد.

عوارض جسمی ترک ( غیر اصولی) متادون

متادون بعد از ترک غیر اصولی عوارض جسمی خواهد داشت که عبارت اند از:

  • اختلالات خواب و بی خوابی
  • بدن درد بخصوص پا درد
  • سرگیجه
  • تهوع
  • استفراغ
  • اختلالات جنسی و کاهش میل جنسی
  • کاهش فشار خون
  • بی اشتهایی
  • ضعف
  • خارش
  • اختلال در دید

عوارض روحی و روانی ترک ( غیر اصولی) متادون

در صورتی که فرد ترک غیر اصولی داشته باشد از نظر روحی و روانی با عوارضی مانند بی قراری و علائم افسردگی، در بعضی از موارد اقدام به خودکشی، اضطراب، هیجان و احساس نارضایتی رو به رو خواهد شد باید قبل از ترک خودسرانه نسبت به عوارض آن آگاهی کاملی به دست آورد.

مدت زمان ترک اعتیاد به متادون

بر اساس مطالب بیان شده ترک ناگهانی متادون خطرناک می باشد و با توجه به تحقیقات انجام شده در صورتی که ترک اعتیاد در بازه زمانی طولانی مدتی انجام شود نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت البته توجه داشته باشید که طول درمان بسته به دوز مصرفی و شرایط فیزیکی فرد متفاوت خواهد بود و با توجه به نظر پزشک تعیین می شود.

افرادی که سابقه مصرف متادون آن ها طولانی مدت و دوز بالایی استفاده می کنند معمولا دوره درمان آن ها ۱ تا ۲ سال و برخی دیگر حتی در بازه زمانی ۱ تا ۲ ماه به نتیجه دلخواه خود می رسند و ترک متادون با موفقیت انجام می شود.

بر اساس تحقیقات انجام شده بیش از ۷۵ درصد افرادی که از ترک اصولی استفاده نکرده اند بعد از یک سال دوباره به سمت مصرف متادون باز می گردند اما راهکارهایی برای از بین بردن علائم و نشانه های ترک اعتیاد متادون وجود دارد که برای همیشه می توانید از اعتیاد آن رهایی یابید.

سم زدایی تدریجی متادون

بیمارانی که بیش از ۲۰ سی سی یا ۸۰ گرم دوز مصرف می کنند به طور معمول باید از سم زدایی تدریجی استفاده کنند زیرا این روش برای آن ها مناسب تر می باشد این افراد بعد از ۱۰ تا ۱۴ روز بستری سم زدایی آن ها انجام می شود.

البته توجه داشته باشید که مدت زمان بستری معتادان منحصر به فرد می باشد و با توجه به شرایط روحی و جسمی فرد از بیماری به بیمار دیگر متفاوت است، این بیماران بعد از ترخیص، برای جلوگیری از عود و عدم لغزش دوباره بهتر است تحت نظر روانشناس باشند تا درمان آن ها به صورت اصولی و موفقیت آمیز انجام شود.

سم زدایی فوق سریع

سم زدایی فوق سریع مخصوص افرادی است که دوز مصرفی شان کم تر از ۱۰ سی سی یا ۴۰ میلی گرم می باشد و این بیماران ۲ تا ۳ روز بیش تر در بیمارستان بستری نمی باشند و همان چند روز تحت نظر پزشک هستند و سم زدایی سریع مشروط به سن آن ها می باشد و حداکثر سن شان باید ۴۰ سال باشد و نباید سابقه بیماری های قلبی و گوارشی داشته باشند.

منبع : ترک متادون | بهترین روش ترک اعتیاد به متادون

بازدید : 10
پنجشنبه 17 فروردين 1402 زمان : 12:31

علائم بلوغ در دختران، علائم پایان بلوغ در دختر، بلوغ دختر از چه سنی شروع میشود؟ برای پاسخ به این سوالات این مقاله را از دست ندهید. بلوغ یک مرحله گذران بین دوران کودکی و دوران بزرگسالی است، و از ۳ بخش تشکیل شده است:

  1. بلوغ عاطفی
  2. بلوغ اجتماعی
  3. بلوغ جسمی (که بلوغ جنسی هم گفته می شود)

بلوغ دختر از چه سنی شروع میشود

بلوغ طبیعی زمانی است که بدن کودکان شروع به رشد کرده و به بدن بزرگسالان جوان تبدیل می شود. دختران معمولاً بین ۸ تا ۱۳ سالگی دوره بلوغ را طی می کنند. هنگامی که دختر شما شروع به بلوغ می کند، غدد جنسی (تخمدان ها) و غدد فوق کلیوی (غده هایی که در بالای کلیه ها قرار دارند) هورمون ترشح می کنند.

این هورمون ها اولین نشانه های بلوغ را ایجاد می کنند که عبارتند از رشد سینه، بوی بد بدن، موهای زیر بغل، موهای ناحیه تناسلی و آکنه (جوش).

علائم بلوغ جنسی نوجوانان

بلوغ جنسی در واقع دورانی است که صفات ثانویه جنسی تکامل پیدا می کنند و توانایی تولید مثل در فرد بوجود می آید.

در این دوران نوجوان وارد حیات عاطفی خود می شود و با رشد جنسی، احساس بی ثباتی و عدم امنیت در نوجوان ایجاد می شود و اتفاقاتی که در این دوران می افتد هم خود نوجوان و هم والدین را نیز درگیر می کند.

در دوران بلوغ جنسی تغییرات ظاهری در نوجوان ایجاد می شود.

از آن جایی که این تغییرات ممکن است در جهت نا زیبایی نوجوان باشد، باعث می شود حساسیت نوجوان روی بلوغ جسمی بیشتر از بلوغ عاطفی و بلوغ اجتماعی باشد.

علائم بلوغ در دختران

شروع بلوغ در کشورها و مناطق مختلف، متفاوت است و علائم بلوغ در دختران در هر شرایطی متفاوت می باشد.

این تفاوت به عواملی مانند: نوع تغذیه فرد، موقعیت جغرافیایی، عوامل وراثتی و قومی، عوامل اجتماعی و شرایط جسمی نوجوان بستگی دارد.

مثلا در کشور ما در جنوب کشور به دلیل گرم تر بودن آب و هوا بلوغ دختران نسبت به غرب کشور که مناطق سرد و کوهستانی هستند زودتر اتفاق می افتد و علائم بلوغ در دختران را به صورت متفاوت تجربه می کنند.

دختران نوجوانی با اضافه وزن یا بی اشتهایی عصبی نسبت به هم سن های خود بلوغ جنسی را زودتر تجربه می کنند و علائم بلوغ در دختران را به صورت متفاوت و کمی شدید تر تجربه می کنند.

بین متخصصان درباره سن بلوغ همچنان اختلاف نظرهایی وجود دارد ولی می توان گفت که به طور معمول بلوغ دختران بین سنین ۱۶-۹ سالگی اتفاق می افتد.

بلوغ، نشانه ها و رفتارهای جنسی در دختران نوجوان

علائم

علائم بلوغ در دختران شدت متفاوتی دارد و در زمان های مختلفی بروز پیدا می کند بنابراین آگاهی از علائم زیر می تواند به شما کمک کند، بهتراست از قبل این علائم را به فرزند خود بگویید تا خود را برای آن آماده کند:

  • رشد و حساس شدن سینه ها. در مرحله اول، رشد سینه با ظاهر شدن سینه کوچک شروع می شود. ممکن است ۲ سال دیگر طول بکشد تا سینه های او به طور کامل رشد کنند.
  • در طول فعالیت بدنی بیشتر عرق می کنند.
  • ممکن است جوش هایی ظاهر شوند.
  • دختران همچنین افزایش قد و وزن را تجربه خواهند کرد.
  • دخترها ممکن است متوجه شود که بازوها، ران ها، باسن و قسمت بالای کمرش پرتر و پهن تر شده اند. در نهایت اولین قاعدگی او شروع می شود.
  • گرفتگی عضلات، سردرد، سرگیجه یا اسهال هنگام قاعدگی.
  • رشد مو های ثانویه. رشد مو در بازو، پا، زیر بغل و ناحیه شرمگاهی شروع خواهد شد.
  • شروع سیکل های ماهانه
  • تغییرات خلقی ناشی از تغییرات هورمونی است.
  • تخمدان ها بزرگتر می شوند و تولید هورمون ها آغاز می شود.
  • رشد سریع قدی تا قبل از عادت ماهانه
  • بعد از شروع عادت‌ ماهانه روند رشد قد، کند می شود.

دختران نوجوان احتمالاً در مورد تغییراتی که تجربه می کنند سؤالات زیادی خواهند داشت. آن ها ممکن است درک نکنند که دوره قاعدگی آن ها چیست و چرا اتفاق می افتد.

همچنین برای دختران نوجوان مهم است که از تغییراتی که در بدن خود انتظار دارند آگاه باشند. دختران باید بتوانند سوال بپرسند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند تا گذار سالمی به زنانگی داشته باشند.

علائم پایان بلوغ در دختر

هنگامی که دختران به بلوغ جسمی می رسند. موهای ناحیه تناسلی ممکن است تا ران‌هایشان امتداد پیدا کند و برخی از دختران ممکن است یک خط مو تا ناف داشته باشند. بیشتر دختران در سن ۱۶ سالگی به اوج قد خود می رسند، اما برخی ممکن است تا ۲۰ سالگی به رشد قد خود ادامه دهند.

بدن دختران تا پایان بلوغ انحنای بیشتری پیدا می کند. دختران همچنین دارای ترشحات واژن هستند و شروع به مرحله قاعدگی می کنند. قاعدگی همچنین به این معنی است که دختران باید یاد بگیرند که چگونه از نوارهای بهداشتی استفاده کنند.

بلوغ دیر رس

اگر دختر خانمی به سن ۱۳ سالگی برسد و صفات ثانویه جنسی به صورت رشد سینه ها و رشد موهای ثانویه اتفاق نیفتد غیر طبیعی است و یا اگر دختر خانمی به سن ۱۶ سالگی برسد و سیکل قاعدگی در او ایجاد نشده باشد نیاز به بررسی دارد.

همه این موادر نشان دهنده تاخیر بلوغ هستند که به آن بلوغ دیر رس گویند.

بلوغ زود رس

بلوغ زود رس زمانی اتفاق می افتد که علائم بلوغ قبل از ۷ سالگی شروع شود. این می تواند طبیعی باشد، اما ممکن است نیاز به ارزیابی توسط متخصص غدد اطفال (پزشک هورمونی) داشته باشد تا درمان های لازم به موقع شروع شود.

بلوغ زودرس در دختران اثرات منفی طولانی مدتی را روی ذهن آن ها می گذارد و در بیشتر موارد دچار افسردگی، اضطراب و آشفتگی می شوند.

همچنین احتمال سوء مصرف مواد و یا خطر برقراری روابط جنسی زود هنگام در دخترانی که دچار بلوغ زودرس می شوند وجود دارد.

به طور کلی مادران در این دوران خیلی باید مراقب فرزندان خود باشند و نیاز است که از نظر نوع کیفیت تغذیه، چاقی و لاغری و …فرزندان بیشتر مراقب باشند تا بلوغ در سنین نرمال خود اتفاق بیوفتد.

منبع : علائم بلوغ در دختران

بازدید : 3
شنبه 12 فروردين 1402 زمان : 16:34

ضمیر ناخودآگاه در ازدواج، سندروم بازگشت به خانه

اهمیت و ضرورت ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج چیست؟ تعارضات و تعاملاتی که افراد با والدین خود دارند.

به طور مستقیم بر روابط بعدی آن ها اثر می گذارد و روابط عاشقانه آن ها را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد، که به آن تاثیر ذهن ناخودآگاه برای ازدواج یا سندروم بازگشت به خانه می گویند.

در واقع کودک دو خواسته اصلی دارد که یکی عشق پدر و مادر و دومی عشق پدر و مادر به یکدیگر می باشد.

ضمیر ناخودآگاه در ازدواج

، ممکن است فردی به در کودکی به این خواسته اش نرسیده باشد و ناکام مانده باشد در این صورت این خواسته ها تا بزرگسالگی همراه او خواهند ماند. در بزرگسالی سعی می کنند تا به این دو خواسته های خود در مورد عشق پاسخ دهد.

در این شرایط افراد باید به مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کنند تا با استفاده از روانشناسی ازدواج با آگاهی از ضمیر ناخودآگاه خود و عدم پیروی از وسوسه های آن ازدواج موفق و خوبی داشته باشند و بتوانند در امر ازدواج انتخاب درستی داشته باشند.

ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج به چه معناست؟

به طور معمول افراد به دنبال این هستند که با ازدواج شان نیمه خالی وجودی خود را پر کرده و به سمت رشد و شکوفایی قدم بردارند، شاید برای شما جالب باشد که بدانید چرا در روابط عاشقانه تان جذب افراد خاص و شخصیت های جذاب می شوید.

توجه داشته باشید که در امر ازدواج افراد از ضمیر ناخودآگاه خود تاثیر می گیرند و همسرشان را انتخاب می کنند، این کار مانند این است که یک چیز ناتمام دارید و باید آن را به اتمام برسانید.

در این شرایط باید به روابط پدر و مادرتان با یکدیگر و تعاملاتی که با شما دارند توجه کنید. فردی که برای ازدواج انتخاب کرده اید تا چه اندازه ای ویژگی هایی مشابه با یکی از والدین شما را دارد؟

نقش و اهمیت ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج چیست؟

در ادامه این مقاله نقش ضمیر ناخودآگاه در ازدواج را به خوبی مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد هر کدام توضیحاتی را ارائه خواهیم داد:

  1. التماس ضمیر ناخودآگاه برای توجه و عش

اگر در کودکی عشق و توجه لازم از طرف یکی از والدین تان دریافت نکرده باشید ممکن است به فردی علاقه مند شوید که مانند پدر و مادرتان به شما توجه و عشق کافی نداشته باشد.

به طور مثال مریم زنی سی ساله است که به طور ناخودآگاه از مردانی که انتقادگر و کنترل کننده هستند خوشش می آید و به همین دلیل او با مردی ازدواج کرده است که به طور مداوم از او انتقاد می کند و با انتقادهایش این احساس را در مریم به وجود می آورد که همسر خوبی نیست، باهوش نیست، و باید سعی کنید خودش را تغییر دهد.

مریم حتی به خواسته شوهرش بینی خود را عمل کرده است. در این شرایط از مریم خواسته شد تا فهرستی از ویژگی ها پدر و مادرش را بنویسد.

ویژگی های مادر مریم: زنی انتقاد گر، سختگیر، طعنه زن، دمدمی مزاج، کمال گرا و همواره عصبانی.

با توجه به ویژگی های مادر مریم، مشخص شد مریم به مردانی علاقه دارد که ویژگی های مادرش را دارند و او از این طریق سعی می کند روابط خود با مادرش را بازسازی کند، مریم سعی می کند خودش را فردی باهوش، زیبا و خوب نشان دهد.

او هنوز درگیر با خود درگیر بود و سعی می کرد که به مادرش نشان دهد که او هم خوب است و مادرش دیگر او را سرزنش نکند، در این شرایط مریم نیاز به تایید مادرش دارد چون از زمان کودکی تا حال نتوانسته تایید او را به دست آورد، به همین دلیل دچار سندروم بازگشت به خانه شده است.

او سعی می کند تا در رابطه با شوهرش این کار ناتمام دوران کودکی را به اتمام برساند و از این طریق درگیری ذهنی اش را از بین ببرد. به همین دلیل به مردانی با ویژگی شخصیتی مادرش علاقه مند شده است.

  1. ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج، خشم از والدین و طرد معشوق توسط ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه در ازدواج

اگر از دست یکی از والدین خود عصبانی باشید ممکن است زمانی که کسی به شما محبت می کند و عشق می ورزد، هیچ توجهی به او نداشته باشید و او را طرد کنید تا دلش را بشکنید.

از این طریق خشم و عصبانیت خودتان را تسکین داده و طرف مقابل را مجبور می کنید تا برای به دست آوردن شما تلاش بیشتری کند و عشق و توجه بیشتری به شما داشته باشد.

یکی از تاثیرات ذهن ناخودآگاه برای ازدواج را می توان در این مثال بیان کرد. پدر و مادر سارا زمانی که پنج ساله بود از یکدیگر جدا شدند و سارا پیش مادرش ماند و با او زندگی می کرد.

در این مدت پدرش به ندرت به دیدن او اومده و تماس چندانی با او نداشت به طوری تقریبا سارا را فراموش کرده و بیشتر به زندگی شخصی اش توجه داشت.

حال که سارا قصد ازدواج دارد هنگامی که برایش خواستگار می آید تا مرحله که مطمئن شود پسر واقعا دوستش دارد و خواهان ازدواج با اوست پیش می رود و در نهایت به او جواب رد می دهد و با خشم و عصبانیت با او برخورد می کند.

در این شرایط سارا با طرد کردن خواستگارانش در واقع پدرش را به خاطر این که در کودکی او را ترک کرده است را تنبیه می کند. او با این رفتارش پیش خود به آن ها می گوید “متوجه شدید که طرد شدن چه حس بدی دارد حالا من را درک می کنید و می فهمید چه احساسی داشتم.”

  1. جذاب شدن همزادهای والدین برای ضمیر ناخودآگاه

یکی دیگر از تاثیرات ضمیر ناخودآگاه این است به کسی علاقه مند شوید که شبیه یکی از والدینتان باشد و سعی می کنید تا از این طریق زندگی فرد را نجات دهید.

این کار به تلافی کاری که برای پدر و مادرتان نتوانسته اید انجام دهید، سعی می کنید انجام دهید تا کم کاری آن زمان تان را جبران کنید و او را خوشحال نمایید

منبع : ضمیر ناخودآگاه در ازدواج | سندروم بازگشت به خانه

بازدید : 16
شنبه 12 فروردين 1402 زمان : 16:32

نگرش های شما به عنوان والد در تشدید مشکل لجبازی و نافرمانی در کودکتان تاثیر زیادی دارد. همه والدین در مورد فرزندان خود عقاید و نگرش هایی دارند. برخی از این عقاید منطقی و سودمند و برخی دیگر غیر منطقی و بیهوده هستند.عقاید منطقی، عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود دارد. انعطاف پذیر هستند و منجر به بروز رفتارها و هیجانات متعادل و مناسب می شوند.

عقاید غیر منطقی عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود ندارد. انعطاف پذیر و مطلق هستند،با جهان پیرامون خود هماهنگی ندارند، مانع دستیابی انسانی به اهدافش می گردند و در نهایت به بروز رفتارها وهیجانات نامناسب وناراحت کننده می انجامند.

رفتار والدین احتمالآ مبتنی بر ترکیبی از عقاید منطقی و غیر منطقی در مورد فرزندشان و رفتارهای مقابله جویانه وی است. نگرش های منطقی و غیر منطقی والدین،در حد وسط چهار طیف فکری که در هر فردی وجود دارد، قرار می گیرد. این طیف ها عبارتند از :

۱- پرتوقعی- تفکر ترجیحی- بی توجهی

پرتوقعی نگرشی است که به موجب آن یک پدر یا مادر به شکلی خدا گونه می پندارد فرزند من و دیگران باید به شکلی که من می خواهم رفتار کنند.این طرز فکر بسیار خشک،بزرگ منشانه و غیر منطقی است، زیرا هیچ قانونی در طبیعت وجود ندارد که فرزند شما یا هر فرد دیگری را مجبور به رفتار مطابق دستور شما بکند. این خود خواهی هیچ نقطه ای ندارد جز عصبانیت شما، زیرا کودک نافرمان در بسیاری از مواقع قوانین اعلام شده توسط والدین را نقض خواهد کرد.

۲- احساس شکست خوردگی- احساس نگرانی- بی احساسی.

احساس شکست خوردگی حالتی ذهنی است که به موجب آن پدر و مادر فکر می کند. کارهای فرزند من بسیار نا خوشایند، خیلی بد و بسیار نارا حت کننده است. رفتار های زشت او کاملآ مرا خرد کرده است . این طرز فکر کاملآ غیر منطقی است، زیرا کلمات بسیار نا خوشایند،خیلی بد وبسیار ناراحت کننده به این معنا هستند که چیزی ۱۰۰ درصد بد است، یعنی بدتر از هر چیز بدی که ممکن است برای یک فرد پیش بیاید.

منبع : لجبازی کودک و نگرش های تربیتی نادرست

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 343
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 44
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 117
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 364
  • بازدید ماه : 1292
  • بازدید سال : 7004
  • بازدید کلی : 43394
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی