loading...

عاطفه صفری

بازدید : 45
چهارشنبه 17 شهريور 1400 زمان : 20:16

مراقبت از نوزاد یک ماهه

مراقبت از نوزد یک ماهه بسیار اهمیت دارد زیرا نوزاد در ابتدای زندگی خود می باشد و بسیار حساس و ضعیف است و به راحتی بیمار می شود، نیاز های اصلی نوزاد یک ماهه شامل نیاز های جسمی و روانی می باشد که مواردی از جمله تغذیه صحیح، دفع ادرار و مدفوع، حمام کردن و برقراری ارتباط عاطفی را شامل می شود.

هر چند والدین در ماه اول زندگی نوزاد به بهداشت جسمی و روانی کودک بیش تر توجه داشته باشند فرزند با مشکلات کمتری در آینده رو به رو خواهد شد، بسیاری از مادران که تجربه اول آن ها است و جوان و بی تجربه هستند ممکن است در شیوه مراقبت از نوزاد با مشکلاتی رو به رو شوند که البته این مسئله بسیار طبیعی می باشد، در ادامه این مقاله به راه های صحیح مراقبت از نوزاد یک ماهه می پردازیم و هم چنین مراجعه به مشاور کودک نیز می تواند در زمینه مراقبت از نوزاد کمک کننده باشد.

اهمیت مراقبت از نوزاد یک ماهه در چیست؟

مراقبت صحیح از نوزاد در یک ماهه ابتدای زندگی بسیار مهم می باشد و این یک ماه نقش بسیار مهمی در سرنوشت زندگی کودک دارد زیرا بدن او در این یک ماه بسیار ضعیف است و از نظر جسمانی و روانی تا حد زیادی به مادر نیاز دارد.

در این شرایط نحوه ای که مادر یا سایر مراقبین به نیاز های نوزاد پاسخ می دهند می تواند در شکل گیری سبک دلبستگی کودک نقش بسیاری داشته باشد، هم چنین باید در این دوران بیش از هر زمان دیگری مراقب نحوه تغذیه کردن کودک، خواباندن او، تعویض پوشک و مواردی از این قبیل باشید زیرا نوزاد تازه به محیط خارج از رحم قدم گذاشته است و هنوز با آن محیط سازگار نشده است و به همین دلیل نیاز دارد تا خودش را با شرایط وفق دهد و برای کودک باید زمان بیشتری بگذارید.

همچنین در کنار این مسائل بیان شده به دلیل این که آمار مرگ و میر در یک ماهه اول در نوزادان زیاد است و احتمال سندروم مرگ ناگهانی نوزاد وجود دارد باید در این زمان مراقبت از نوزاد دو چندان شود و بسیار مهم می باشد.

مراقبت صحیح از نوزاد یک ماهه

نیاز های کلی و فیزیولوژیک نوزاد یک ماهه شامل مواردی مانند تغذیه، ادرار و مدفوع و حمام کردن می باشد و هم چنین نوازاد یک ماهه نیاز های دیگری هم دارد که در ادامه این مقاله به نکات مهمی در مورد هر یک خواهیم پرداخت.

با مراجعه به مشاوره کودک می توانید به آگاهی کاملی نسبت به نیاز ها و شیوه های صحیح مراقبت از نوزاد برسید که به سلامت جسمی و روانی کودک کمک بسیاری می کند.

تغذیه نوزاد

  • بلافاصله بعد از زایمان به نوزاد شیر بدهید زیرا این عمل باعث می شود تا شیر مادر بیشتر شود.
  • شیر روز های اول ( آغوز) که زرد رنگ می باشد را حتما به نوزاد بدهید زیرا برای او بسیار مفید و مغذی می باشد و نوزاد را در برابر بیماری ها ایمن می کند.
  • پس از این که به نوزاد شیر دادید او را به صورت ایستاده در آغوش بگیرید و کمر او را ماساژ دهید تا باد معده اش خالی شود. ( برای مراقبت بهتر از کودک باید نحوه آروغ گرفتن نوزاد را یاد بگیرید.)
  • پس از شیر دهی نوزاد را به پهلوی راست بخوابانید تا شیر به ریه های نوزاد وارد نشود و احتمال ورود شیر به ریه ها به حداقل برسد.
  • برای شیر دادن به نوزاد از هر دو سینه خود استفاده کنید.
  • تا حد امکان سعی کنید از شیر خود به نوزاد بدهید و زمانی که از نوزاد دور هستید شیر خودتان را بدوشید، شیر دوشیده شده شش ساعت در فضای اتاق و دو روز در یخچال سالم می ماند.
  • به تعداد دفعات ادرار و مدفوع نوزاد در طول روز توجه کنید که آیا شیر مادر برای او کافی می باشد یا خیر، شش تا هفت بار دفع کردن ادرار و مدفوع در روز طبیعی است.
  • برای مراقبت صحیح از نوزاد تا شش ماه اول فقط از شیر خود به نوزاد بدهید و از دادن سایر غذاهای کمکی به نوزاد خودداری کنید.
  • هنگامی که می خواهید به نوزاد شیر بدهید نوزاد را در بغل بگیرید و سر او را کمی بالاتر بیاورید.

مراقبت از نوزاد یک ماهه، مدفوع نوزاد

مدفوع نوزاد در ۲۴ ساعت تا پنج روز اول سیاه رنگ و چسبیده می باشد و هنگامی که نوزاد با شیر مادر تغذیه کند مدفوع او به تدریج شل، زرد و یا قهوه ای می شود و زمان و تعداد دفعات مدفوع نوزاد مشخص نمی باشد و بستگی به تغذیه نوزاد دارد.

هنگامی که نوزاد مدفوع می کند پوشک او را سریع عوض کنید و نگذارید پوشک کثیف مدت زمان زیادی بر روی تن کودک باشد و نکته ای که باید بدانید این است که اگر نوزاد تا ۴۸ ساعت اول مدفوع نکرد حتما به پزشک مراجعه کنید.

همچنین اگر به صورت متعادل به نوزاد شیر می دهید اما متوجه شدید که اجابت مزاج نوزاد افزایش یافته است و به اسهال دچار شده در این صورت باید حتما به پزشک مراجعه کنید عوامل مختلفی بر روی اسهال نوزادان تاثیر می گذارد که از جمله آن می توان به دچار شدن به عفونت ها، حساسیت غذایی یا دارویی که از طریق شیر مادر به فرزند منتقل داد می شود اشاره کرد، هم چنین قرار گرفتن در محیط تنش زا می تواند یکی از عوامل اسهال باشد.

مراقبت از نوزاد یک ماهه، حمام کردن نوزاد

بهترین زمان حمام نوزاد دو روز یک بار یا سه روز یک بار می باشد و اگر نوزاد را زیاد حمام ببرید پوست او خشک می شود، دمای آب برای حمام کردن نوزاد باید نزدیک به ۵۰ درجه باشد تا پوست نوزاد اذیت نشود.

هم چنین بهتر است در زمان حمام کردن از سر و صورت نوزاد شروع کنید و بعد پایین تنه او را بشویید و هم چنین دمای اناق و حمام باید گرم باشد تا نوزاد بعد از حمام کردن سرما نخورد و دچار لرز نشود.

واکسیناسیون

واکسن زدن نوزاد اهمیت بسیاری دارد زیرا نوزاد از بیماری هایی مانند کزاز، سیاه سرفه، هپاتیت، سرخک، سرخچه، فلج اطفال و غیره محافظت می کند، واکسن جنبه درمانی ندارد و برای پیشگیری از بیماری های شایع که در کودکان می باشد استفاده می شود پس بهتر است واکسیناسیون نوزاد را جدی بگیرید.

مراقبت از ناف نوزاد

ناف نوزاد در یک ماه اول بسیار حساس می باشد بند ناف ۷ تا ۱۵ روز بعد از تولد جدا می شود در این زمان باید بهداشت نوزاد رعایت شود تا ناف عفونت نکند و مشکلی برای او ایجاد نشود، باید روزانه با دقت ناف نوزاد را بشویید و همیشه پوشک نوزاد را پایین تر از ناف ببندید تا ناف نوزاد آلوده نشود و زمانی که ناف نوزاد ورم کرد و قرمز شد و ترشحات چرکی از آن خارج شد حتما به پزشک مراجعه کنید.

مراقبت از نوزاد یک ماهه، لباس پوشاندن نوزاد

لباس پوشاندن نوزاد یکی از نکات مهمی است که در فصل های تابستان و زمستان باید به آن توجه بسیاری شود، این مسئله بر روی مقاومت بدن کودک تاثیر می گذارد و در آسیب پذیری او بر روی انواع بیماری ها تاثیر بسیاری دارد.

برای مثال والدین اگر در فصل سرد بیش از اندازه کودک را بپوشانند و محیط خانه را بیش از اندازه گرم کنند به طور ناخواسته آستانه تحمل کودک را در برابر هوای سرد کاهش می دهند و همین امر باعث می شود تا فرزندشان در برابر بیماری های فصلی نظیر سرماخوردگی آسیب پذیری بیشتری داشته باشد و سریع سرما خورد و بیمار شود.

همچنین بدن نوزاد به خصوص در یک ماه اولیه تولد در هوای گرم و مرطوب بسیار آسیب پذیر می باشد و در صورتی که نتوانید دمای بدن نوزاد را از طریق لباس های مناسب پایین بیاورید خطر مواجه با گرما زدگی برای او بیشتر می شود در این هنگام سعی کنید پا و سر نوزاد را خنک نگه دارید و از انداختن پتوی ضخیم بر روی کودک بپرهیزید و هم چنین تعداد لباس های نوزاد را کم کنید.

منبع : مراقبت از نوزاد یک ماهه و جلوگیری از مرگ

بازدید : 212
چهارشنبه 10 شهريور 1400 زمان : 17:17

افسردگی در جوانان | علل، نشانه ها و راه های مقابله

یکی از دوره های مهم و حساس زندگی، جوانی می باشد اگر جوانان در این مرحله از زندگی شان دچار یکی از انواع افسردگی شوند ممکن است با آسیب های بسیاری رو به رو شوند و افسردگی تاثیرات نامطلوبی بر روی بهداشت جسمی و روانی آن ها می گذارد.

در دوره جوانی آن ها سرشار از امید و نشاط هستند و در صورتی که با موانع زیاد و شکست های فراوانی رو به رو شوند امیدهای آن ها از دست می رود و به افسردگی دچار می شوند، گاهی اوقات والدین نشانه ها و علائم افسردگی را در فرزندشان می بینند ولی این رفتارها را طبیعی می دانند در صورتی که می توانند به آن ها توجه کنند و برای درمان آن به روانشناس و متخصص مراجعه نمایند.

در ادامه این مقاله درباره علل، نشانه ها و راه های مقابله با افسردگی مطالبی را بیان می کنیم و مراجعه به روانشناس برای درمان افسردگی بسیار موثر می باشد.

نشانه های افسردگی در جوانان

زمانی که جوانان به افسردگی دچار می شوند تا حدودی در شیوه زندگی آن ها تغییراتی به وجود می آید و آن ها از فعالیت های زندگی شان لذت نمی برند و اتفاقاتی که در زندگی آن ها به وجود می آید یکنواخت و تکراری می باشد،

در ادامه این مقاله برخی از نشانه هایی که افسردگی جوانان را نشان می دهد را بیان می کنیم.
  • تغییراتی در خلق و خو آن ها به وجود می آید و آن ها احساس دلمردگی و غمگینی و گناه می کنند.
  • نسبت به آینده نا امید هستند و به اتفاقات زندگی حس بی علاقگی دارند.
  • انگیزه و تلاش و پشتکار خود را از دست می دهند و مانند گذشته مسئولیت پذیر نمی باشند و کارها را نیمه تمام رها می کنند.
  • کاهش میل جنسی طبیعی یا میل جنسی بیش از اندازه،زیرا برخی از افراد افسرده از رابطه جنسی شان لذت نمی برند و دوست دارند تعداد مقاربت ها را بیشتر کنند تا بتوانند لذت ببرند.
  • اشکالاتی در خوابشان به وجود می آید، درگیر کابوسهای مکرر شبانه می شوند و سحرخیز هستند در حالی که با کم خوابی مواجه هستند.
  • یکی از نشانه های افسردگی در جوانان نشخوار فکری و اشکال در تمرکز آن ها می باشد که با استفاده از تکنیک های روانشناسی می توانید تا حدودی آن ها را از بین ببرید و بر روی نکات مثبت تمرکز داشته باشید.
  • یکی دیگر از نشانه های افسردگی پرخاشگری بی مورد می باشد به طور معمول جوانانی که از افسردگی رنج می برند رفتارهای ضد اجتماعی دارند.
  • تمایلی به تعاملات اجتماعی ندارند و تنهایی را به حضور در جمع ترجیح می دهند.

در صورتی که این نشانه ها را به مدت طولانی در خود و یا دیگران مشاهده کردید بر روی زندگی اجتماعی و فردی شما تاثیر خواهد گذاشت و به همین دلیل توصیه می شود به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های درمانی آن برای بهبود علائم افسردگی بهره بگیرید.

علل افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان به دلایل مختلفی به وجود می آید و در بسیاری از اوقات شرایط محیطی باعث ایجاد افسردگی در جوانان می شود، یکی از عواملی که باعث بروز افسردگی در جوانان خانواده ها می باشند زیرا خانواده ها در بسیاری اوقات امکانات رفاهی را برای فرزندشان مهیا می کنند و گمان می کنند تمام نیاز های آن ها را برآورده کرده اند و به نیازها و خواسته های درونی فرزندشان توجهی ندارند، این مسئله باعث می شود تا در فرزندشان حس خلا و افسردگی به وجود بیاید.

در این شرایط بهتر است به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های تربیتی صحیح آگاه شوید تا از به وجود آمدن افسردگی در فرزندتان جلوگیری شود.

عوامل دیگری در بروز افسردگی در جوانی تاثیر دارد که شامل موارد زیر می شود:
  • مشکلات اقتصادی
  • استرس های محیطی
  • جنسیت
  • مزاج
  • اختلال در عملکرد بخش هایی از سیستم اعصاب مرکزی و مغز
  • ضربه های روحی و عاطفی
  • طلاق
  • اعتیاد
  • تنش های خانوادگی
  • عوامل ژنتیک

انواع افسردگی در جوانان

افسردگی در بین جوانان انواع مختلفی دارد و هر کدام از آن ها روش های درمانی خاص خودش را دارد با کمک روانشناس می توانید از بهترین شیوه های درمانی استفاده کنید به طور کلی در میان جوانان شش نوع افسردگی وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آن ها و نشانه های آن می پردازیم.

افسردگی اساسی

افرادی که به افسردگی اساسی مبتلا می شوند بیشتر زمان در زندگی شان احساس غم و اندوه می کنند و در زمان کمتری حس شادی و نشاط به آن ها دست می دهد آن ها در این افسردگی علائمی مانند غمگینی و احساس گناه و بی ارزشی و اختلال در خوردن و خوابیدن را تجربه می کنند، حتی ممکن است فرد در این شرایط خودکشی را تجربه کند.

در صورتی که فرد به افسردگی اساسی مبتلا شده است و تحت درمان قرار نگیرد احتمال این که شدت افسردگی در او افزایش یابد بسیار زیاد می باشد.

افسردگی خویی

علائم و نشانه های افسردگی خویی کمتر شدید تر از افسردگی اساسی می باشد و نیاز به درمان عمیق تری دارد، علائم افسردگی خویی به گونه ای می باشد که در فرد ماندگار می شود و فرد گمان می کند که تا آخر عمر باید با این علائم و نشانه ها کنار بیاید و راه درمانی برای آن وجود ندارد.

در صورتی که فرد به روانشناس مراجعه کند با روان درمانی و دارو درمانی می تواند این علائم را از بین ببرد.

اختلال دو قطبی

علائم اختلال دوقطبی کمی متفاوت تر از افسردگی می باشد زیرا افرادی که به اختلال دو قطبی دچار می شوند علاوه بر احساس غمگینی و ناراحتی در دوره هایی از زندگی شان احساس سرخوشی و شادی می کنند و در آن ها تغییرات خلقی و نوسانات اخلاقی به وجود می آید و این نوسانات ممکن است در سال چندین بار اتفاق افتد و یا در هفته چندبار پیش آید و نمی توان تعداد و زمان نوسانات خلقی را به صورت قطعی و درست تعیین کرد.

برای این که اختلال دو قطبی درمان شود باید پزشک دوره های ناراحتی و سرخوشی را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند از روش های درمانی صحیح برای افسردگی جوانان استفاده نماید.

افسردگی روانی

علائم افسردگی روانی یا سایکوتیک شامل هذیان، توهم و پارانویا می باشد و در این نوع افسردگی روان پریشی فرد با نوعی افسردگی مشخص می شود تشخیص این اختلال سخت می باشد زیرا افرادی که از این اختلال رنج می برند سعی می کنند تا نشانه ها و علائم افسردگی را در خودشان مخفی کنند تا کمتر مورد تحقیر قرار گیرند، اما برای آن که درمان به صورت دقیق و کارآمد انجام شود باید این اختلال توسط روانشناس تشخیص داده شود.

افسردگی فصلی

افسردگی فصلی به دلیل تغییرات فصلی و ویژگی های مربوط به فصل به وجود می آید و نسبت به افسردگی های دیگر از شدت کمتری برخوردار می باشد، افراد بیشتر در فصل زمستان این افسردگی را تجربه می کنند زیرا افسردگی به دلیل کمبود نور اتفاق می افتد و باعث می شود تا تغییراتی در خلق افراد ایجاد شود.

به صورت کلی تشخیص به موقع و درمان افسردگی ها از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و با توجه به شرایط روانی باید فرد تحت درمان قرار گیرد و از روش های درمانی و دارویی کمک بگیرد.

منبع : افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

بازدید : 156
چهارشنبه 10 شهريور 1400 زمان : 17:15

این مقاله برخی از مواردی را که می تواند هنگام برخورد با همسر دوقطبی پیش بیاید، بیان می کند. مانند همه افراد، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دارای ویژگی های خوب بسیاری هستند، اما در برخی مواقع، آن ها از ویژگی هایی مانند گوشه گیری، تحریک پذیری، بدخلقی و افسردگی نیز برخوردار می باشند.

آنها ممکن است بعضی اوقات با محبت و دوست داشتنی و در بعضی مواقع سرد و دلگیر باشند. فرد ممکن است یک روز از رابطه جنسی استقبال کرده و لذت ببرد، در حالی که روز دیگر آن را رد می کند. این رفتارهای نامنظم می تواند برای همه اطرافیان مورد علاقه به ویژه همسران کاملاً چالش برانگیز باشد. در بعضی مواقع فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوره های شیدایی یا هیپومانیک (جنون آمیز اما کنترل شده تر و کمتر شدید) را تجربه کند که در طی آن می تواند سرگرم کننده، جذاب، پرحرف، خوش روح و پر از انرژی باشد. در مواقعی دیگر، فرد ممکن است افسردگی را تجربه کند که از نظر جسمی، روحی بر او تأثیر بگذارد.

عشق در بیماران دوقطبی

همسر شما ممکن است احساس سردرگمی کند، زیرا نمی داند چگونه با برخی رفتارها کنار بیاید. گاهی نه شما و نه همسرتان نمی دانید که اختلال دوقطبی ممکن است در پس تنش و مشکل بین شما باشد. غالباً فرد حتی نمی داند که او دارای اختلال دو قطبی است. افراد می توانند سال ها و حتی دهه ها بدون تشخیص یا درمان ادامه دهند اما بیش تر آن ها احساس می کنند که نیاز به کمک مشاور دارند.

اگر همسرتان دوره های غم انگیز غم و اندوه و به دنبال آن دوره های هیجان و فعالیت زیاد را تجربه کرده باشد، ممکن است دچار اختلال دو قطبی باشد. در زیر، لیستی از رفتارهای معمولی که توسط افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بروز می کند لیست شده است. اگر همسر یا فرد مهم دیگری به طور غیرمعمول به مدت یک هفته علائم خاصی دارد و سه مورد از علائم ذکر شده در زیر را بروز می دهد، با ارائه دهنده خدمات بهداشتی در مورد اختلال دو قطبی صحبت کنید.

  • افکار رقابتی، گفتار سریع
  • به راحتی حواس پرت می شود، نمی تواند تمرکز خوبی داشته باشد
  • خوش بینی و اعتماد به نفس اغراق آمیز
  • دیدگاهی اغراق آمیز در مورد توانایی ها
  • رفتاری هیجانی و بی پروا
  • تصمیم گیری ضعیف، تصمیمات عجولانه کاری
  • بی هدف بودن، صرف بیش از حد پول
  • گزینه های ریسکی رانندگی
  • هرزگی جنسی
  • هذیان (داشتن عقاید غیر واقعی)
  • توهم (دیدن و یا شنیدن چیزهایی که در واقعا وجود ندارند)

روش دیگر برای تعیین اینکه آیا فرد مبتلا به اختلال دوقطبی است، در نظر گرفتن دوران کودکی وی است. زندگی نوجوانانی که با اختلالات خلقی دست و پنجه نرم می کنند، می تواند با تصمیمات نادرست و یا تلاش های بی نتیجه و غلط برای کنار آمدن همراه باشد. نوجوانان مبتلا به اختلالات دو قطبی ممکن است علائم و رفتارهای زیر را تجربه کنند:

  • رقابت های دانشگاهی
  • تعلیق یا اخراج از مدرسه
  • تخریب اموال
  • انزوای اجتماعی
  • مصرف مواد مخدر و الکل
  • سو تفاهم های مکرر
  • ناتوانی در اتمام پروژه ها
  • رفتار بی پروا (سرعت زیاد، رابطه جنسی بدون محافظت، هزینه زیاد)
  • سرکشی شدید
  • مهارت های اجتماعی ضعیف
  • قطع ارتباطات
  • عدم کنترل رفتارها
  • افکار یا اقدام به خودکشی

ازدواج با فرد دو قطبی چگونه است

بیماری دوقطبی و ازدواج

بخاطر داشته باشید که بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوران کودکی را تجربه کرده باشند که در آن آنها آگاهی داشته باشند که خلق و خوی و رفتارهای آنها متفاوت از همسالان خود است، در نتیجه احساس متفاوت بودن، قطع ارتباط یا طرد شدن به آن ها دست می دهد. در نتیجه، آنها احتمالاً مهارت های مقابله ای ضعیفی را کسب می کنند که در بزرگسالی با مشکل مواجه می شوند. برخی از این مکانیزم های مقابله ای عبارتند از:

قطع ارتباط

هنگامی که جوانان با دو قطبی نمی توانند حالات و رفتار دیگران را درک یا پیش بینی کنند، ممکن است با کنار کشیدن با احساس طرد شدن روبرو شوند، معمولاً با یک یا تعداد کمی از افرادی که می توانند نیازهای آنها را برآورده کنند تعامل می کنند.

کنترل رفتارها

وقتی نمی توانید رفتار شخص دیگری را پیش بینی کنید، یکی از راه های احساس امنیت این است که یاد بگیرید دیگران را کنترل کنید. کنترل یک هنر ظریف است و اغلب افراد دهه هاست که آن را تمرین می کنند. بخشی از جمعیت دو قطبی "کنترل کننده" می شوند. این افراد در ابتدا می توانند به عنوان یک فرد پرحرف و اجتماعی ظاهر شوند، اما به زودی پیشنهادات و بحث ها دستکاری می شود. نمونه هایی از عبارات کنترل کننده عبارتند از:

  • ❖"چرا شما چنین کاری می کنید؟"
  • ❖"آیا این واقعاً منطقی است؟"
  • ❖"فقط یک فرد غیر مطمئن و مشکوک چنین فکری می کند."

این عادت ها می توانند به قدری ریشه دوانده باشند که تغییر آنها بدون کمک متخصص دشوار باشد.

سو مصرف مواد مخدر / الکل

احساساتی که فرد مبتلا به اختلال دو قطبی تجربه می کند می تواند بسیار طاقت فرسا باشد، به همین دلیل ممکن است فکر کند تنها راه نجات مصرف مواد مخدر است. بخش قابل توجهی از افرادی که از الکل و مواد مخدر سو استفاده می کنند، اختلال افسردگی اساسی دارند، به ویژه اختلال دو قطبی و شیدایی.

خرج بیش از حد

در هنگام شیدایی یا هیپومانیا، کسی که مبتلا به اختلال دو قطبی است می تواند انواع دلایل را برای منطقی دانستن خرج کردن پول برای هر چیزی که قلبش می خواهد پیدا کند. برخی از افرادی که می دانند با این مسئله دست و پنجه نرم می کنند، اجازه می دهند همسرانشان هزینه کردن پول را کنترل کنند. این ممکن است شامل نگه داشتن کارت های اعتباری یا حتی کلیدهای ماشین توسط همسر باشد.

تحریک پذیری

افراد مبتلا به اختلال دو قطبی و حتی مبتلایان به افسردگی می توانند تحریک پذیری غیرقابل کنترل داشته باشند. همسر غالباً به عنوان محل دفع عصبانیت طاقت فرسای آنها عمل می کند، اما فرزندان، سایر رانندگان و سایر اعضای خانواده نیز می توانند این ویژگی را انجام دهند.

خودبزرگ بینی

عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز می تواند باعث شود افرادی که دارای اختلال دو قطبی هستند از خود تصاویر اغراق آمیز داشته باشند. آنها ممکن است احساس کنند با استعداد تر یا روانشناس تر از سایرین هستند. آنها ممکن است فکر کنند که نیاز به جلوگیری از مشکلات دولتی یا جهانی دارند. سعی کنید به یاد داشته باشید که در فرد مبتلا به اختلال دو قطبی به طور مستقیم بیشتر این رفتارها از کنترلش خارج است (اگرچه آنها می توانند در درمان روی آنها کار کنند). آنها تحت تأثیر تعادل یا عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز خود هستند.

منبع : ازدواج با فرد دو قطبی چگونه است| کنار آمدن با همسر دو قطبی

بازدید : 169
جمعه 5 شهريور 1400 زمان : 11:01

جواب توهین، واکنش درست به بی احترامی و تحقیر دیگران

جواب توهین و بی احترامی به دیگران را باید چطور بدهیم؟ زمانی که کسی به شما توهین می کند جواب بی احترامی او را چطور می دهید؟ بی احترامی از جانب دیگران در موقعیت های مختلف به وجود می آید و به موقعیت و شرایط خاصی بستگی ندارد، به عنوان مثال می توانید در محیط مدرسه، محیط کار و یا خانواده مورد بی احترامی قرار بگیرید.

در صورتی که شما نمی دانید در پاسخ به رفتار آن ها چه واکنشی نشان دهید یا به صورت پرخاشگری جواب بی احترامی آن ها را بدهید چیزی را حل نکرده اید این رفتار شما نه تنها تنش و جر و بحث را حل نکرده است بلکه باعث شدت یافتن بی احترامی شود و تنش را افزایش می دهد.

در ادامه این مقاله می خواهیم در مورد نحوه برخورد صحیح با بی احترامی دیگران بپردازیم البته این موضوع تا حدودی به خودشناسی شما مربوط می شود و می توانید در این زمینه با روانشناس متخصص مشورت کرده و از او راهنمایی بخواهید.

چطور جواب توهین و به بی احترامی واکنش نشان دهیم؟

راهبرد اصلی این است تا جایی که امکان دارد از به وجود آمدن اختلاف و درگیری و جر و بحث با افراد پرهیز کنید زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که دیگران چطور رفتاری داشته باشند و تنها چیزی که در دست شماست و آن را می توانید کنترل کنید رفتار خودتان می باشد.

بنابراین در برابر تحقیر و توهین دیگران بهتر کار این است که واکنش صحیح را یاد بگیرید و خودتان را آماده کنید تا برخورد مناسبی داشته باشید، اما بهترین واکنش در برابر بی احترامی چه چیزی می باشد؟ آیا جواب توهین را باید با توهین داد؟

زمانی که فردی به شما بی احترامی کرد ابتدا باید سعی کنید علت بی احترامی را بفهمید و بدانید که به چه علتی به شما بی احترامی کرده است زیرا ممکن است اشتباه گرفته و یک سوء تفاهم باشد و بتوانید با یک گفتگو ساده مسئله را به درستی حل کنید.

در این شرایط به سرعت نباید واکنش نشان دهید زیرا ممکن است از رفتارتان بعدا پشیمان شوید شما باید کمی مکث کنید و قبل از آن که حرفی بزنید افکارتان را جمع بندی کنید تا بتوانید عکس العمل صحیح و درستی داشته باشید در این خصوص می توانید بر روی روابط ارتباطی و روابط اجتماعی خود کار کنید تا به بهترین نحو پاسخ دهید.

  1. خودتان را جای طرف مقابل بگذارید

بهتر است در زمینه روانشناسی انسان ها مقداری اطلاعات کسب کنید و در آن خصوص آگاهی خودتان را افزایش دهید، هنگامی که با کسی بر سر موضوع و مسئله ای به مشکل برخوردید به او اجازه دهید تا از خود دفاع کند و با یکدیگر در مورد آن موضوع حرف بزنید، در صورتی که تنها شما از موضع خود دفاع کنید و به طرف مقابل تان اجازه ندهید حرفش را بزند در این خصوص احتمال دارد مورد بی احترامی قرار بگیرید و شما باید در این شرایط به گونه ای رفتار کنید که دیگران اجازه ندهند به شما بی احترامی یا توهین کنند.

زمانی که به شما توهین شد بهتر است خودتان را جای دیگر مقابل بگذارید و فکر کنید اگر جای او بودید چه واکنشی نشان می دادید و چه برخوردی می کردید، در این موقعیت بهتر است هر دو جانب را در نظر بگیرید و تنها به خودتان فکر نکنید، زمانی که به طرف مقابل فکر کنید ممکن است به این نتیجه برسید که دو طرف ماجرا حق دارند و در بعضی موارد نمی توان مقصر قطعی را مشخص کرد.

  1. جواب توهین، واکنش سریع نداشته باشید

در زمانی که مورد توهین و بی احترامی قرار گرفته اید داشتن واکنش صحیح و مناسب کار سختی می باشد، زیرا همه چیز به خودتان بستگی دارد شما می توانید به صورت حرفه ای پاسخ طرف مقابل تان را بدهید و یا به گونه ای جواب بدهید که بعدا پشیمان شده و از رفتار و واکنش خود ناراضی باشید.

زمانی که به شما بی احترامی شد و مورد توهین قرار گرفتید چند ثانیه مکث کنید و هیچ واکنشی را نشان ندهید و در مورد اتفاقی که باعث شده به شما بی احترامی شود فکر کنید و آن اتفاق را در ذهن خود مرور و جمع بندی کنید تا بدانید باید چطور با فرد متقابل رفتار کنید و چه واکنشی نشان دهید و دلیل بی احترامی که به شما شده چه بوده است، به عنوان نمونه اگر رفتار صحیح در محیط کار داشته باشید می تواند جلوی بسیاری از تنش ها و درگیری هارا بگیرد و شما بتوانید با آرامش مسئله را حل نمایید.

  1. غافل گیر نشوید

قبل از این که مسئله را بیان کنید خودتان را برای هر برخوردی با آن آماده کنید در صورتی که به شما بی احترامی و توهین شد تعجب نکنید و سعی کنید بهترین واکنش را داشته باشید، ممکن است زمانی که مسئله با یکی مطرح شد آن شخص حالت تدافعی به خود بگیرد و در این موقعیت شما به درستی نتوانید واکنش نشان دهید.

یکی از راه هایی که می توانید واکنش مناسبی داشته باشید این است که موضوع را با شخصی که به او اعتماد کامل دارید در میان بگذارید و هیجانات خودتان را از این طریق کنترل کنید زیرا گر این کار را انجام دهید باعث می شود تا بر خودتان تسلط داشته باشید و واکنش صحیح و معقولی داتشه باشید.

زیرا در این شرایط همه افراد سالم نیستند بعضی آن ها ممکن است از نظر روانی مشکل داشته باشنند و نیاز باشد تا به رفتار درمانی مراجعه کنند تا بهبود یابند.

۴٫ قبل از دادن جواب توهین، حساب شده عمل کنید

در صورتی که احساس کردید ممکن است مورد بی احترامی قرار بگیرید در این صورت حرف هایی که قرار است با طرف مقابل تان درمیان بگذارید فکر کنید و به گونه ای با او رفتار کنید که باعث توهین و بی احترامی به باو نشوید، سعی کنید دو پهلو و نا مفهوم با او حرف نزنید و به طور صادقانه و واضح منظور خودتان را بیان کنید تا سوء تفاهم پیش نیاید و بر مشکل شما افزوده نشود.

هم چنین به مسائلی که قبلا شما را ناراحت کرده است ولی به این موضوع مربوط نمی شود بیان نکنید، شما باید موضوع اصلی را در نظر بگیرید و به حاشیه ها توجهی نکنید زیرا در این صورت نخواهید توانست واکنش صحیح داشته باشید و به نتیجه مناسبی برسید.

باید این نکته را در نظر بگیرید در صورتی که مورد بی احترامی قرار گرفته ای و طرف مقابل به صورت نادرست و با بی احترامی با شما حرف می زند در این شرایط بی تفاوت نباشید و سعی کنید با آرامش و مودبانه پاسخ او را بدهید زیرا در این صورت جواب طرف مقابل تان را به درستی داده اید و هم به او بی احترامی نکرده اید.

۵٫ واکنش تهاجمی نداشته باشید

زمانی که می خواهید مسئله ای را با کسی در میان بگذارید باید به گونه ای مسئله را بیان کنید که طرف مقابلتان گارد نگیرد و به صورت تهاجمی با شما برخورد نکند در این خصوص باید با او ابراز همدردی کنید و نشان دهید که او را درک می کنید، هم چنین باید تلاش کنید سخنان خود را به صورت مودبانه بیان کنید زیرا در این خصوص صحبت های شما حالت تهاجمی نخواهد داشت و مورد بی احترامی قرار نمی گیرید.

هم چنین باید این نکته را در نظر بگیرید و هرگز با بی عدالتی با موضوع برخورد نکنید زیرا در این خصوص خیالتان راحت است که شما عدالت را رعایت کرده اید و دیگران با رفتار نادرست شان باعث به وجود آمدن این تنش و بی عدالتی شده اند.

۶٫جواب توهین، سازگاری با محیط

همه افرادی که باهوش و زیرک می باشند در زندگی شان موفق نیستند افرادی که انعطاف پذیر هستند و خودشان را با ناملایمات زندگی سازگار کرده اند به خوبی می توانند به موفقیت برسند و شما نباید به خاطر بی احترامی و توهین های دیگران دست از تلاش بردارید و در جهت بهبود زندگی تان تلاشی نداشته باشید بلکه باید در این زمینه انعطاف پذیر باشید و به خوبی خودتان را با شرایط مختلف سازگار کنید اگر رفتاری بر خلاف این داشته باشید نمی توانید به جلو پیش بروید بنابراین بسیار مهم است تا در محیط کار هماهنگی و انعطاف پذیری داشته باشید تا پیشرفت کنید و به موفقیت برسید.

هم چنین زمانی که می دانید طرف مقابل تان حرف هایی که بیان می کند بدون قصد می باشد و منظور بدی ندارد و فقط منظورش را نمی تواند به درستی برساند در این شرایط بهتر است مسئله را پررنگ تر نکنید و تا جایی که امکان دارد روابط انسانی را سخت نگیرید و با آن موضوع به راحتی کنار بیایید.

برای این که با دیگران رفتار درستی داشته باشید و به خوبی با آن ها در تعامل باشید بهتر است از مشاور متخصص کمک بگیرید تا در برابر رفتار های دیگران واکنش های صحیحی داشته باشید زیرا واکنش در برابر بی احترامی نیاز به آمادگی قبلی می باشد و فرد باید مهارت های ارتباطی را به درستی آموزش ببیند در غیر این صورت رفتارهای پرخاشگرانه ای خواهد داشت.

منبع : جواب توهین | واکنش حرفه ای به بی احترامی و تحقیر دیگران

بازدید : 173
جمعه 5 شهريور 1400 زمان : 10:59

آگاهی از نیاز مردان در زندگی می تواند رابطه ای عمیق بین زنان و مردان ایجاد کند. شاید در نگاه اول مردان سرسخت و بدون هیچ نیاز روحی به نظر بیایند، اما مردها هم انسان هستند و احساس دارند.

هر چقدر هم که مرد تکه گاه خانواده باشد، اگر از لحاظ روحی و روانی تامین نشود می‌تواند شکننده و حساس می گردد پس لازم است نیازهای همسر خود را بشناسید و برای برطرف کردن آن ها تلاش کنید.

شناسایی نیازهای اساسی مردان

همان طور که گفته شد مردان نیز مانند زنان نیازهای اساسی دارند که شناخت آن ها به بهبود رابطه بین آن دو کمک می کند. در ادامه به بررسی این نیازها می پردازیم:

  • احترام اولین نیازهای اساسی مردان

مهم ترین مسئله‌ای که برای مردان دارای اهمیت است احترام از اطرافیان به ویژه از همسرشان است.

ممکن است هیچ وقت توقعات خود را بیان نکنند، اما علت عصبانیت و ناسازگاری با شما دریافت احترامی است که به آن نیاز دارند.

می توانید از همسر خود در مورد صحت این مسئله بپرسید.

برخی زنان معتقدند اگر زیاد به همسر خود احترام بگذارند پررو می شوند، این طرز فکر درست نیست زیرا تا زمانی که شما به همسر خود احترام نگذارید نباید توقع داشته باشید که او نیز به شما احترام بگذارد.

شما با احترام گذاشتن به عقاید، افکار، رفتار و احساسات او باعث آرامش می شوید.

زمانی که همسرتان خسته از سرکار برمی گردد، درک مقابل شما همان احترام گذاشتن است. به یاد داشته باشید که در جوامع همیشه مردان صاحب قدرت بوده اند برای همین باوجود گذشت زمان دوست دارند که قدرتمند شناخته شوند.

موقعیت شناس باشید و سعی کنید او را وادار به انجام کاری که دوست ندارد نکنید.

  • نیاز جنسی

رابطه جنسی لذت بخش یکی از نیازهای اساسی مردان است، بهتر است که زوجین پیش از ازدواج توجه کنند که با یکدیگر از یک میزان نیازجنسی برخوردار باشند. در غیراین صورت ممکن است نیاز جنسی مرد یا زن به طور درست پاسخ داده نشود.

سعی کنید به عنوان همسر نیازجنسی همسر خود را نادیده نگیرید، اگر به طور مکرر نیاز یکدیگر را جدی نگیرید یکی از زوجین دچار سرخوردگی می شود.

  • نیاز مرد به تشویق و تحسین را فراموش نکنید

مردها عاشق این هستند که توسط دیگران پذیرفته و تشویق شوند، از ویژگی های او تعریف کنید.البته توجه داشته باشید که دروغ نگویید تنها به جنبه‌های مثبت توجه کرده و آن ها را مورد تحسین قرار دهید.

چگونه از همسرم تعریف کنم؟

برای تعریف از همسرتان به جزئیات توجه داشته باشید. می توانید به او بگویید که کسی را مثل او سراغ ندارید، او بی نظیر است، از کارهای او خوشتان می آید و به خوبی می تواند از عهده کارها بر بیاید.

اگر از مردان تعریف شود انگیزه بیشتری برای کار کردن پیدا می کنند. شما می تواند با گفتن جملات انرژی بخش به آن ها انگیزه بدهید.

مهارت های ارتباطی از جمله مهارت هایی است که زوجین باید به آن تسلط داشته باشند، عدم برقراری از این مهارت ها باعث دعوا و درگیری میان زوجین می شود.

به خاطر داشته باشید که نباید در تعریف زیاده روی کنید و باید منطقی رفتار کنید.

نیازهای اساسی مردان

  • تشکر و قدردانی از نیازهای اساسی مرد

برخی زنان وظیفه تامین مخارج را وظیفه مرد می دارند اما مسئله وظیفه و قدردانی کاملاً جداست، ممکن است فردی وظیفه خود را به خوبی انجام دهد اما تشکر و قدردانی از او باعث شود که کار را بهتر و با انگیزه بیشتری انجام دهد زیرا متوجه می شود که کارش دارای ارزش است و دیگران کار او را می بینند.

شما هم انتظار دارید وقتی کارهای خانه را انجام می دهید همسرتان متوجه تغییرات کوچک شود؟ و اگر به شما خسته نباشید نگوید و از شما به خاطر زحمات قدردانی نکند نسبت به او آزرده خاطر می شوید؟ پس طبیعی است که شما هم با او چنین برخوردی داشته باشید.

رفع نیاز جنسی از مهم ترین نیازهای اساسی مردان

مردان تمایل بیشتری برای رابطه ی جنسی دارند و آن را در الویت می‌دانند بنابراین به نیازهای جنسی همسر خود توجه کنید و آن را نادیده نگیرید.

مردان هم مانند زنان نیاز به نوازش و محبت دارند.اگر به این نیازها توجه کنید و به آن ها پاسخ دهید مشکلات شما برطرف می شود و باعث محبت بین شما می شود.

اگر همسر خود را پس بزنید باعث آزار همسر خود می شوید. پس به نیازهای جنسی همسرتان توجه داشته باشید و برای تنبیه، او را از رابطه جنسی محروم نکنید.

شاید مردان نیازهایشان را در ظاهر نشان ندهند اما کمبود آن در زندگی، آن ها را با مشکل مواجه می‌کند.

اما اگر برای نیازهای عاطفی آنان ارزش قائل شوید اثرات مثبت آن را در زندگی خواهید دید.

حمایت از سمت همسر

مردان نیاز دارند تا از سمت همسر خود مورد حمایت قرار بگیرند. البته ممکن است در ظاهر این نیاز خود را به زبان نیاورند ولی حمایت همسرشان آن ها را به زندگی دلگرم می سازد.

نیاز مردان در دوران نامزدی

احتمالا برای شما هم پیش آمده که با خانم هایی برخورد داشته باشید که احساس کنید رابطه بسیار موفقی با همسر خود دارند و به عبارتی همسرشان حاضر است جانشان را برای آن ها بدهد. برخی از افراد، چنین خانم هایی را خانم های سیاست مدار خطاب می کنند، برخی ممکن است آن را به شانس نسبت بدهند و بگویند که حتما بخت با این زن یار بوده که با چنین فردی ازدواج کرده، برخی دیگر نیز ممکن است برداشت ها و تعابیر دیگری داشته باشند، اما ما به شما می گوییم که این ها نه سیاست، نه شانس و نه چیز دیگری است بلکه داشتن یک رابطه موفق تنها نتیجه آگاهی داشتن است.

زن و مردی که نسبت به نیازهای اساسی یکدیگر آگاهی داشته باشند، نسبت به این نیازها حساس باشند و به آن ها اهمیت بدهند خیلی خوب و راحت می تواند توجه یکدیگر را جلب کنند و البته که می توانند زندگی زناشویی مطلوبی را تجربه کنند.

  • توجه و احترام به اقتدار مردان

از گذشته تا به الان قدرت برای مردان اهمیت ویژه ای داشته است. هر چند که در حال حاضر شرایط تغییر کرده است اما دارا بودن برخی از خصوصیات همچنان برای مردان حائز اهمیت است. بدترین حرفی که یک مرد می تواند بشنود این است که تو فرد ضعیفی هستی. مردان همیشه دوست دارند قدرتمند به نظر برسند و بواسطه این قدرتمند بودنشان تمایل دارند که تکیه گاه و پشتیبان باشند. اگر که شما در زندگی با همسرتان بتوانید این حس اقتدار را به او بدهید و طوری با او رفتار کنید که گویی او را فرد قابل اعتماد، توانا و قدرتمندی می دانید، می توانید احساس خوبی را به او منتقل کنید. شما با این کارتان نه تنها باعث ایجاد حس خوشایندی در همسرتان می شوید بلکه انگیزه او را برای قبول مسئولیت ها و حمایتش از خودتان را بیشتر می کنید.

همچنین سعی کنید در حضور فرزندان و دیگر اعضای خانواده و آشنایان به او احترام بگذارید و به هیچ عنوان در حضور دیگران با همسرتان با لحن بد صحبت نکنید، این بدترین برخوردی است که می تواند با یک مرد شود و همین امر سبب می شود مرد احساس کند اقتدارش زیر سوال رفته، پس از این کار اجتناب کنید.

  • توجه به عواطف مردان

مردان نسبت به زنان برون ریزی عاطفی کمتری دارند و احساسات درونی و نیازهای عاطفی خودشان خودشان را کمتر بروز می دهند، اما این به معنی بی احساس بودن مردان نیست.

شاید برخی فکر کنند که مردان برایشان اهمیتی ندارد که حرف ها و جملات عاشقانه بشنوند و هدیه گرفتن یا نگرفتن برای یک مرد اصلا مهم نیست. شاید اگر شما در مناسبت های خاص به همسرتان هدیه ندهید او مثل شما ابراز ناراحتی و دلخوری نکند اما اگر به او توجه کنید و برایش هدیه بخرید بسیار خوشحال خواهد شد. بنابراین نیاز است بدانید که همانقدر که شما به عنوان یک زن نیاز به شنیدن جملات عاشقانه و توجه دارید همسر شما نیز چنین نیازهایی دارد و اگر به زبان نمی آورد به معنی عدم نیازش نیست.

  • نیاز به محیطی امن و آرامش از نیازهای اساسی مردان

اگر بدانید که رفتن به یک خانه آرام و مملو از محبت چقدر می تواند برای یک مرد لذت بخش باشد همیشه در بدو ورود همسرتان لبخند می زنید و تمام تلاشتان را می کنید که با رویی گشاده از او استقبال کنید. متاسفانه برخی از خانم ها لحظه شماری می کنند تا همسرشان به منزل بیاید تا به محض ورود همسرشان شروع به غر زدن و شکایت کردن از اتفاقات روزمره کنند، چنین کاری بسیار برای مردان عذاب آور است. همسر شما زمان زیادی را در بیرون از منزل گذرانده است و حداقل حقی که دارد وارد شدن به منزلی آرام و برخورد با همسری گشاده رو است. اگر از مسئله ای ناراحت هستید یا کسی شما را آزرده کرده که فکر می کنید نیاز است آن را با همسرتان مطرح کنید بهتر است اجازه بدهید که همسرتان استراحت کند و کمی خستگی در کند و بعد در زمانی مناسب با او صحبت کنید.

  • نیاز به آراسته بودن همسر

شاید این جمله را بارها شنیده باشید که «مردان با چشمانشان عاشق می شوند و زنان با گوش هایشان».

به جرات می توانیم بگوییم که این جمله تا حد زیادی درست است، همانقدر که گفت و گو کردن و شنیدن حرف های عاشقانه برای یک زن می تواند بسیار خوشایند باشد، دیدن همسری زیبا و آراسته نیز برای یک مرد به همان اندازه می تواند لذت بخش و خوشایند باشد.

بنابراین سعی کنید به ظاهر خود اهمیت بدهید و همیشه در حضور همسرتان آراسته باشید، با این کار می توانید همسرتان را بسیار خشنود کنید. همچنین سعی کنید در انتخاب لباس هایتان نظر همسرتان را بپرسید و به او بفهمانید که به سلیقه اش احترام می گذارد.

منبع : نیازهای اساسی مردان که به زنان نمی گویند

بازدید : 153
يکشنبه 24 مرداد 1400 زمان : 0:44

درمان شب ادراری کودکان، درمان خانگی و تخصصی

شب ادراری یکی از مشکلات رایج در بین کودکان ۴ تا ۱۰ سال می باشد که باعث شده والدین به دنبال راهی برای درمان آن باشند البته این مشکل نه تنها برای والدین بلکه برای کودک بسیار آزار دهنده و خجالت آور می باشد.

در شب ادراری کودک به دلایل مختلفی مانند مصرف مایعات زیاد، بیماری های جسمی، بیماری های عصبی، روحی و غیره در خواب ادرار می کند. درمان شب اداری با توجه به علت بروز آن متفاوت می باشد و از روش های مختلفی مانند درمان های دارویی، خانگی و گیاهی استفاده می شود، به طور مثال اگر شب ادراری به خاطر مشکلات جسمانی باشد با مصرف دارو درمان می شود و در ادامه این مقاله به بررسی کامل شب ادراری و درمان آن می پردازیم در صورتی که کودک شما با این مشکل رو به رو می باشد این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید و هم چنین این موضوع را در جلسه مشاوره کودک مطرح نمایید تا به راحل مناسبی برای حل این مشکل برسید.

درمان شب ادراری کودکان، یک اتفاق طبیعی

در صحبت با مشاور متخصص کودک متوجه می شوید که تا چه میزان باید به مراحل رشد کودک توجه داشته باشید، شب ادراری اتفاقی می باشد که تقریبا در روند رشد همه کودکان اثر می گذارد و شب ادراری به معنی آن است که کودک در خواب نمی تواند ادرارش را کنترل کند و یکی از مشکلات شایع در میان کودکان می باشد که تا قبل از پنج سالگی امری عادی بوده و به عنوان مشکل تلقی نمی شود.

شب ادراری در میان پسران شایع تر می باشد اما با این حال در دختران هم اتفاق می افتد و پایان شب ادراری در میان کودکان مختلف متفاوت می باشد، عواملی مانند جنسیت، رشد و بلوغ کودک و سلامت جسمی و روانی در پایان دادن به شب ادراری موثر می باشد.

پیش از درمان دلایل شب ادراری کودکان را بیابید

شب ادراری در کودکان دلایل متفاوتی دارد که در این جا به برخی از مهم ترین آن ها اشاره می کنیم، عوامل ژنتیکی از جمله ابتلای یکی از والدین به شب ادراری و بیماری های جسمی و روانی در کودک بیشترین نقش را در شب ادراری دارد.

  • انسداد راه تنفس و خروپف کردن در خواب
  • تکامل کند سیستم عصبی مرکزی
  • مشکلات هورمونی
  • عفونت های ادراری
  • ظرفیت کم مثانه
  • ضایعات نخاعی
  • دیابت
  • انواع اختلالات خواب
  • مصرف بیش از حد مواد محرک مثانه مانند شکلات، چای، نوشابه
  • اختلالات ساختاری مانند دریچه مجرای خلفی
  • استرس ناشی از مشکلات مانند تولد فرزند جدید، ترس از تنها خوابیدن، مشکلات در مدرسه، بحران های خانوادگی، خانه جدید و غیره.

علائم همراه با شب ادراری کودکان

در صورتی که شب ادراری همراه با نشانه های دیگری باشد نشان دهنده مسائل جدیدتری است که باید حتما به پزشک مراجعه شود این نشانه های شامل موارد زیر می شوند:

  • بی اختیاری ادرار در طول روز
  • افزایش شدت ادرار و سوزش
  • ادرار کف آلود یا صورتی رنگ
  • وجود لکه های خون در ادرار و لباس زیر کودک
  • بی اختیاری مدفوع
  • یبوست

باید توجه داشته باشید که شب ادراری در صورتی که به عنوان یک مشکل تلقی می شود که به مدت سه هفته، حداقل هفته ای دو بار اتفاق افتد در این شرایط باید به روانشناس مراجعه کرد و با کمک متخصص عوامل زمینه ساز را از بین برد و در این صورت بهترین راهکارهای درمانی را در نظر گرفت تا به خوبی مشکل کودک حل شود.

درمان شب ادراری کودکان، انواع روش درمان

شب ادراری مشکلی است که از لحاظ روانی و اجتماعی آزار دهنده می باشد برای درمان آن باید توسط پزشک بررسی های لازم صورت گیرد و در صورتی که مشکل پنهان دیگری وجود دارد باید از روش های پزشکی و دارو درمانی استفاده شود.

دارو درمانی شب ادراری کودکان

زمانی که همراه با شب ادراری، مشکل دیگری وجود داشته باشد به طور معمول از دارو درمانی استفاده می کنند در حالت شب ادراری به تنهایی از دارو درمانی استفاده نمی شود زیرا با عوارض جانبی همراه می باشد و به همین دلیل برای شب ادراری معمول توصیه نمی شود، برخی از این داروها شامل موارد زیر می باشد:

  • استات دسموپرسین
  • ایمی پرایمن
  • اکسی بوتینین
  • هیوسسیامین

انواع روش های درمان خانگی

  • عدم مصرف مایعات: کودک نباید از ساعت سه بعدازظهر به بعد مایعات زیاد، نوشابه، شکلات وکافئین مصرف کند زیرا این مواد باعث تحریک مثانه در طول شب می شود و بهتر است کودک قبل از خواب از مصرف شیر و سایر لبنیات پرهیز کند.
  • آموزش دستشویی رفتن در طول شب: به کودک تان یاد بدهید که در طول شب به دستشویی برود از او بخواهید در حین خواب بیدار شود و به دستشویی برود، به جای این که به او بگویید رختخوابش را خشک نگه دارد به او دستشویی رفتن در شب را آموزش دهید.
  • استفاده از سیستم تشویق: یک سیستم تشویق برای کودکتان در نظر بگیرید به طور مثال یک لیست از روز های هفته تهیه کنید و به ازای روزهایی که کودک در طول شب ادرار نکرد به او جایزه بدهید، در این حالت می توانید از انواع روش های تشویق که مناسب کودک می باشد استفاده نمایید.
  • ریشه یابی مشکل: کودک تان را به خاطر شب ادراری سرزنش نکنید بلکه علت مشکل را پیدا کنید و به کودکتان بگویید خودش باید این مشکل را حل کند و شما در این مسیر به او کمک خواهید کرد.
  • استفاده از زنگ هشدار: از سیستم زنگ هشدار استفاده کنید این سیستم به این صورت می باشد زمانی که رخت خواب کودک خیس شد زنگ می زند و کودک را از خواب بیدار می کند، این کار باعث می شود تا پاسخ به حس مثانه را به کودک آموزش می دهد و برای کودکان بالای ۷ سال مفید می باشد و معمولا این روش تقریبا ۱۵ هفته زمان نیاز دارد تا اثر بخشی خود را نشان دهد.
  • ورزش: ورزش و تمرین کردن قدرت مثانه را افزایش می دهد و در این حالت به کودک تان آموزش دهید که عضلات شکم را منقبض کند و نفس خود را در سینه حبس نماید این کار اگر به مدت ۱۰ تا ۲۰ بار در طول روز انجام شود باعث می شود تا عضلات مثانه کودک تقویت شود و ادرار کنترل شود.

منبع : درمان شب ادراری کودکان | درمان خانگی و تخصصی و بدون دارو

بازدید : 191
يکشنبه 24 مرداد 1400 زمان : 0:40

طلاق رویدادی است که در جامعه مدرن امروزی بسیار افزایش پیدا کرده و به مانند قبل دیگر یک تابو محسوب نمی شود و افراد پذیرش بیشتری نسبت به این امر پیدا کرده اند. بسیاری از افراد پس از طلاق دچار افسردگی می شوند. در این مقاله به بررسی افسردگی بعد از طلاق پرداخته شده است.

طلاق در عین حال که می تواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد گاهی هم می تواند یک راه نجات بخش و راهی برای ساختن زندگی جدید باشد. در واقع در برخی از موارد، طلاق از بروز بسیاری از اتفاق های ناگوار جلوگیری می کند اما در هر صورت طلاق یک تغییر بسیار بزرگ را در زندگی فرد بوجود می آورد که همین تغییرات می تواند با چالش ها و مشکلات زیادی همراه باشد و ممکن است سازگاری با این تغییرات مدتی طول بکشد و همین عامل سبب مشکلات روانشناختی از جمله افسردگی شود که در این مقاله قصد داریم به آن بپردازیم.

افسردگی بعد از جدایی

اینکه چه عواملی در افزایش طلاق موثر هستند بسیار جای بحث دارد و می توان گفت که عوامل مختلفی در افزایش این پدیده نقش دارند.

برخی از عوامل، اجتماعی و فرهنگی هستند که بر روی شیوه زندگی عموم مردم تاثیر گذاشته اند و برخی دیگر کاملا شخصی هستند و می توانیم بگوییم که بسته به شرایط زندگی افراد متفاوت هستند.

  • تغییرات فرهنگی و اجتماعی از جمله برابری حقوق زن و مرد، اشتغال زنان، تاکید بر رشد و پیشرفت شخصی، افزایش زندگی شهر نشینی، کمرنگ تر شدن نقش بزرگان و ریش سفیدان در زندگی جوان تر ها و غیره از جمله عوامل موثر در افزایش طلاق هستند، این تغییرات، تغییرات مثبتی هستند که باعث شدند که مفهوم سوختن و ساختن، داشتن دیدگاه منفعلانه و تسلیم شدن در برابر جبر روزگار کمرنگ شود و تلاش و انگیزه افراد، مخصوصا خانم ها در هنگام قرار گیری در موقعیت نامساعد برای تغییر شرایط افزایش یابد.
  • هر چند که هر تغییری در جامعه می تواند جنبه های منفی داشته باشد اما اگر بخواهیم با دقت بیشتری به بطن تاثیرات این تغییرات اجتماعی و فرهنگی نگاه کنیم متوجه می شویم که این تغییرات به خودی خود باعث افزایش طلاق نشده اند، بلکه تنها تاثیر این تغییرات در افزایش طلاق این است که به افراد جسارت بیشتری داده است تا خودشان را از شرایط نامساعد نجات دهند، در قدیم زنان تحت هر شرایطی مجبور به ادامه زندگی بودند و ممکن بود سال ها درد و رنج زیادی را متحمل شوند و محکوم به سازش باشند، اما خوشبختانه در حال حاضر این تغییرات فرهنگی شرایط را برای خانم ها راحت تر کرده است تا بتوانند در شرایط ناگوار برای تغییر شرایطشان تلاش کنند.
  • و اما علل و عوامل شخصی مثل اعتیاد، مشکلات اقتصادی، مشکلات روانشناختی (مثل اضطراب، افسردگی و غیره)، خیانت، عدم تفاهم، نداشتن مهارت حل مسئله و عدم مهارت حل مسالمت آمیز تعارضات بین فردی، مشکلات شخصیتی (مثل اختلالات شخصیت، پارانوئید، خودشیفتگی، وابستگی و غیره) از جمله دلایل اصلی طلاق هستند که در برخی از موارد این مشکلات قابل حل هستند (مثلا اگر زن و مردی به دلیل نداشتن مهارت حل مسئله با یکدیگر به مشکل خورده باشند با مراجعه به روانشناس می توانند این مشکل را حل کنند) و برخی دیگر مثل اختلالات شخصیت، قابل حل نیستند و افراد در نهایت مجبور به طلاق می شوند.

divorce-depression

پیامدهای طلاق

اینکه طلاق چه تاثیری بر روی افراد بگذارد بسته به شرایط هر فرد می تواند تفاوت داشته باشد. در زیر برخی از این شرایط ذکر شده است:

  • اینکه فرد به چه علت از همسر خود جدا شده است؟
  • قبل از طلاق چه میزان فشار روانی را تحمل کرده و آیا خود فرد، خواهان طلاق بوده یا همسرش؟
  • به همسر خود علاقمند بوده یا نبوده؟
  • آیا به صورت توافقی از همسر خود جدا شده یا در مسیر جدایی دشواری های زیادی را تحمل کرده، آیا فرد استطاعت مالی دارد یا خیر و میزان ضررهای مالی او در اثر طلاق چقدر بوده؟
  • آیا فرد صاحب فرزند هست یا خیر و آیا می تواند به راحتی فرزند خود را ملاقات کند یا برای ملاقات فرزند خود محدودیت دارد و با همسر خود چالش دارند؟

همینطور میزان توانایی روانشناختی فرد در کنار آمدن با چالش ها و بحران ها همگی در تجربه پیامدهای منفی طلاق دخیل هستند. نمی توان پیامدهای طلاق را به طور کلی به همگان نسبت داد، همچنین شرایط فرهنگی و اجتماعی و برخورد و واکنش های اطرافیان و خانواده در مواجهه با طلاق فرد اهمیت زیادی در تجربه پیامدهای طلاق دارد و به همین دلیل هر فرد بسته به شرایط فردی و اجتماعی، فرهنگی خود در برخورد با طلاق تجربه های متفاوتی خواهد داشت. اما یکی از مهمترین و رایج ترین اثرات و پیامدهای طلاق که در افراد مشاهده می شود تجربه اختلالات روانشناختی علی الخصوص اختلال افسردگی است، البته اینطور نیست که همگان بعد از طلاق، اختلال افسردگی را تجربه کنند اما این اختلال، اختلالی رایج در بین افراد طلاق گرفته است که پرداختن به آن خالی از لطف نیست.

اختلال افسردگی و علائم آن

همه انسان ها در مقطعی از زندگی خود احساس افسردگی (depression) می کنند و معمولا می توانند علت این افسردگی را به رویدادهای مشخصی ربط دهند.

در ایجاد افسردگی دو نوع رویداد اهمیت ویژه دارند: فقدان (از دست دادن) و شکست.

تجربه هایی مثل از دست دادن شغل، فوت یکی از بستگان نزدیک، طلاق و غیره می تواند باعث آغاز دوره ای از غم، خمودگی و تکرار دائمی برخی افکار منفی شوند. همچنین شکست ها، مثل رد شدن در امتحان و عدم موفقیت در انجام یک کار، می توانند منجر به ناامیدی و ایجاد احساسات و افکار منفی مثل بدبینی و خود تردیدی شوند.

اکثر افراد می توانند این احساس های منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی عادی خود برگردند اما برای برخی از افراد نشانه ها و علائم افسردگی به مدت طولانی باقی می مانند و در همه ی جوانب زندگی آن ها نفوذ می کنند، همچنین آن ها در جنبه های هیجانی، رفتاری، شناختی و فیزیکی افراد تاثیر می گذارند و این تاثیر ممکن است به افسردگی بالینی منجر شود.

افسردگی بالینی یعنی افسردگی پاتولوژیک که با معیارهای تشخیصی اختلال افسردگی همخوانی دارد و باعث می شود که فرد نتواند کارهای عادی روزمره خود را بخوبی انجام دهد.

معیارهای تشخیصی اختلال افسردگی بر اساس DSM-5

از بین نشانه های زیر، فرد 5مورد از آن ها (یا بیشتر)، را در طول یک دوره حداقل دو هفته ای تجربه می کند و عملکرد او با عملکردهای قبلی اش متفاوت شده است:

  1. فرد در بیشتر طول روز و تقریبا هرروز، خلق افسرده دارد. این موضوع را یا خودش اظهار می دارد (احساس می کند غمگین، تهی و خالی یا ناامید است) یا دیگران می بینند (دائم گریه می کند، در شرف گریه کردن است یا چشمهایش همیشه پر از اشک است).
  2. فرد بیشتر طول روز و تقریبا هر روز به اکثر فعالیت های خود یا تمام آن ها، به شدت بی علاقه است.
  3. به شدت و به طور چشمگیر چاق یا لاغر می شود بدون اینکه رژیم غذایی هدفمندی گرفته باشد، یا تقریبا هرروز بی اشتها یا پراشتها باشد.
  4. بی خوابی یا پرخوابی را تقریبا در همه روزها تجربه کند.
  5. پرتحرکی روانی – حرکتی(بی قراری)یا کم تحرکی روانی – حرکتی (کند شدن) را تقریبا هر روز تجربه کند و این کند شدن یا بی قراری به راحتی توسط دیگران قابل مشاهده و تشخیص باشد.
  6. بی حالی و بی رمقی همیشگی را تجربه کند.
  7. احساس بی ارزشی و احساس گناه به طور همیشگی با او باشد به طوری که بی دلیل دچار عذاب وجدان شود (گاهی احساس گناه به دلیل بیمار بودن خود است).
  8. توانایی تمرکز کردن، تصمیم گیری و فکر کردن از فرد گرفته می شود.
  9. افکار دائمی و همیشگی نسبت به مرگ دارد.

مواردی که شرح داده شد علائم بالینی اختلال افسردگی هستند و اگر 5 مورد از این علائم را همزمان با هم تجربه کنید می توان گفت که شما مبتلا به اختلال افسردگی هستید و برای بهبود خود نیاز به اقدامات درمانی دارید.

درمان افسردگی بعد از طلاق

دلیل افسردگی هرچه که باشد فرقی نمی کند و شما در صورت تجربه نشانه های افسردگی باید در جهت درمان خود و دریافت خدمات روانشناختی اقدام کنید.

البته بعد از طلاق، گذراندن یک دوره سوگواری طبیعی است و همانطور که در توضیحات افسردگی گفته شد هر فردی در واکنش به از دست دادن عزیزی یا بعد از طلاق ممکن است احساس غم و ناراحتی شدید بکند و مدتی را در اندوه و رخوت به سر ببرد. سوگ به طور معمول بین 6 ماه تا 1 سال طول می کشد ولی معمولا نشانه های ناشی از سوگ، بعد از یک الی دو ماه به مرور و تدریجا کاهش می یابد، اما اگر به جای کاهش تدریجی، این نشانه ها رو به افزایش باشند قطعا نیاز به دریافت درمان تخصصی از سوی روان درمانگر و بعضا مصرف دارو است.

اما برای اینکه شما بتوانید با مسئله طلاق خود راحت تر کنار بیایید نیاز است که خودتان نیز برای بهبود شرایطتان تلاش کنید و اقدامات موثری را انجام دهید، از جمله:

  • واقع بین باشید و به خودتان زمان دهید

در طول این مدت ممکن است گاهی خودتان را سرزنش کنید یا بابت اتفاق پیش آمده همسرتان را مقصر بدانید و خودتان را قربانی بدانید، کاملا قابل درک است که در این شرایط احساسات بدی را تجربه کنید اما توجه داشته باشید که خود سرزنشی و یا حس قربانی بودن، ناشی از تفسیر غلط اطلاعات است.

البته که ممکن است در بروز اتفاقات پیش آمده یک نفر از شما بیشتر نقش داشته باشد اما این به معنای این نیست که طرف مقابل دیگر هیچ نقشی نداشته و همه چیز یک طرفه بوده، مشکلاتی که در زندگی زناشویی بوجود می آید معمولا تحت تاثیر اشتباهات هر دو طرف است بنابراین سعی کنید واقع بین باشید و به جای سرزنش کردن خودتان و یا احساس نفرت از همسر سابقتان، دیدی واقع بینانه نسبت به شرایط داشته باشید، مسئولیت انتخاب و کارهایی را که انجام داده اید بپذیرید و به خودتان زمان بدهید تا بتوانید این دوران را سپری کنید.

  • به جای نشخوار فکری سعی کنید سوالات منطقی از خودتان بپرسید و اشکال کار را پیدا کنید

همانطور که گفتیم در بروز مشکلات زناشویی، معمولا هر دو طرف نقش دارند حتی اگر شما به دلیل خیانت همسرتان یا اعتیادش از او جدا شده باشید بازهم نمی توانید تماما نقش خودتان را منکر شوید، ممکن است در ابتدا در انتخاب خودتان دقت کافی را برای شناخت فرد مقابل به کار نگرفته باشید، ممکن است در مقابل رفتارهای نادرست همسرتان قاطعانه برخورد نکرده باشید یا هر چیز دیگر، در هر حال نیاز است که شرایط را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید و سعی کنید اگر مشکلی در خودتان مشاهده کردید در جهت حل و برطرف کردن آن اقدام کنید نه اینکه مدام به آن فکر کنید، فکر کردن مداوم بدون انجام هیچ اقدامی، فایده ای جز آسیب رساندن به شما نخواهد داشت.

منبع : افسردگی بعد از طلاق چه بلایی سر شما می آورد+ درمان

بازدید : 336
دوشنبه 11 مرداد 1400 زمان : 23:03

اضطراب و بی قراری از جمله واکنش های رایج سطح روان به استرس های محیطی می باشد، داشتن اضطراب در برخی از موقعیت ها مثلا زمانی که می خواهید به مصاحبه شغلی بروید و یا تصمیم مهمی مانند ازدواج دارید تا حدی طبیعی می باشد. اما در برخی از موارد این اضطراب ممکن است باعث احساس ناخوشی و مریضی شود، در این مقاله به رابطه میان اضطراب و ناخوشی پرداخته شده است.

در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به قدری زیاد شود که فرد نتواند عملکرد عادی خوبی داشته باشد و کارهایش دچار مشکل شود، در این صورت به یک اختلال تبدیل می شود و باید میزان اضطراب او مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد، در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به مدت طولانی باشد و مورد درمان قرار نگیرند در این حالت مشکلات زیادی مانند اختلالات روان تنی و سایر اختلالات روانی مانند افسردگی در فرد به وجود می آید.

برای این که در مورد علل، علائم و روش های درمان اضطراب اطلاعاتی را کسب کنید باید این مطلب را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

انواع اضطراب و اختلالات اضطرابی

اضطراب، احساس تنشی می باشد که به خاطر فشارهای درون روانی و یا محیطی به وجود می آید این احساس یکی از ناخوشایند ترین هیجانات بشری می باشد که باعث به وجود آمدن اختلالات متعددی می شود، در برخی مواقع اضطراب شدید در غالب حملات عصبی نشان داده می شود که به آن حملات پانیک می گویند.

از جمله موارد دیگر اختلالات اضطرابی می توان به انواع فوبیا، اضطراب جدایی، اضطراب بیماری، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال اضطراب فراگیر اشاره کرد.

اختلال اضطراب فراگیر چیست و چه علائمی دارد؟

اختلال اضطراب فراگیر نگرانی و اضطراب مفرط و غیر قابل کنترل در مورد موقعیت های مختلف می باشد، افرادی که به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا می شوند معمولا در حوزه های مختلف احساس نگرانی می کنند و زمانی که از آن ها می پرسید در مورد چه چیزی نگران می باشید می گویند در مورد همه چیز نگرانیم! اختلال اضطراب فراگیر دارای علائم و نشانه هایی می باشد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • لرزش
  • تپش قلب
  • بالا رفتن فشار خون
  • تعریق
  • سرگیجه و تهوع
  • لرز یا گر گرفتگی
  • سردرد و درد های عضلانی
  • احساس ضعف و خستگی

باید این نکته را در نظر بگیرید که برای تشخیص اختلال حتما باید به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید، روانشناس با انجام مصاحبه دقیق و ارزیابی کردن عوامل مختلف تشخیص نهایی را انجام می دهد و نوع اختلال را به درستی مشخص می کند.

رابطه اضطراب و ناخوشی و بی قراری

علائم نشان دهنده اضطراب و بی قراری

همه افراد در شرایط و موقعیت های پر فشار و استرس زا اضطراب و بی قراری را تجربه می کنند در برخی موارد این مسئله به یک وضعیت مزمن تبدیل می شود و باعث تضعیف شدن سلامت روان فرد می گردد، در ادامه این مقاله علائمی که نشان دهنده اضطراب و بی قراری مفرط می باشد را بیان نموده ایم.

  • نگرانی دائمی از علامت های اضطراب

یکی از علائم و نشانه های بارز دچار شدن به اختلالات اضطرابی تجربه نگرانی بیش از حد می باشد ، افرادی که به این اختلال دچار می شوند معمولا در پاسخ به وقایع روزمره و معمولی نگرانی های مفرطی را از خودشان نشان می دهند ذهن آن ها در مورد موضوعات مختلف درگیر است و ذهنشان معطوف به آینده می باشد، این افراد معمولا خطرهای دنیای اطرافشان را از قبل برآورد می کنند و همین مسئله باعث می شود تا بر روی احساسات و رفتارهای آن ها اثر بگذارد.

  • فعال شدن سیستم جنگ و گریز

زمانی که در حالت اضطراب قرار می گیرید در حقیقت مغز شما یک خطر قریب الوقوع را پیش بینی می کند و همین مسئله باعث می شود تا در بدن شما واکنشی به عنوان جنگ و گریز اتفاق افتد، در این حالت بیشتر خون بدن به سمت اندام های انتهایی حرکت می کند و در این حالت شما نیروی بیشتری برای جنگیدن و فرار کردن یا عامل تهدید کننده خواهید داشت، همین عوامل باعث می شود تا علائمی مانند تعریق کف دست، لرزش، احساس سوزش در معده و بالا رفتن ضربان قلب را تجربه کنید.

  • بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی از نشانه های اضطراب

احساس بی قراری معمولا در میان متخصصان سلامت روان معمولا به دو صورت مشخص شده است که به عنوان بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی تعریف می شود، در بی قراری ذهنی فرد دچار تشویش شده است و افکار مزاحم و نگران کننده از ذهن او رد می شوند و در بی قراری حرکتی فرد از نظر جسمانی نمی تواند آرامش خود را حفظ کند و به همین دلیل تمایل دارد با استفاده از فعالیت هایی مانند راه رفتن، مالیدن دست ها به یکدیگر، تکان دادن پاها و حرف زدن اضطراب و استرس خود را کاهش دهد.

  • احساس خستگی مزمن

در این حالت بسیاری از افراد در هنگامی که دچار اضطراب می شوند نوعی بیش فعالی حرکتی و ذهنی را تجربه می کنند و برخی از این افراد احساس خستگی مزمنی به سراغشان می آید و این مسئله به دلایل مختلفی به وجود می آید.

به طور مثال افرادی که اضطراب دارند شب های خواب های آشفته ای دارند و همین مسئله باعث می شود که در طول شب نتوانند انرژی کافی برای فعالیت های روزانه شان ذخیره کنند و به طور طبیعی فرد احساس خستگی می کند و به اندازه کافی سرحال و پر انرژی نمی باشد.

  • بروز مشکلات در تمرکز

جالب است بدانید که بسیاری از افراد در صورتی که دچار اضطراب می شوند مشکلاتی در تمرکز آن ها به وجود می آید و بر توانایی یادگیری آن ها اثر می گذارد در این خصوص مطالعه ای بر روی 157 نفر از کودکان و نوجوانانی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هستند انجام شده است و بر اساس نتایج آن بیش از 90 درصد آن ها در تمرکز اختلالاتی برای آن ها به وجود می آید.

در نتیجه بسیار اهمیت دارد که مشکلات توجه و تمرکز تشخیص اختلالاتی مانند بیش فعالی و نقض تمرکز را مطرح نکنید، در صورتی که فرزندی دارید که با این طور مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند باید او را به پیش روانشناس ببرید تا وضعیت روانی او را با دقت و به طور کامل مورد ارزیابی قرار دهد.

  • افزایش حساسیت و تحریک پذیری از علائم اضطراب

افرادی که دچار اضطراب زیاد می شوند آستانه تحمل آن ها پایین می آید همین مسئله باعث می شود تا فرد در شرایط حساسیت روانی بالایی قرار گیرد و تحریک پذیر بشوند، تحریک پذیری می تواند در قالب واکنش های شدید نشان داده شود و فرد علائمی مانند پرخاشگری و تندخویی را از خود نشان دهد که حاکی از تحریک پذیری بالای فرد می باشد.

  • افزایش تنش عضلانی

افرادی که مضطرب هستند معمولا عضلاتشان را در حالتی از انقباض و تنش قرار می دهند و این مسئله باعث می شود تا در یک چرخه معیوب قرار گیرند، به طوری که عضلات فرد منقبض شده و اختلالاتی در گردش خون و اکسیژن رسانی به وجود می آید و علائم و نشانه های اضطراب شدت می یابد، به همین دلیل در بسیاری از برنامه های درمانی برای این که اضطراب کاهش یابد از تکنیک های خود آرام سازی جسمانی مانند ریلکسیشن و ذهن آگاهی استفاده می کنند و آن ها را مناسب برای آرام سازی می دانند.

علل بروز نگرانی و بی قراری چیست؟

همه افراد در زندگی دچار اضطراب و نگرانی می شوند ولی افرادی که اختلالات اضطرابی دارند بیش از دیگران در معرض این حالت قرار می گیرند که از عواملی که باعث بروز بی قراری می شود می توان به عوامل زیر اشاره کرد.

  • برداشت نادرست از تحریکات محیطی مانند سر و صدا
  • استرس های روانی مانند از دست دادن عزیزان یا مشکلات مالی
  • جا به جایی محل سکونت
  • بستری شدن در بیمارستان
  • مصرف داروی جدید و عوارض جانبی آن
  • تداخلات دارویی
  • ابتلا به بیماری های صعب العلاج

منبع : رابطه میان اضطراب و ناخوشی و بی قراری+ کاربردی ترین راه های درمان

بازدید : 237
دوشنبه 11 مرداد 1400 زمان : 23:01

رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باشد؟

رفتار با کودک در هر سنی متفاوت می باشد و حساسیت های خاص خودش را دارد بسیاری از والدین در جلسات مشاوره نگران فرزندشان می باشند که با او چطور رفتار کنند و در مورد روش های تربیتی سوال های بسیاری می پرسند. تربیت کودک امری ساده و راحت نمی باشد و نیاز به اطلاعات خاصی دارد بنابراین والدین نمی دانند در برابر رفتارهای کودک مانند شیطنت، پرخاشگری، دروغ گویی و غیره چه رفتاری داشته باشند و چه واکنشی از خودشان نشان دهند.

در صورتی که شما در مورد تربیت کودک و نحوه رفتار با او چالش هایی را تجربه می کنید، این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید زیرا در آن به توضیحات بیشتری در مورد روش های رفتار با کودکان در سنین مختلف پرداخته شده است، می توانید از مشاوره کودک کمک بخواهید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند.

رفتار با کودک در سنین مختلف

چگونگی رفتار با فرزندان از مسائل حیاتی و مهم هر پدر و مادری می باشد و والدین در این خصوص باید اطلاعات را کسب کنند، این آگاهی را می توانند از طریق مطالعه و یا مشورت با روانشناس متخصص مهارت رفتار با کودکان به دست آورند، برای آن که بتوانید با کودکتان رفتار صحیح و درستی داشته باشند باید نسبت به تغییرات شناختی، زیستی، اجتماعی و روانی فرزندتان در هر دوره سنی آگاهی به دست آورند و از این طریق با نیازهای کودک به درستی آشنا شوند و مناسب ترین شیوه رفتاری را در پیش بگیرند، در ادامه این مقاله با توجه به نیازها و تغییرات کودک در سنین مختلف نکات تربیتی به طور جداگانه بیان شده است که می تواند برای شما مفید باشد.

رفتار با کودک، ترتیب کودک ۲ تا ۳ سال

باید والدین این نکته را در نظر بگیرند که علاوه بر نیاز جسمانی به نیاز عاطفی فرزندان باید بسیار توجه شود زیرا در این سن نقش مادر در تربیت فرزندان بسیار مهم و برجسته می باشد و کودک در این دوره سنی از لحاظ عاطفی و هیجانی به مراقبت ویژه ای نیاز دارد.

شاید برای شما باورنکردنی باشد اما دریافت محبت و مراقبت هیجانی از جانب والدین باعث می شود تا بر میزان ترشح هورمون رشد و ابتلا به اختلالات سازگاری که در دوران بعدی زندگی فرد به وجود می آید اثر بگذارد، به همین دلیل لازم است تا سطح متعادلی از محبت و توجه را به فرزندتان منتقل کنید و رفتار صحیح و درستی با آن ها داشته باشید.

استقلال کودک

از نظر روانشناسی مهم ترین مسئله ای که در سنین ۲ تا ۳ سال رخ می دهد این است که کودک نیاز به استقلال پیدا می کند، به همین دلیل ممکن است برای هر کاری مانع شما شود و دوست داشته باشد خودش آن کار را انجام دهد، تا جایی که برای کودک خطری نداشته باشد می توانید به او فرصت بدهید تا استقلال را در این امور تجربه کند این کار به رشد روان شناختی و اجتماعی کودکتان کمک می کند و در صورتی که بیش از حد در برابر کودک مقاومت کنید باعث لج بازی شدید و پرخاشگری او می شوید و نیاز به استقلال را در او سرکوب می کنید.

هم چنین باید این نکته را در نظر بگیرید که فرزندتان هنوز مهارت های حرکتی را به درستی یاد نگرفته است و ممکن است در انجام برخی کارها اشتباهاتی داشته باشد بنابراین شما باید سعی کنید در برابر این اشتباهات صبور باشید و کودک تان را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهید زیرا اگر کودک احساس شرمندگی و تحقیر کند ممکن است در دوره های بعدی در رشد کودک اختلالاتی به وجود آید که به سلامت روحی و هیجانی او آسیب بزند.

وقایع مهم تا قبل از ۴ سالگی

در این دوره دو رویداد مهم برای کودک وجود دارد که یکی از پوشک گرفتن و دیگری قطع پستانک می باشد، این دو معمولا در دوره ۲ تا ۳ سالگی و قبل از ۴ سال اتفاق می افتد، بر اساس نظر متخصصان نباید در این دوره فشار زیادی به کودک وارد شود و باید به طور صمیمی با کودک گفت و گو کرد و علت از پوشک گرفتن و پستانک گرفتن را به او توضیح داد.

زمانی که می خواهید کودک را از شیر یا پستانک بگیرید باید رابطه عاطفی خوبی را با کودک برقرار کنید، در صورتی که رابطه عاطفی و صمیمانه ای با کودک نداشته باشید گذر از این مرحله برای او بسیار سخت و دشوار خواهد بود.

در واقع در این سن باید به آمادگی کودک توجه شود زیرا اصل اساسی می باشد و بسیار از دانشمندان نظیر فروید معتقد هستند فشار زیاد والدین هنگام از پوشک گرفتن کودک در روند رشدی او اختلالاتی را به وجود می آورد و باعث می شود تا در آینده این اختلال به صورت حساسیت بیش از حد به نظم و پاکیزگی و یا شلختگی و بی نظمی آشکار شود.

رفتار با کودک، ۴ تا ۶ سال ( سنین پیش دبستانی)

در این دوره سنی باید به رشد شناختی کودک توجه شود زیرا در این سن بازی کردن با کودک اهمیت بسیاری دارد و به رشد شناختی، اجتماعی و روانی کودک بسیار کمک می کند، برای این که به کودک مفاهیم اخلاقی و رشد زبان را آموزش دهید و مهارت های اجتماعی را به او یاد بدهید می توانید از بازی کردن کمک بگیرید و در حین بازی مهارت ها را به خوبی به او آموزش دهید.

ابتکار عمل کودکان

در این دوران کودکان ذهنی خلاق دارند و دست به ابتکار عمل های بیشتری می زنند به همین دلیل در این سن شما می توانید بر روی تفکر خلاق در فرزندتان تاثیر بگذارید و به رشد آن کمک کنید، به عنوان مثال می توانید به کمک کودکتان فعالیت های هنری نظیر نقاشی کشیدن انجام دهید تا در این خصوص به کودکتان کمکی کرده باشید، در صورتی که هوش هیجانی کودکتان در سنین ۳ تا ۶ رشد کند کودکتان خواهد توانست به فهم بیشتری از احساسات دیگران برسد.

در صورتی که کودک هوش هیجانی خوبی داشته باشد به پرورش و افزایش مسئولیت پذیری او کمک بسیاری می شود البته باید این نکته را در نظر بگیرید که هرگز کودکتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و سعی کنید مسئولیت پذیری را در او تقویت کنید و به او نشان دهید که رفتارش چه تاثیری بر روی دیگران می گذارد، در صورتی که کودکتان را سرزنش و شرمنده کنید او احساس گناه می کند و این حس در آینده بر روی سلامت روان او تاثیر منفی خواهد گذاشت.

رفتار با فرزند، ۷ تا ۱۱ سال

هنگامی که کودک به سن مدرسه رفتن می رسد معمولا کودک و والدین وارد دنیای جدیدی می شوند در این حالت فرزندتان با ارزش های اجتماعی رو به رو می شود و باید بتواند به خوبی عمل کنید و توانایی لازم را داشته باشد تا کارهایی را در جمع انجام دهد، در این سن عزت نفس او در حال شکل گیری می باشد و نحوه رفتار شما در جمع با او اهمیت بسیاری دارد زیرا بر روحیه او تاثیر می گذارد.

رفتار والدین با فرزندشان بسیار مهم می باشد و نباید کودک با همسالان مورد مقایسه قرار بدهند، و هم چنین سرزنش کردن و تحقیر کردن او را نباید در پیش بگیرند زیرا مانع پیشرفت او در مدرسه و دنیای اجتماعی می شود و در این حالت کودک احساس بی کفایتی می کند و عزت نفس او کاهش می یابد.

در صورتی که مورد تحقیر و سرزنش قرار گیرد عزت نفس او پایین آمده و در دنیای نوجوانی با مشکلاتی رو به رو خواهد شد و در دوران های بعدی زندگی اختلالاتی مانند فوبیای اجتماعی را تجربه می کند به همین دلیل رفتار درست با کودکان اهمیت بسیاری دارد و در این زمینه باید از همه منابع اطلاعاتی و تخصصی کمک بگیرید تا راهنمایی های لازم را دراین خصوص بیان کنند.

منبع : رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باید باشد؟

بازدید : 245
يکشنبه 3 مرداد 1400 زمان : 18:26

مشکلی که بسیاری از زوجین امروزه با آن روبرو هستند ناتوانی در برقراری ارتباط موثر می باشد. در این مقاله به بررسی راه های به دست آوردن دل همسر پرداخته شده است که به شما کمک می کند ارتباط بهتر و موثرتری با همسر خود برقرار کرده و او را عاشق خودتان بکنید.

واژه خانواده در هر موقعیت، تمدن و فرهنگی ارزش و جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است و یکی از مسائلی است که در علم روانشناسی و علوم دیگر جایگاه منحصر به فردی را در بحث و تحقیق دارد زیرا اکثر افراد در نهاد خانواده رشد و نمو پیدا می کنند و قسمت زیادی از شخصیت درونی و افکار و آینده آن ها در آن جا شکل می گیرد.

دو رکن اساسی خانواده زن و شوهر هستند که می توانند آرامش را در امن ترین مکان، یعنی خانه و خانواده برای خود و فرزندانشان رقم بزنند.

با تشکیل خانواده هر کدام از زوجین مسئولیت زیادی را بر عهده می گیرند که با فداکاری، محبت و توجه کردن به طرف مقابل شان احساس خوشبختی و خوشحالی را در طرف مقابل و دیگر افراد خانواده شعله ور می کنند.

ما در این مقاله با مواردی همچون عوامل دور شدن زوجین از یکدیگر و ایجاد تنش ها در خانواده، چگونگی احساس خوشبخت بودن، دلجویی و راه های به دست آوردن دل همسر آشنا می شویم.

عوامل دور شدن زوجین از یکدیگر

قدم اول برای به دست آوردن دل همسر | آیا من خوشبختم؟

تفسیر شما از خوشبختی چیست؟ آیا خوشبختی و رضایت درونی از زندگی مشترک داشتن یک خودرو و یک زندگی لوکس است؟

آیا احساس خوشبخت بودن را بسته به یک مورد و ویژگی خاص می دانید که طرف مقابل تان آن ویژگی را دارا باشد؟

به طور کلی می توانیم میزان خوشبختی و خشنودی بین زوجین در زندگی مشترک را با توجه به احساس رضایتمندی از رابطه بینشان بسنجیم. این رضایتمندی زمانی اتفاق می افتد که رابطه زن و شوهر در همه جهت ها بهنجار باشد.

هرگز نمی توانیم خوشبختی را در رابطه ای جست و جو کنیم که زن و شوهر در آن هیچ نقطه مشترکی با هم نداشته باشند و پر از افکار و خواسته های متضاد با یکدیگر باشند. برخی روابط نیز به گونه ای هستند که یکی از زوجین، همیشه از خواسته های خود می گذرد و به بیانی دیگر همیشه به نفع همسرش کناره گیری می کند و به اصطلاح سنگ زیر می شود.

اینگونه فداکاری ها و گذشت یک طرفه نیز علاوه بر اینکه سبب از بین رفتن احساس رضایت و خوشبختی در رابطه بین زوجین می شود باعث می شود که فردی که مدام از خود گذشتگی می کند با گذشت زمان نسبت به حفظ رابطه بی میل و دلسرد شود.

رابطه ام با همسرم مثل سابق نیست

گاهی ممکن است این حس به سراغتان بیاید که انگار هیچ چیز مثل سابق نیست و با خود بگویید که همسرم عوض شده، سرد شده و از من فاصله می گیرد.

طبیعتا وقتی با این مسائل روبرو می شوید آنقدر برایتان آزار دهنده است که تا مدت طولانی ذهن شما را آشفته می کند و مدام به دنبال یافتن پاسخش هستید، از همین رو سوالات متداولی در ذهنتان شکل می گیرد که نگرانی تان از این مسئله بیش از پیش می افزاید.

هر رابطه بلند مدتی را آفت هایی گرفتار می کند که با رو برو شدن با آن مجبوریم رنج زیادی را تحمل کنیم.

ازدواج یکی از طولانی ترین رابطه هاست که دو طرف این آفت ها را کم و بیش تجربه می کنند. سرد شدن یکدفعه ای همسرتان نسبت به شما، شما را به گودال سیاه خودخوری، افسردگی، اضطراب و خشم می کشاند، ولی ما قرار است آفت به وجود آمده را از بین ببریم و خودمان را از این گودال سیاه نجات دهیم.

در زندگی مشترک، گفت و گو بر سر مسائلی که ما را رنجیده خاطر می کند مهمترین و منطقی ترین شیوه ممکن برای رفع سوء تفاهمات است ولی گاهی افراد به دلیل ترس از بدتر شدن وضعیت موجود، از صحبت در مورد مشکل به وجود آمده اجتناب می کنند و همین اجتناب از صحبت می تواند منجر به باقی ماندن و حتی افزایش مشکلات شود.

در هنگام بروز اختلاف به همسرتان بگویید که نیاز دارید چند ساعتی را در آرامش باشید و بعد از آن به دور از هر مشاجره و جبهه گیری در مورد مشکلتان باهم صحبت کنید.

باید به او یادآوری کنید روزهای عاشقانه و احساسی زیادی را باهم پشت سر گذاشته اید و خاطرات خوشی را که دارید یادآوری کنید، به او بگویید که می دانید که شرایط کمی دشوار شده و هر دوی شما تحت تاثیر بسیاری از فشار ها قرار گرفته اید ولی بازهم می توانید روزهای خوب را تجربه کنید. لازم است احساستان را به همسرتان بیان کنید و بگویید که مدتی است که ناراحت، ناامید و نیازمند توجه او هستید.

البته که این تلاش نباید یکطرفه باشد و شما نیز برای روح تازه دادن دوباره به این رابطه در حد توان خود نیز تلاش کنید. در طول صحبت هایی که رد و بدل می شود شرایط روانی همسرتان را مورد بررسی قرار دهید و متناسب با شرایطش با او صحبت کنید. فراموش نکنید شما در طول زندگی مشترکتان بسیاری از مشکلات را پشت سر گذاشته اید و اینبار نیز می توانید این مسئله را با قدرت، مدیریت و کنترل کنید.

نقش صداقت و اعتماد در زندگی مشترک

وقتی صحبت از از زندگی مشترک می شود اولین چیزی که ذهن افراد را درگیر می کند وجود صداقت و اعتماد بین زن و شوهر است که جنبه های دیگری را نیز تحت تاثیر قرار می دهد برای مثال وقتی صداقتی میان پدر و مادر به چشم نخورد چطور می توانند از فرزندانشان انتظار صداقت داشته باشند؟

صادق بودن یکی از فاکتورهای اساسی در طول زندگی مشترک است که منجر به اعتماد دو طرفه می شود، وقتی زن و شوهر با صداقت پیش بروند و این صداقت به هر دوی آن ها ثابت شود منجر به شکل گیری اعتماد دوطرفه خواهد شد و این مسئله حس امنیت را برای آن ها ایجاد خواهد کرد .

یکی از اصلی ترین چیزهایی که به شما در به دست آوردن دل همسرتان یاری می دهد صداقت شما در طول زندگی و اعتمادی است که از طریق آن جلب کرده اید و اگر بر خلاف این اصل با همسرتان رفتار کنید و زندگی تان را بر پایه دروغ بنا کنید صمیمت و عشق بین شما و همسرتان از بین می رود و از این طریق به همسرتان آسیب می زنید و هربار که بخواهید برای به دست آوردن دل او و دادن حس آرامش و امنیت با او صحبت کنید یا اقدامی انجام دهید بی گمان تمام وجودش نسبت به شما تردید خواهد شد و توان پذیرش و باور حرف ها و اقدامات شما را نخواهد داشت.

منبع : تکنیک های معجزه آسا برای به دست آوردن دل همسر

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 343
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 29
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 67
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 512
  • بازدید ماه : 1440
  • بازدید سال : 7152
  • بازدید کلی : 43542
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی