loading...

عاطفه صفری

بازدید : 191
شنبه 25 ارديبهشت 1400 زمان : 12:39

داشتن ارتباطات اجتماعی از جمله عوامل مهم برای حفظ سلامت روان انسان است و با این ارتباطات است که بسیاری از نیازهای انسان ارضا می شود و احساس خوشبختی می کند. اما با این حال بسیاری از افراد هستند که در برقراری ارتباطات اجتماعی، شروع و حفظ روابط سازنده مشکل دارند، این افراد درگیر کمرویی هستند که در این مقاله به طور کامل به بررسی و درمان کمرویی پرداخته می شود.

افراد خجالتی، افرادی هستند که بر خلاف آنچه که در ظاهر نشان می دهند بسیار مشتاق به شروع و برقراری رابطه با اطرافیانند، اما خود را در این زمینه بسیار ناتوان می بینند و نمی توانند ارتباطات موثری را شروع کنند.

کمرویی، مشکلی است که همانقدر که شروع رابطه را برای افراد سخت می کند، باعث می شود که فرد در حفظ ارتباطات خود نیز مشکل داشته باشد و نتواند از بودن در حضور دوستان لذت ببرد، چون این فرد نمی داند چگونه باید در گفتگوهای دوستانه شرکت کند و به همین دلیل از بودن در جمع لذت کافی را نمی برد.

در بسیاری از مواقع این افراد یا از حضور در مهمانی اجتناب می کنند یا اینکه زمانی که در جمع قرار می گیرند مدام در دلشان دعا می کنند که زودتر مهمانی تمام شود تا او بتواند به حضورش در جمع خاتمه دهد.

البته کمرویی در همه افراد به یک اندازه بروز پیدا نمی کند، در واقع می توان گفت که افراد کمرو در یک طیف از کمترین تا بیشترین میزان قرار دارند و هرچقدر که شدت این کمرویی بیشتر باشد، احتمال اینکه تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیا اجتماعی) روی فرد گذاشته شود بیشتر است.

1.اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی) عبارت است از:

ترس شدید، دائمی و افراطی از قرار گرفتن در حضور جمع و همچنین تحمل اضطراب شدید در مواقعی که لازم است فرد در حضور دیگران کاری انجام دهد.

کاملا واضح است که اگر فرد در قرار گرفتن در حضور جمع، بترسد و اضطراب شدیدی را در این شرایط تحمل کند در همه فعالیت های اجتماعی، شغلی و تحصیلی خود دچار مشکل می شود و نمی تواند روند زندگی عادی خود را طی کند. بنابراین در چنین شرایطی لزوم طی کردن روند روان درمانی و حتی دارو درمانی وجود دارد و نیاز است که فرد حتما از متخصص حاذق در اختلالات اضطرابی کمک بگیرد.

2.تفاوت اختلال اضطراب اجتماعی با کمرویی:

کمرویی با اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت است و میزان ترسی که فرد کمرو در حضور جمع تجربه می کند، کمتر از فرد مبتلا به فوبیا اجتماعی است، همچنین اختلال اضطراب اجتماعی بسیار فراگیرتر از کمرویی است و تقریبا تمام عملکردهای زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد ولی فرد کمرو، در تمام زمینه ها دچار مشکل نمی شود و ممکن است فقط در جمع های غریبه و نیمه آشنا با مشکل مواجه باشد.

هرچند اگر که فرد در جهت تقویت ارتباطات خود تلاش نکند و همیشه منزوی باشد ممکن است مشکلی که دارد به مرور به اختلال اضطراب اجتماعی تبدیل شود.

آنچه افراد کمرو را از پا در می آورد+درمان

3.تفاوت کمرویی با درون گرایی

بسیار پیش می آید که افراد درون گرا به اشتباه کمرو خطاب می شوند و اطرافیان فکر می کنند که این افراد توانایی برقراری ارتباط موثر را ندارند، هرچند که افراد درون گرا در مقایسه با افراد برون گرا، دایره ارتباطات محدودتری دارند ولی دقت کنید که درون گرایی و برون گرایی یک ویژگی شخصیتی است و یک نوع اشکال و ضعف در رفتار نیست.

و نیاز است که به این تفاوت فاحش افراد درون گرا و افراد خجالتی بپردازیم که:

افراد درون گرا خودشان تمایلی به برقراری ارتباطات گسترده و حضور در جمع ندارند و خلوت را به بودن در جمع ترجیح می دهند.

این افراد معمولا از تنهایی خود لذت می برند و در تنهایی و خلوت اهداف خود را دنبال می کنند و در روند زندگیشان معمولا دچار مشکل نمی شوند. اگر چه افراد درون گرا علاقه ی چندانی به حضور در جمع ندارند ولی اگر برای کاری مجبور باشند که در جمع قرار بگیرند استرس و اضطراب نمی گیرند و خیلی راحت می توانند در حضور جمع به انجام کارهایشان بپردازند، سخنرانی کردن و انجام دادن کار در حضور جمع، معمولا برای این افراد کار دشواری نیست و مشکلی از این بابت ندارند.

اما افراد کمرو بر خلاف افراد درون گرا، تمایل زیادی به برقراری ارتباط با دیگران دارند و مدام دل مشغول این هستند که بتوانند با دیگران دوست شوند و در جمعشان قرار گیرند ولی بر خلاف تمایلشان به ایجاد ارتباط، توانایی لازم را برای آن را ندارند، سخنرانی کردن و انجام کاری در حضور دیگران، برای این افراد معمولا با اضطراب همراه است و همین امر می تواند مشکلاتی برای آن ها به وجود آورد.

نشانه های کمرویی چیست؟

کمرویی نشانه های جسمی و روانی متعددی دارد.

  1. نشانه های جسمی:

افراد خجالتی زمانی که در جمع قرار می گیرند و قصد شروع گفت و گو را دارند معمولا نشانه های جسمانی را از خود بروز می دهند، از جمله:

  • تپش قلب
  • عرق کردن کف دست ها و پیشانی
  • احساس گرفتگی در گلو
  • تغییر تن صدا و ایجاد مشکلاتی در گفت و گو، که حتی ممکن است از دید اطرافیان لکنت زبان به نظر برسد.
  • انقباض و گرفتگی عضلات
  • تنگی نفس
  • اختلال در تمرکز و در نتیجه کند شدن عملکرد فرد
  • تغییر رنگ صورت مثل سرخ شدن و یا رنگ پریدگی
  • لرزش در دست و پاها
  • عدم ترشح بزاق و خشک شدن دهان

2.نشانه های روانی کمرویی

  1. گوشه گیر و منزوی شدن
  2. اجتناب از حضور در جمع
  3. کاهش اعتماد به نفس
  4. عدم تماس و ارتباط چشمی
  5. تجربه احساس اضطراب، استرس و افسردگی
  6. بلاتکلیفی و عدم توان تصمیم گیری راسخ
  7. احساس خود کم بینی
  8. ترس از ابراز وجود و بیان نظرات مخالف دیگران
  9. ترس مداوم از مورد تمسخر واقع شدن
  10. صحبت کردن نامفهوم، سریع و خارج از کنترل

علل کمرویی

1.عوامل فیزیولوژیک (مانند ژنتیک، نقص عضو)

ژنتیک یکی از عواملی است که می تواند در بروز کمرویی دخیل باشد.

ممکن است در اطراف خودمان پیش آمده باشد که با فردی کمرو و خجالتی مواجه شده باشیم که والدین و خانواده آن فرد نیز کمرو و خجالتی باشند و این مسئله می تواند نقش ژنتیک را به خوبی نشان دهد. البته این فرض هم وجود دارد که جدا از ژنتیک والدین کمرو، فرزندانی کمرو تربیت می کنند و در اینجا عوامل تربیتی در کنار عوامل ژنتیکی نقش دارند.

نقص عضو (مشکلات جسمانی، اختلال در صحبت کردن و حتی احساس زشت بودن ظاهری) نیز یکی دیگر از عوامل فیزیولوژیک است که می تواند در کمرویی فرد دخیل باشد. فردی که دچار نقص عضو باشد ممکن است تصویر خوبی از خود نداشته باشد و به همین دلیل تصور کند که دیگران او را به دلیل نقص عضوش مورد تمسخر قرار می دهند و همین امر می تواند موجب شود که فرد از برقراری ارتباط اجتماعی اجتناب کند.

2. عوامل شناختی

عوامل شناختی همان تفکرات و تصوراتی است که فرد در مورد خود دارد.

افراد کمرو و خجالتی اعتماد به نفس پایینی دارند، بر عیب های خود بیشتر از نقاط قوت خود تمرکز می کنند، اگر در جمع تپق بزنند بیش از حد مورد انتظار به تپق خود فکر می کنند و آن را به تمام جمع های دیگر تعمیم می دهند، از مورد قضاوت شدن به شدت می ترسند و فکر می کنند که دیگران به طور دقیق متوجه ضعف های درونی او هستند.

این افراد به مانند یک ناظر بیرونی حساس، به خود نگاه می کنند و مدام از خود عیب جویی می کنند.

از آنجایی که این افراد برای خود ارزش قائل نیستند چنین تصور می کنند که برای دیگران نیز هیچ ارزشی ندارند و او را لایق احترام و ارتباط نمی دانند.

این افراد بیش از حد در مورد عیب های خود مبالغه می کنند و اگر عیب و نقصی در عملکرد خود داشته باشند آن عیب را بسیار بزرگ می پندارند.

در واقع می توان گفت که این افراد دچار تفکرات تحریف شده در مورد خود هستند.

منبع : آنچه افراد کمرو را از پا در می آورد+درمان

بازدید : 237
يکشنبه 12 ارديبهشت 1400 زمان : 11:16

چگونه خواهر شوهر دورو را از پای در آوریم

ارتباط با خانواده شوهر یکی از سخت ترین رابطه هایی که بعد از ازدواج و تشکیل خانواده و زندگی مشترک ایجاد می شود، هنگام ازدواج اکثر ما به رسم و رسومات، رفتار ها و عادت های خانواده همسرمان بی توجه هستیم اما با گذشت زمان اختلاف نظر هایی در میان افراد به وجود می آید که باعث کدورت و کشمکش می شود.

باید این نکته را در نظر بگیرید که رابطه برقرار کردن با دیگران یک مهارت می باشد که فرد باید آن را یاد بگیرد و بهبود بخشد، در این بخش از مقاله در مورد نحوه ارتباط برقرار کردن عروس و خواهر شوهر توضیحاتی را بیان می کنیم.

رابطه عروس و خواهر شوهر دورو

همه زوج ها دوست دارند تا با خانواده همسرشان ارتباط خوبی داشته باشند و رابطه خود را آن طور که دوست دارند پیش ببرند اما بعضی اوقات آن طور که دوست دارند پیش نمی رود و اختلافاتی بین عروس و مادر شوهر و عروس و خواهر شوهر به وجود می آید.

در بعضی اوقات اختلافات بسیاری در میان آن ها به وجود می آید و یکی از دلایل آن این است که در برقراری ارتباط انعطاف پذیر نیستند و با همه افراد به یک نحو برخورد می کنند اما آن ها باید بدانند ویژگی های شخصیتی افراد با یکدیگر متفاوت می باشد و برای این که افراد رابطه سالمی داشته باشند باید به جایگاه و نقش افراد در زندگی توجه کنند.

ارتباط عروس و خواهر شوهر

ارتباطی سالم است که در آن دو طرف آرامش داشته باشند و زمینه رشد برای هر دو آن ها برقرار می باشد و به حق و حقوق هیچ کدام از آن ها تجاوز نشده و حق هیچ کس ضایع نگردد، شرایط افرادی که یک رابطه سالم و موثر برقرار می کنند به گونه زیر می باشد :

  • احساس شور و نشاط می کنند.
  • احساس می کنند به داشته هایشان اضافه شده است.
  • با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند.
  • حس و حال خوب و خوشی دارند.
  • آن ها احساس بدهکار و طلبکار بودن ندارند و احساس می کنند که یک بده بستان عاطفی در رابطه آن ها به وجود آمده است.

ارتباط سالم و موثر عروس و خواهر شوهر دورو

هنگامی که زندگی مشترکی را تشکیل می دهید نه تنها باید با همسرتان رابطه برقرار کنید بلکه باید با خانواده همسرتان ارتباط موثر و خوبی داشته باشید زیرا خانواده او جزئی از خانواده شما به حساب می آید و ارتباط خوب و عاشقانه با همسرتان به رابطه و ارتباط خوب با خانواده او بستگی دارد، برعکس این حالت نیز وجود دارد و زمانی که زوجین با یکدیگر به مشکل می خورند نمی توانند ارتباط عاطفی خوبی با خانواده همسرشان داشته باشند.

اگر در زندگی مشترک با همسرتان یک رابطه خوب برقرار کنید در آینده از یک منبع حمایتی خوب و قوی به نام حمایت اجتماعی خانواده برخوردار خواهید بود. خانواده، بهترین پناهگاه و مناسب ترین عامل کمک کننده در موقعیت های استرس زا، تنش زا بحران های زندگی می باشد و حمایت های بسیاری را انجام می دهد.

زمانی که ارتباط قوی و موثری با خانواده همسر داشته باشیم در هنگام مواجه با چالش های زندگی و استرس ها و تنش های زندگی از حمایت های بسیاری برخوردار خواهیم شد و زندگی بهتر و عملکرد مناسب تری خواهیم داشت.

خانواده همسر

معمولا در همه خانواده ها دخترها نقش پررنگی برای مادر خانواده دارند و در همه زمینه ها مادرها با دخترشان مشورت می کنند و نظر دختر را جویا می شوند، خانواده شوهر از این قضیه استثنا نیستند و خواهر شوهر به عنوان مشاور مادر شوهر می باشد.

عضو کلیدی در خانواده شوهر، خواهر شوهر می باشد که می تواند موجب بر قراری صلح و کاهش تنش ها شده و یا تنش و درگیری در زندگی شما ایجاد کند، پس با برقراری ارتباط خوب و مناسب با خواهر شوهر می توانید ارتباط خوب و صمیمی با خانواده همسر برقرار کنید و در کل رابطه موفق تری داشته باشید.

نقش خواهر شوهر در زندگی

میان نظارت و کنترل مرز بسیار باریکی وجود دارد، در بسیاری از اوقات خانواده قصد نظارت بر امور زوجین را دارند اما به اشتباه در می یابند که خانواده همسر قصد کنترل آن ها را دارد.

مثلا اگر عروس خانواده دوست دارد برای ماه عسل به شهری سفر کند که قبلا خواهر شوهر به آن شهر سفر کرده است و می داند که سفر به آن شهر جذابیت ندارد و خوش نمی گذرد می تواند نظرش را به صورت زیر بیان کند :

در ابتدا پیشنهادتان را بدهید و دلایل آن را عنوان کنید و بقیه تصمیمات را بر عهده خودشان بگذارید در این صورت شما فقط نقش نظارتی داشته اید.

اگر شما با آن ها مخالفت کنید و سعی کنید که نظرتان را به کرسی بنشانید و بخواهید نظر دیگران را تغییر دهید در این صورت عروس تان تصور می کند که شما قصد کنترل کردن آن ها را دارید، بنابراین بهتر است همیشه به عنوان عضوی دلسوز از خانواده نظرتان را عنوان کنید و پیشنهادتان را بدهید و تصمیم گیری نهایی را بر عهده خودشان بگذارید.

عروس و خواهر شوهر

رابطه بین عروس و خواهر شوهر دورو

اگر به عنوان خواهر شوهر قصد دارید تا از برادر و عروستان حمایت کنید و می خواهید تجربیات خود را در اختیار آن ها بگذارید به شما توصیه می شود که به پیشنهاد بسنده کنید و تلاش نکنید نظرات خود را به آن ها تحمیل کنید، و در صورتی که آن ها به نظر شما عمل نکردند و شما ناراحت شدید و تصمیم گرفتید هیچ نظر دیگری را بیان نکنید در این صورت قصد شما دخالت کردن بوده است.

در صورتی که رفتار و گفتار حمایتی شما به گونه ای باشد که دخالت برداشت نشود در این صورت می توانید رابطه دوستانه، محترمانه و صمیمانه ای با عروس تان داشته باشید.

چند نکته کلیدی در مورد رابطه عروس و خواهر شوهر

برای این که عروس و خواهر شوهر با یکدیگر ارتباط صمیمی و دوستانه داشته باشند باید در ابتدای رابطه بدون هیچ چشم داشتی به یکدیگر محبت کنند، و تبعیض قائل شدن میان عروس های خانواده توسط خواهر شوهر بسیار اشتباه می باشد.

خواهر شوهر نباید هیچ گاه از همسر برادرش پیش بردارش گله و شکایت کند.

نسبت به یکدیگر در حضور جمع انتقاد و گله نکنید.

در صورتی که با خواهر شوهرتان مشکل دارید، پیش مادر شوهرتان از او بدگویی نکنید.

خواهر شوهر و عروس، هیچ گاه نباید راز های شخصی و خصوصی = را با یکدیگر در میان بگذارند.

مکالماتی که انجام می دهید باید به طور کلی و در مورد مسائل روزمره و مربوط به خودتان باشد.

از یکدیگر در حضور جمع تعریف و تمجید کنید.

از بدگویی کردن نسبت به شوهرتان در حضور جمع پرهیز کنید.

منبع : چگونه خواهر شوهر دورو را از پای در آوریم

بازدید : 181
يکشنبه 12 ارديبهشت 1400 زمان : 11:13

روان شناس و روانپزشک هر دو در زمینه سلامت روان فعالیت می کنند. بسیاری از افراد برای درمان افسردگی از روان شناس و روانپزشک کمک می گیرند. در این مقاله نکاتی که روانشناسان و روانپزشکان در طول درمان ذکر می کنند آورده شده است.

اگر فکر می کنید که درگیر افسردگی شده اید مراجعه به روانشناس اولین گامی است که باید برای بهبود خود بردارید. او می تواند در مورد موارد زیر به شما مشورت دهد:

  • روانشناس با شما در مورد مشکلتان صحبت می کند و مطمئن می شود که مشکل شما ناشی از بیماری جسمانی نیست.
  • روانشناس تشخیص می دهد که افسردگی شما در چه حدی است.
  • اگر افسردگی شما خفیف باشد، روانشناس و روانپزشک دارو توصیه نمی کنند در عوض به شما توصیه هایی می دهند که در ادامه ذکر می شود. روانشناس به تدریج شما را به سمت خود یاری هدایت می کند و احتمالا با فاصله یک یا دو هفته دوباره به شما وقت می دهد. اگر در حال شما بهبودی مشاهده نکند احتمالا روان درمانی یا مشاوره را شروع می کند.
  • اگر در برابر مصرف دارو ضد افسردگی مقاومت کنید روانشناس باید حال شما را کنترل کند، البته اگر روانپزشک در مورد مصرف دارو مطمئن باشد باید دارو مصرف کنید.
  • اگر مصرف دارو را شروع کنید، روانپزشک از شما می خواهد که یک یا دو هفته بعد از مصرف دارو ها دوباره نزد او بروید، اگر درگیر عوارض جانبی داروها نشده باشید می توانید به مصرف دارو زیر نظر روانپزشک ادامه دهید.
  • اگر نتوانید داروها را مصرف کنید می شود آن ها را تغییر داد. بنابراین هر مشکلی که دارید را با پزشک خود در میان بگذارید.
  • به یاد داشته باشید که قرص ها به تدریج اثر می کنند و در ابتدا مشکلات مربوط به خواب و احساس خستگی بهبود پیدا می کند.
  • دوز دارویی که مصرف می کنید باید زیر نظر روانپزشک باشد و نباید خودتان در آن تغییری ایجاد کنید.
  • اگر تشخیص درست باشد پس از چهار هفته مصرف دارو باید احساس بهتری داشته باشید البته همه ناراحتی و اضطراب شما از بین نمی رود ولی به مرور بهتر خواهید شد.
  • حتی اگر احساس می کنید که دیگر به دارو نیاز ندارید هم باید دارو درمانی را ادامه بدهید و به تدریج داروی خود را زیر نظر روانپزشک قطع کنید. قطع کردن ناگهانی دارو می تواند عواقب بدی داشته باشد.
  • اگر پس از چهار هفته تغییری در حال و روحیه خود مشاهده نکردید از روانپزشک خود بخواهید که شیوه درمان شما را تغییر دهد.
  • اگر حال شما بهتر نشود روانپزشک اوضاع شما را بررسی می کند تا مطمئن شود که افسردگی شما دلیل دیگری نداشته است و احتمالا شروع به رفتار درمانی می کند.
  • داروهای زیادی برای درمان افسردگی وجود دارند بنابراین اصلا ناامید نشوید.

مراقبت از خود بعد از درمان افسردگی

وقتی که از افسردگی نجات پیدا کردید باید مراقب باشید که دیگر درگیر افسردگی نشوید، متاسفانه کسانی که یک دوره افسردگی را تجربه کرده اند بیش تر در معرض ابتلا دوباره به افسردگی قرار دارند اما راه های زیادی برای جلوگیری از ابتلای دوباره به افسردگی وجود دارد که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم:

  • فعالیت هایی را پیدا کنید گه از آن ها لذت می برید، این فعالیت ها ممکن است تفاوت زیادی با سرگرمی دیگران داشته باشد اما هرچیزی که باعث لذت شما می شود افسردگی را کنار می زند. این فعالیت ها ممکن است شامل، ورزش، کتاب خواندن، رقص، قدم زدن یا هر چیز دیگری باشد.
  • مرتب ورزش کنید، ورزش حال شما را بهتر می کند.
  • از مصرف الکل و مواد مخدر دوری کنید، شاید به طور موقت مصرف آن ها باعث بهبود حال شما شود ولی در طولانی مدت حال روحی شما را بدتر می کند.
  • با خودیاری می توانید حال خود را بهبود ببخشید و از افسردگی دوری کنید.
  • از مهارت هایی که در طول درمان افسردگی یاد گرفته اید برای جلوگیری از افسردگی هم استفاده کنید.
  • دو تا چهار جلسه اضافه روان درمانی در یک دوره دوازده ماهه می تواند احتمال بازگشت افسردگی را کاهش دهد.
  • اگر افسردگی شما چند وقت یک بار عود می کند، احتمالا پزشک توصیه می کند که از داروی لیتیوم استفاده کنید، چون ثابت شده است که از تکرار افسردگی جلوگیری می کند.
  • اگر تصمیم گرفتید که مصرف دارو های خود را قطع کنید حتما زیر نظر پزشکتان این کار را انجام دهید.

درمان افسردگی با مراجعه به روانشناس یا روانپزشک

تعیین اهداف در درمان افسردگی

پس از درمان افسردگی باید هدفی برای خود تعیین کنید، این هدف باید قابل دسترس و مشخص باشد. نباید هدفی مشخص کنید که بیش از توان شما باشد.

این اهداف می توانند روزانه باشند مانند:

  • روزانه نیم ساعت قدم زدن
  • تمیز کردن خانه
  • هر روز 10 صفحه کتاب خواندن
  • رشته جدیدی را یاد گرفتن
  • نقاشی کردن
  • انجام ورزش های آرامشبخش مانند ایروبیک

حتما هدف هایی را برای خود مشخص کنید که می توانید به آن ها عمل کنید، این اهداف به شما کمک می کنند تا هم مشغول باشید و هم روز به روز اهداف جدیدی را کشف کنید.

کارهای جدید را امتحان کنید

شاید کمی ترسناک به نظر برسد یا شما را مضطرب کند، اما امتحان کارهای جدید می تواند حال روحی شما را بهبود ببخشد. این کار باعث می شود تا نورون های قسمت مختلف مغز شما فعال شود و احساس بهتری پیدا کنید.

علاوه بر این هیجان باعث ترشح هورمون آدرنالین می شود که خود نقش زیادی در درمان و پیشگیری از افسردگی دارد و می تواند روابط اجتماعی شما را بهبود ببخشد.

این کارهای جدید می تواند شامل:

  • یادگیری غذای جدید
  • امتحان بازی های دست جمعی
  • کوهنوردی و ورزش های مختلف دیگر باشد.

کاهش اضطراب و استرس در درمان افسردگی

اضطراب و استرس نقش بسیار زیادی در افسردگی دارد. افکار سمی می تواند اضطراب، استرس و افسردگی شما را افزایش دهد. این افکار سمی شامل موارد زیر می شوند:

  • من نمی توانم
  • اگر شانس داشتم وضع من بهتر بود...
  • نگرانم پدر، مادر یا عزیزان من فوت کنند.
  • هیچ کس نمی تواند به من کمک کند.
  • وقتی عصبی هستم باید سیگار بکشم تا آرام شوم.
  • نمی توانم در جمع های جدید حضور پیدا کنم
  • من انقدر احمق هستم که نمی توانم هیچ کاری را به درستی انجام دهم.
  • تا انتقام نگیرم آرام نمی گیرم.
  • من ناامید هستم.
  • من دارو نمی خورم مگر دیوانه هستم؟
  • چرا به صورت من زل زد؟ نکند مشکلی دارم یا زیبا نیستم.
  • نکند لرزش دستانم یا ریزش موهایم نشانه بیماری باشد.

نقش تغذیه در درمان افسردگی

امر دیگری که بر افسردگی و اضطراب تاثیر می گذارد تغذیه است. تغذیه سالم باعث می شود که فرد از نظر جسمانی و روانی در حالت پایدار و مطلوبی قرار بگیرد، این امر از ایجاد افسردگی جلوگیری می کند. متخصص تغذیه می تواند به شما در این راه کمک کند، شاید لازم باشد که ابتدا آزمایش خون بدهید و سپس بر اساس موادی که لازم دارید برنامه غذایی دریافت کنید.

منبع : درمان افسردگی با مراجعه به روانشناس یا روانپزشک

بازدید : 271
چهارشنبه 25 فروردين 1400 زمان : 21:09

مشاور ازدواج خوب به شما کمک می کند تا دیدگاه درستی نسبت به زندگی مشترک داشته باشید و شما را برای یک ازدواج موفق آماده می کند. مشاور ازدواج میزان موفقیت و تفاهم زوجین پیش از ازدواج را پیش بینی کند.

هدف از انجام مشاوره قبل از ازدواج

سه هدف بسیار مهم قبل از ازدواج عبارتند از:

  1. بررسی آمادگی زوجین برای ازدواج
  2. بررسی هماهنگی و همسان بودن زوجین
  3. بررسی مهارت های زوجین در زندگی

اگر زمانی که دو نفر تصمیم به ازدواج گرفتند به بررسی دقیق بپردازیم متوجه می شویم که آن ها در واقع برای ازدواج آماده نمی شوند بلکه برای جشن عروسی آماده شده اند. خرید طلا، تهیه و سفارش غذا، تهیه لیستی از مدعوین، اجاره لباس عروس و نهایتا مراسم عروسی.

در ظاهر همه چیز خوب به نظر میرسد و همه آمادگی های لازم انجام شده است اما باید این را هم در نظر گرفت که در صورت مواجه این زوج با مسائلی مثل برنامه ریزی های مالی، اوقات فراغت، اعتقادات مذهبی، دلبستگی، ایجاد تغییر در یکدیگر، مسئولیت پذیری و... با کدام یک از قسمت های خانه و ماشین یا کدام یک از اقلام تهیه شده در جهیزیه می توانند این موضوعات را حل کرده و پشت سر بگذارند؟

هدف از انجام مشاوره های قبل از ازدواج این است که افراد بتوانند زوج مناسب را برای ازدواج انتخاب کنند این مرحله از مشاوره ازدواج مهم ترین مرحله است چون در صورت انتخاب صحیح باعث تامین بهداشت روانی خانواده می شود.

باید توجه کنیم که افراد از یکدیگر شناخت کافی ندارند به همین دلیل برای رسیدن به این شناخت به کمک مشاوره نیازمند هستند و این جاست که اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج مشخص می شود.

مشاور ازدواج خوب + مهم ترین نکات مشاوره ازدواج

چگونگی انجام مشاوره قبل از ازدواج

در مشاوره های قبل از ازدواج مشاور به صورت تک نفره و دونفره (زوج درمانی) جلساتی را برگزار می کند. در بعضی مواقع نیز مشاور آزمون ها کتبی را از طرفین می گیرد تا احتمال موفق بودن ازدواج را بسنجد البته این احتمالات قطعی نیستند.

از طریق این آزمون ها شخصیت درون گرا(تمایل به کناره گیری ، سکوت، تنهایی و خلوت) یا شخصیت برون گرا (حاضر بودن در جمع ها، مهمانی رفتن و خرید کردن) در هر فرد مشخص می شود که یقینا

دو نفر با شخصیت هایی متضاد هم در ارتباط با یکدیگر با مشکل مواجه خواهند شد. خصوصیات اخلاقی این افراد با هم دارای تفاوت هایی است که در این صورت یک نفر باید همیشه از خواسته های خود بگذرد.

متخصص مشاوره این توانایی را دارد که تفاوت های شخصیت هردو فرد را سنجیده و نظر طرفین را به این تفاوت ها جلب کند. موضوعات دیگری مانند تمایلات، آرزوها، خطوط قرمز و آرزوهای طرفین هم در جلسه های مشاوره بررسی می شوند.

به طور کلی هدف از انجام مشاوره های قبل از ازدواج انتخاب فرد مناسب برای یک عمر زندگی است. مشاوران در این جلسات توصیه ای برای انجام دادن یا انجام ندادن کاری نمی کنند فقط سعی می کند تا طرفین را آگاه کند آن ها نتیجه این ازدواج را اعلام می کند تا خود شما انتخاب کنید.

نکاتی که باید در مشاوره ها بگویید

باید در نظر بگیرید که چه چیزهایی را باید به مشاور بگویید؟ آیا باید فقط موضوعاتی را بگویید که باید روی آن ها کار شود یا باید تمامی جزئیات خانوادگی تان را مطرح کنید؟

آیا باید تمام مسائل حساس را مطرح کنید یا اشاره جزئی به آن کافی است؟ اگر جلسه مشاوره شما دونفره است بهتر است موضوعاتی را که باعث شرمندگی او شده و یا ممکن است خشم او را برانگیزد مطرح نکنید مگر در صورتی که علت اصلی مراجعه شما به مشاور همان موضوع باشد.

در مورد نقاط ضعف و قوت خود و همسرتان نظراتی ارائه کنید و به جای انتقاد از طرف مقابل درمورد خودتان هم صحبت کنید با کمک مشاورتان طرحی برای حل بزرگ ترین مشکل در زندگی زناشویی تان را در نظر بگیرید.

بهترین زمان انجام مشاوره قبل از ازدواج

زمان انجام مشاوره قبل از ازدواج‌ بسیار مهم است هدف از انجام این مشاوره یافتن راهی برای ارتباط بین زوجین بوده و برای موفق شدن در این راه باید در زمان مناسب اقدام به انجام مشاوره شود.

زمان انجام مشاوره نباید دقیقا بلافاصله پس از آشنایی و یا بعد از گذشت مدت زمان زیاد از آشنایی باشد چون در هر دو صورت باعث کاهش اثربخشی جلسات مشاوره می شود. بهترین زمان برای انجام مشاوره در صورت آشنایی بعد از دو یا سه ملاقات و در صورت خواستگاری بعد از ده ساعت گفتمان می باشد.

مشاوره ازدواج شما را نسبت به نقاط ضعف و مشکلات آینده در زندگی مشترک تان آگاه کرده، چالش های پیش رویتان را به شما نشان می دهد و راه حل برخورد با آن ها را نیز به شما می آموزد.

مهم ترین نکات مشاوره ازدواج

  • حساسیت‌های همسر

هر فرد دارای نوعی شخصیت و حساسیت‌های مخصوص به خود است که در زمان انجام کار یا در هنگام صحبت کردن مشخص می شود. زمان شکل گیری شخصیت دوران کودکی تا بزرگسالی است بنابراین عکس العمل های هر کس غیر قابل پیش بینی و متفاوت است. اگر بخواهیم ازدواج موفقی داشته باشیم و بتوانیم ارتباط خوبی با همسرمان برقرار کنیم باید با حساسیت های او آشنا باشیم تا از بروز آن ها پیشگیری کنیم.

مهم ترین حساسیت های هر فرد عبارتند از:

حساسیت به خشم، احترام، ارزش ها، خانواده، شغل و نا امیدی. تمامی این حساسیت ها باعث زنده شدن خاطرات گذشته فرد و حتی سبب عکس العمل‌ های منفی احساسی می‌شوند. هر چند که شما مسئول این حساسیت ها نیستید اما در صورت بی توجهی به این حساسیت ها از طرف شما، خاطرات بد همسرتان باز می گردد و آن ها را برایش زنده می شوند.

  • حساسیت‌های خود شما

توجه به حساسیت‌های خودتان یکی از مهم ترین مواردی است که بیشتر زوجین از آن غافل هستند. خاطرات بدی که در ناخودآگاه شما یاد آوری می شوند خطرناک هستند.

باید بدانید چه چیزی هایی شما را آزرده خاطر و عصبی می کنند‌. این امکان وجود دارد که همسرتان عادت های بدی داشته باشد که خاطرات بد شما را زنده کرده و باعث عصبانیت شما شود، همین موضوع باعث می شود نتوانید ارتباطی صحیحی با همسرتان برقرار کنید.

  • چگونگی برخورد با خشم

به طور میانگین زوجین در زمان بروز اختلاف های زناشویی یکدیگر را سرزنش می کنند و همیشه همسرشان را مقصر نابودی رابطه شان می دانند. سرزنش نوعی رفتار خودخواهانه است که باعث ناراحتی یک نفر در مقابل فرد دیگر می شود. باید به یاد داشته باشید هیچکس کامل نیست.

باید در مورد مسائلی که باعث عصبانیت و ناراحتی شما می شود صحبت کنید و کمتر به عیب جویی از نواقص و کمبودهای همسرتان توجه کنید. برنده یا بازنده بودن شما در برقراری ارتباط با همسرتان معیاری برای موفق بودن ازدواجتان نیست. باید بدانید که با سرزنش کردن طرف مقابل نمی‌توانید ارتباط موثری با او برقرار کنید.

  • مسئولیت پذیری

وقتی تصمیم بگیرید که رفتار خودتان را بهتر کنید احساس مسئولیت کرده و تغییراتی در زندگیتان ایجاد می کنید و دیگر انتظاری برای تغییر همسرتان ندارید. در این صورت کم کم، احساس می کنید درماندگی از شما دور شده، احساس نا امیدی و مشکلات گذشته را ندارید.

مسئولیت پذیری به شما کمک می کند که زندگی مشترک خود را بهبود بخشیده و دیگر بر روی نواقص و کمبودها تمرکز نکنید. باید بدانید زمانی خانواده به سمت تغییر پیش می رود که زن یا شوهر روی خود تغییراتی ایجاد کنند.

  • دیدگاه مثبت

به یاد داشته باشید این که چقدر از شما انتقاد می شود یا همسرتان چقدر شما را در خراب شدن رابطه تان مسئول می داند اصلا مهم نیست.

شما نباید انرژی و دیدگاه مثبتتان را از دست بدهید و به دنبال فرصتی برای تلافی عکس العمل های همسرتان باشید چون در این صورت فقط باعث درماندگی و آزار خودتان می شوید.

منبع : مشاور ازدواج خوب + مهم ترین نکات مشاوره ازدواج

بازدید : 241
يکشنبه 22 فروردين 1400 زمان : 22:28

تشخیص و درمان افسردگی پس از جراحی و عمل بینی بسیار ضروری است. بهبودی پس از عمل جراحی ممکن است زمان بر بوده و ناراحتی و نگرانی به همراه داشته باشد. بسیاری از مردم پس از جراحی امیدوار هستند که به زودی بهبود پیدا می کنند. با این حال، گاهی اوقات افراد پس از جراحی دچار افسردگی می شوند.

افسردگی اختلالی است که ممکن است پس از هر نوع جراحی اتفاق بیفتد. این یک اختلال جدی است که نیاز به درمان دارد.

علل ایجاد افسردگی پس از جراحی

بسیاری از افرادی که افسردگی پس از جراحی را تجربه می کنند انتظار ندارند که این اتفاق بیفتد زیرا پزشکان قبل از جراحی در مورد این موضوع اطلاع رسانی نمی کنند.

عواملی که می توانند باعث افسردگی پس از جراحی شوند:

  • درد مزمن
  • واکنش به بیهوشی
  • واکنش به داروهای ضد درد
  • نگرانی از تاثیرات عمل بر کیفیت زندگی
  • استرس
  • نگرانی در مورد سرعت بهبودی
  • اضطراب نسبت به عوارض احتمالی
  • نگرانی از اینکه جراحی موفقیت آمیز نباشد
  • استرس و نگرانی برای بهبودی و هزینه های مالی

رایج‌ترین جراحی‌هایی که منجر به افسردگی می‌شوند

  • قطع عضو
  • جراحی برداشتن سینه
  • جراحی زانو و آرتوروز
  • جراحی قلب
  • عمل زیبایی
  • عمل مغز
  • سرطان
  • جراحی پلاستیک
  • جراحی چاقی
  • جراحی ستون فقرات

یک مطالعه در سال 2017 نشان می دهد که بسیاری از زنان پس از ماستکتومی برای سرطان پستان، تا 3 سال افسردگی را تجربه می کنند.

افسردگی پس از جراحی و عمل بینی

علائم افسردگی پس از جراحی

علائم افسردگی پس از جراحی ممکن است دست کم گرفته شوند زیرا برخی از آن ها شبیه اثرات پس از جراحی هستند.

این علائم عبارت اند از:

  • بیش از حد معمول خوابیدن
  • حرکات و گفتار آهسته
  • تحریک پذیری
  • احساس گناه
  • از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلا برای فرد لذت بخش بوده
  • خستگی
  • اضطراب، استرس یا ناامیدی
  • از دست دادن اشتها
  • فکر خودکشی

افسردگی همچنین می تواند خطر ایجاد بیماری جسمانی را افزایش داده و بهبودی ناشی از آسیب یا عمل را به تأخیر بیندازد.

اگر این علائم بیش از 2 هفته طول طول کشید با دکتر خود قرار بگذارید تا در مورد افسردگی صحبت کنید.

اگر علائم بلافاصله پس از جراحی افسردگی ظاهر شود، می تواند از تأثیر دارو باشد اما اگر علائم به مدت 2 هفته یا بیشتر ادامه یابد، ممکن است نشانه افسردگی باشد.

درمان افسردگی پس از عمل

راهکارهای زیر به درمان افسردگی پس از عمل کمک می کند.

  • کمک گرفتن از مشاور و درمانگر

درمان افسردگی به حضور مشاور و متخصص دارد زیرا شدت افسردگی ممکن است در حدی باشد که زندگی فرد را مختل کند و نیاز به دارو درمانی در کنار گفتار درمانی یا درمان شناختی رفتاری داشته باشد.

  • زمانی را در بیرون از خانه بگذارنید.

بیرون رفتن و استفاده از هوای تازه در بهبود حال شما تاثیر زیادی دارد.

  • بر نکات مثبت تمرکز کنید.

اهداف کوچکی برای خود تعیین کنید و هنگام رسیدن به آن ها خود را تشویق کنید. به جای ناامیدی و نگرانی، بر بهبود و سلامتی خود تمرکز کنید.

  • ورزش کنید

در صورت توصیه پزشک تا جایی که اجازه دارید ورزش کنید. ورزش بهترین درمان برای از بین بردن افسردگی و پیدا کردن روحیه مثبت است. از مشاور خود بپرسید که کجا و چگونه ورزش کنید. ورزش هایی مانند یوگا اضطراب و استرس شما را نیز کاهش می داد.

  • رژیم غذایی سالم

رژیم غذایی سالم می تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید و وزن خود را مدیریت کنید. همچنین مواد مغذی مورد نیاز بدن شما را برای بهبود فراهم می کند.

مواد زیر باید در یک رژیم غذایی سالم وجود داشته باشند:

  • سبزیجات تازه
  • غلات
  • پروتئین
  • آب
  • میوه و سبزیجات

منبع : افسردگی پس از جراحی و عمل بینی | تشخیص تا درمان

بازدید : 236
چهارشنبه 18 فروردين 1400 زمان : 19:16

اگر می خواهید در مورد مدت زمان آشنایی قبل ازدواج بدانید، حتما بخوانید. امروزه بسیاری از دختران و پسران یک یا چند بار وارد رابطه عاطفی شده اند و آن را تجربه کرده اند در بعضی موارد به آن ها آسیب هایی وارد شده است و از رابطه شکست خورده اند و در بعضی موارد رابطه آن ها به ازدواج ختم شده است.

سوالی که برای بسیاری از دختران و پسران که قصد ازدواج دارند پیش می آید این می باشد که مدت زمان مناسب برای این پیوند چه مدت می باشد، افرادی که می خواهند با هم ازدواج کنند باید شناخت نسبی از یکدیگر داشته باشند و همه جوانب را مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند تصمیم درستی برای آینده و زندگی مشترک خود بگیرند و درگیر شکست و طلاق نشوند.

در صورتی که دو طرف تقریبا از یکدیگر شناخت داشته باشند و قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنند می توانند انتخاب درست تری داشته باشند و مشاور در این امر به آن ها کمک می کند.

در این مقاله در مورد مدت زمان آشنایی قبل از ازدواج و راه های تشخیص آن به طور کامل مطرح شده است.

مدت زمان لازم برای آشنایی قبل از ازدواج

هنگامی که رابطه عاطفی بین دو نفر به وجود می آید مراحل مختلفی را باید طی کرد، در مرحله اول افراد حس بسیار شیرین و خوبی دارند و تجربه های شیرینی برای آن ها اتفاق می افتد و درگیر احساسات قوی و شدید می شوند و در بسیاری مواقعی فکر می کنند که آن فرد نیمه گمشده آن ها می باشد و تصمیم به ازدواج با او می گیرند و به فکر تشکیل خانواده هستند.

برای این که افراد ازدواج موفقی داشته باشند باید برای شناخت یکدیگر وقت بگذارند تا بتوانند با یکدیگر آشنا شوند، آن ها اگر نتوانند با یکدیگر به خوبی آشنا شوند و به شناخت کافی نرسند در زندگی با مشکلات و آسیب هایی مواجه می شوند و حتی ممکن است از یکدیگر جدا شده و طلاق بگیرند.

بسیاری از افراد این شناخت و مراحل آشنایی را در دوره نامزدی طی کرده اند که در این صورت این مسئله با آگاهی والدین و از راه درست شکل گرفته است.

مدت زمان آشنایی قبل ازدواج

بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که مردان و زنانی که رابطه آشنایی آن ها حدوداً تا 1.5 سال طول کشیده است به احتمال 20 درصد کمتر درگیر طلاق می شوند و افرادی که حدود 2.5 سال و یا بیشتر صرف آشنایی کرده اند تقریبا حدود 50 درصد کم تر طلاق عاطفی و قانونی می گیرند.

البته زمان آشنایی به سن هم مربوط می شود و زمان آشنایی قبل از ازدواج برای سن های 20 با 30 و 40 متفاوت می باشد و افرادی که تجربه بیشتری دارند زمان کمتری برای آشنایی آن ها لازم می باشد.

تشخیص مدت زمان مناسب برای ازدواج

یکی از مهم ترین انتخاب هایی که فرد برای آینده خود باید انجام دهد انتخاب همسر و ازدواج می باشد به طوری که ازدواج یکی از بزرگ ترین اتفاقات زندگی هر فردی بوده و بر روی آینده فرد و خود شخص تاثیر می گذارد.

به همین دلیل برای این که زنان و مردان یکدیگر را قبل از ازدواج به خوبی بشناسند باید مدت زمان مناسبی را برای این پیوند در نظر بگیرند تا به شناخت کافی برسند، در این مقاله چند نمونه از مواردی که برای آشنایی لازم است را مورد بررسی قرار می دهیم.

تحقیقات قبل از ازدواج برای آشنایی

در گذشته تحقیقات قبل از ازدواج مرسوم بوده و افراد در طول این تحقیقات اطلاعاتی در مورد ابعاد مختلف و مهم زندگی شخص به دست می آوردند.

اما اگر این تحقیقات به درستی انجام شود باعث می شود که اطلاعات زیادی در مورد سابقه خانوادگی و شخصی فرد، شناخت بهتر فرد و بسیاری دیگر به دست آید و فرد بتواند ازدواج بهتر و موفق تری داشته باشد.

برای این تحقیقات باید زمان کافی گذاشته شود و زمانی که این تحقیقات کامل شود، دو نفر تقریبا از یکدیگر شناخت پیدا کرده و از یکدیگر مطمئن می شوند در این صورت باید به طور جدی در مورد ازدواج اقدام کنند و با یکدیگر ازدواج کنند.

مشاوره قبل ازدواج برای آشنایی بیشتر

یکی از روش هایی که دختر و پسر می توانند به آشنایی لازم نسبت به یکدیگر برسند مشاوره قبل از ازدواج می باشد در این حالت آن ها به کمک مشاوره می توانند به تصمیم گیری درستی برسند و به ازدواج به طور جدی فکر کنند.

اگر آن ها با گذشت از جلسات صلاح خود را در این ازدواج دیدند در این صورت زمان مناسبی است تا دختر و پسر با یکدیگر ازدواج کنند.

زیرا مشاوره با استفاده از علم و آگاهی هایی که در این زمینه دارد سوالاتی را می پرسد و مصاحبه هایی را با افراد انجام می دهد که باعث می شود دو نفر به اشتراکات لازم برسند و به خوبی یکدیگر را بشناسند.

آشنایی با شخصیت و علایق فرد

دختر و پسری که وارد رابطه دوستی می شوند تقریبا در این رابطه با شخصیت یکدیگر تا حدودی آشنا می شوند و نسبت به علایق و سلیقه های یکدیگر با خبر هستند، در این صورت هنگامی که آن ها به شناخت رسیدند می توانند در مورد خواستگاری و ازدواج با یکدیگر صحبت کنند.

شخصیت زنان با مردان متفاوت است و به همین دلیل راه های شناخت زنان قبل از ازدواج با شناخت مردان متفاوت می باشد زیرا نوع تربیت، بیولوژیک و شخصیت آن ها با یکدیگر متفاوت است و در صورتی که دو طرف راه های شناخت را بشناسد راحت تر می تواند به آشنایی برسد.

منبع : مدت زمان آشنایی قبل ازدواج

بازدید : 246
يکشنبه 15 فروردين 1400 زمان : 20:50

بعضی از مردان هستند که هدف آن ها برای برقراری رابطه فقط رابطه جنسی می باشد، در حقیقت آن ها زن را به عنوان یک ابزار جنسی در نظر می گیرند اما پسری که رابطه می خواهد به سرعت خودشان را لو می دهند، در این مقاله راه های شناسایی این مردان آورده شده است.

اگر با مردی وارد رابطه عاشقانه شده و متوجه شدید که تمام توجه او به شماست، دوست دارد تمام وقتش را با شما بگذراند، برای آینده رابطه شما برنامه ریزی کرده و در کنار شما بودن را دوست دارد و شما هم با او احساس آرامش می کنید و بهترین لحظات را در کنار او سپری می کنید، به شما تبریک می گوییم احتمالا شما نیمه گمشده تان را پیدا کرده اید.

اما همه خانم هایی که وارد رابطه می شوند شانس تجربه کردن بسیاری از احساسات فوق العاده را در کنار مرد مورد علاقه شان ندارند و ممکن است رفتارهای عجیب و غریبی از نامزدشان ببینند.

آیا شما هم رفتارهای عجیب و غریبی از نامزدتان می بینید و به دوست داشتن و آینده رابطه شک دارید؟

برای این که مردان را بشناسید باید علائم رفتاری آن ها را بدانید و نسبت به این نشانه ها هوشیار باشید.

در این مقاله 11 نشانه از مردانی که برای مقاصد جنسی با زنان ارتباط برقرار می کنند را بیان می کنیم، بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

11 نشانه مردی که در رابطه دوستی فقط دنبال رابطه جنسی است

بعضی از مردان فقط برای برقراری رابطه جنسی با زنان ارتباط برقرار می کنند و روابط شان فقط به خاطر رابطه جنسی ادامه می یابد و زمانی که زن به درخواست جنسی آن ها جواب رد دهد، آن زن را رها می کنند و برای ارضای نیاز جنسی شان به سراغ طعمه بعدی می روند.

آن ها بعد از پایان دادن به رابطه حتی یک تماس تلفنی برقرار نمی کنند و رابطه دوستی را پایان می یابد.

برقرار کردن رابطه ای که کاملا یک طرفه است یک سرمایه گذاری اشتباه و موضوعی ناراحت کننده می باشد در این صورت شما باید در رابطه تان تجدید نظر کنید حتی ممکن است شکست عشقی بخورید.

اما شما باید برای خود و بدن تان احترام قائل باشید و سعی کنید قوی باشید و به نامزدتان اجازه ندهید تا از شما سو استفاده جنسی کند. بنابراین با وجود تمام سختی ها او را رها کنید زیرا این شخص برای آینده شما مناسب نمی باشد.

شما باید با فردی در ارتباط باشید که شما را به خاطر خودتان دوست داشته باشد نه به خاطر برقراری رابطه جنسی و بر طرف کردن نیاز های جنسی اش.

نشانه های زیر را با دقت مطالعه کنید تا متوجه شوید که آیا در رابطه درستی قرار دارید یا خیر.

نشانه اول: لمس کردن زیاد بدنتان در هر موقعیتی

اگر نامزد شما در هر موقعیتی حتی در مکان های نامناسب بدن شما را لمس می کند این رفتار را به عنوان یک نشانه در نظر بگیرید.

ممکن است او در حرف هایش بگوید که" من نمی توانم دستم را از تو دور کنم"، اما باور کنید که او با احساستان بازی می کند و دارد شما را فریب می دهد.

این نکته را در نظر بگیرید مردانی که شما را دوست دارند و در مورد شما جدی هستند، ابتدا سعی می کنند نیاز های عاطفی شما را برطرف کنند.

نشانه دوم: ادغام تمام مکالمات با موضوعات جنسی

اگر بیشتر مکالماتی که با او دارید در مورد رابطه جنسی می باشد مطمئن باشید او وقتی شما را می بیند فقط به رابطه جنسی فکر می کند.

یک بار در صحبت هایتان بحث را به یک موضوع غیر جنسی ربط دهید، اگر متوجه شدید که باز هم سعی دارد موضوع را به سمت رابطه جنسی منحرف کند در این صورت بدانید تنها چیزی که برای او مهم می باشد بدنتان است نه افکارتان.

نشانه سوم: تعریفات منحصرا ظاهری

در بعضی از مواقع ممکن است نامزدتان بگوید "بدن عالی ای داری" یا "بسیار جذاب به نظر می رسی"

این جملات هیچ ایرادی ندارد، اما اگر تعریفات او تنها در همین زمینه باشد در این صورت بسیار واضح است که او از نظر جنسی مجذوب شما شده است و تنها چیزی که برای او مهم می باشد، ظاهرتان است.

11نشانه مردانی که در رابطه  فقط دنبال رابطه جنسی هستند

نشانه چهارم : بی‌علاقگی نسبت به زندگی شخصیتان

اگر هنگامی که با نامزدتان در مورد مسائل روزانه و اتفاقاتی که برای شما افتاده است صحبت می کنید او به جای این که به صحبت های شما گوش دهد و دلداری تان دهد، با بی حوصلگی می خواهد که به این مکالمه اتمام بخشد، در این صورت شما باید نسبت به انتخابتان تجدید نظر کنید.

به یاد داشته باشید که پسری که دوستتان دارد بیشتر می خواهد در مورد مسائل زندگی و اتفاقاتی که در زندگی شخصی شما می افتد، بداند. تا شما را بهتر بشناسد و اطلاعات بیشتری را کسب کند تا بتواند خود واقعی شما را به خوبی بشناسد و نه خود برهنه تان را.

در این صورت برای این که توجه او را به خودتان جلب کنید مجبور نیستید لباس خود را در بیاورید و خود برهنه تان را به او نشان دهید.

نشانه پنجم: عدم ملاقات با دوستانش

اگر با پسری در ارتباط هستید که دوست ندارد شما دوستان او را ملاقات کنید، احتمالا به این دلیل است که دوستانش از وجود شما خبر ندارند و نامزدتان ترجیح می دهد که باخبر نشوند که با او در ارتباط هستید.

شما باید روی این مسئله حساس باشید و آن را به عنوان یکی از نشانه های خیانت در نظر بگیرید، زیرا چنین پسرانی دوست ندارند با شما دیده شوند چون ممکن است لو بروند.

هنگامی که با یک پسر رابطه دوستی دارید، از او بخواهید که شما را در جمع دوستان و آشنایانش ببرد و اگر بهانه هایی برای دور نگه داشتن شما از آن ها بیان کرد، شما پافشاری کنید و سعی کنید در این جمع ها باشید زیرا از طریق دوستانش می توانید اطلاعات مهمی در مورد شخصیت او به دست آورید.

نشانه ششم : بی علاقگی به هر فعالیتی به جز رابطه جنسی

در ارتباط دوستی ممکن است زمانی که می خواهید فیلم تماشا کنید و یا در مورد چیزی صحبت کنید، نامزدتان شروع به خمیازه کشیدن کند که مثلا خوابش می آید اما زمانی که به اتاق خواب می رود؛ انرژی زیادی داشته باشد زیرا به رابطه جنسی فکر می کند.

این افراد سعی می کنند که تمام ملاقات هایی که با شما برقرار می کنند در خانه باشد و اگر از آن ها بخواهید که به سینما یا پارک بروید، آنگاه می گویند که کار دارم و از شما دوری می کنند، و در این هنگام به اندازه یک مدیر عامل شرکت کار بر سر آن ها ریخته است و حتی وقت سر خاراندن ندارد.

برای این شخص اهمیت ندارد که شما دوست دارید مقداری از وقت خود را با او به تفریح و سینما بروید، فیلم ببینید، غذا بخورید یا هر فعالیت دیگری در کنار او انجام دهید. آن فرد فقط به یک دلیل در کنار شماست و از بودن در کنار شما لذت می برد که آن هم برقراری رابطه جنسی و ارضای نیاز جنسی می باشد.

نشانه هفتم: با هم "می خوابید" اما هرگز" با هم نمی خوابید"

زمانی که می خواهد با شما رابطه جنسی برقرار کند از تمام جملات شیرین و عاشقانه استفاده می کند تا بتواند شما را در رختخواب در کنار خود داشته باشد اما بعد از این که رابطه جنسی را انجام داد همه چیز تغییر می کند.

در این صورت او می خواهد در کنار شما نباشد زیرا نیازش رفع شده و به همین دلیل دنبال بهانه گیری برای رفتن است و یا دروغ هایی می گوید که شما را از خانه بیرون کند.

این رفتار برای کسی که هدف او فقط نیاز جنسی است کاملا طبیعی می باشد، او دوست ندارد خارج از رابطه جنسی با شما در ارتباط باشد و برایتان وقت بگذراند.

منبع : 11 نشانه مردانی که فقط دنبال رابطه جنسی هستند

بازدید : 296
يکشنبه 8 فروردين 1400 زمان : 21:06

در روانشناسی پرخاشگری به رفتارهایی گفته می شود که فرد به خود و یا دیگران آسیب می رساند، این آسیب ها می تواند هم از نظر جسمی باشد و هم از نظر روانی، در این مقاله به پرخاشگری همسر و راه های مقابله با آن پرداخته شده است.

پرخاشگری می تواند نشان دهنده بیماری، اختلال در مصرف مواد و یا اختلال پزشکی باشد.

به طور کلی می توان گفت پرخاشگری به چهار دسته جسمی، کلامی، ذهنی و عاطفی تقسیم می‌شود.

ما معمولا پرخاشگری را فقط جسمی می دانیم اما پرخاشگری می تواند به شکل های دیگر خود را نشان دهد.

پرخاشگری روانی بسیار مضر است و می‌تواند به راحتی تشخیص داده شود.

پرخاشگری اگر در ارتباط با دوست یا همکار باشد آسان تر است اما اگر در مورد همسر باشد برای شما مشکلات فراوانی را به همراه خواهد داشت.

در اینجا ما به شما می آموزیم که علائم و نشانه های پرخاشگری را بشناسید:

پرخاشگری همسر نوعی حالت روانی مشترک است که ممکن است در هر دو زوجین ایجاد شود و می تواند پیامدهای مختلفی را به همراه داشته باشد. پرخاشگری موضوعی است که حتماً باید به صورت گروهی روی آن تمرکز شود.

افراد پرخاشگر معمولا این تغییرات رفتاری را از خود نشان می دهند:

  • آرامش خود را از دست می دهند.
  • تن صدای آن ها بالا می رود.
  • جیغ می زنند.
  • دیگران را کتک می زنند.
  • بددهنی می‌کنند و فحش می دهند.
  • عرق می کنند و یا می لرزند.

علت عصبانیت و بداخلاقی همسر تان چیست؟

دلایل بسیار زیادی وجود دارد که باعث عصبانیت همسر شما می شود که این دلایل می‌تواند مربوط به مسائل روانی و فیزیکی یا به دلیل عوامل محیطی باشد.

شما باید بدانید که همسرتان چه زمانی عصبانی و پرخاشگر می شود این کار شما کمک می کند که راه حل مناسب را برای آن پیدا کنید.

اگر خود پاسخ را پیدا نکردید از همسرتان دلیل عصبانیت و پرخاشگری او را بپرسید البته شما باید زمانی با او صحبت کنید که او آرام است و برخوردی مهربانانه و صمیمانه با شما دارد.

شما باید از کلمات مناسب استفاده کنید مثلاً از کلمه «من و ما»به جای کلمه تو استفاده کنید.

  • همسرتان را آگاه کنید

یکی از مهمترین اقدامات این است که همسرتان هم خود بخواهد تغییر کند برای این کار لازم است با او صحبت کنید و در مورد سود و زیان رفتارهای پرخاشگرانه صحبت کنید.

با این کار او متوجه می‌شود که اگر او به پرخاشگری ادامه دهد شاید در کوتاه مدت به سود او باشد اما به مرور زمان برای او هیچ فایده ای ندارد.

در این شرایط به مرور زمان انگیزه بیشتری برای تغییر پیدا می کند، از او بخواهید که وقتی عصبانی می شود به خودش توجه کند و ببیند عصبانیت را در کجای بدنش احساس می کند شما باید بدانید که وقتی همسرتان عصبانی می شود عصبانیت روی کدام نقطه بدنش تاثیر می گذارد.

مثلاً برخی از افراد زمان عصبانیت تپش قلب می گیرند و برخی دیگر آن را در بازو حس می کنند باید همسرتان این موضوع را بداند و این نشانه ها را به خاطر بسپارد زیرا بهترین زمان برای مبارزه با آن، زمان شروع آن است و مهم است که زمانی که عصبانیت شروع می شود آن قسمت بدن را که تحت تاثیر قرار می گیرد مدیریت و آرام کرد.

پرخاشگری همسر

  • تستسترون کم از دلایل پرخاشگری

برخی از افراد سطح بالای تستسترون را با سطح عصبانیت مرتبط می دانند اما این رفتار با سوء مصرف استروئید در ارتباط است.

تحقیقات نشان داده افرادی که سطح تستسترون آن ها پایین است عصبانی تر هستند.

عوامل محیطی مثل خواب و رژیم غذایی تاثیر زیادی روی تستسترون می گذارد و افرادی از تستسترون کم رنج می برند ولی از آن خبر ندارند و معمولاً تشخیص داده نمی شود.

  • سروتونین کم

یکی از انتقال دهنده های عصبی سروتونین است که در سلامت عاطفی و ذهنی تاثیر گذار است. اگر افراد این عنصر را به اندازه کافی نداشته باشند کج خلق و افسرده می شوند.

  • استرس شدید

هورمون استرس کورتیزول می تواند باعث بد اخلاقی شود.

اگر شوهر شما استرس شدیدی را تجربه می‌کند و به درست غذا نمی خورد سطح بالای کورتیزول باعث کج خلقی او می شود.

  • فقدان هویت مردانه و هدف

مردان تلاش بسیار زیادی می کنند تا در حد کمال مطلوب مردان زندگی کنند که این باعث نابودی آن ها می شود.

مردان تمرکز بالایی روی موفقیت های شغلی، مالی می کنند که این موضوع باعث اضطراب، انزوا و تنهایی آن ها می شود.

حتی ممکن است آن ها احساس کنند که در مقایسه با دیگران کافی نیستند، این موضوع خشم و عصبانیت آن ها را تشدید می کند.

  • آسیب و ضربه عاطفی

ممکن است همسر شما دچار مشکلات عاطفی شده باشد که حل نشده باقی مانده است و برای سرکوب احساسات عاطفی، احساسات خود را با خشم و عصبانیت نشان می دهند.

رویکرد های ذهنی برای مقابله با شوهرعصبی

همیشه یک رویکرد آرام برای حل اختلافات داشته باشید، اگر هر دوی شما عصبانی باشید با استفاده از این رویکردها از بد شدن شرایط جلوگیری خواهید کرد.

  • نترسید

از خشم یکدیگر نترسید زیرا عصبانیت نشان‌دهنده کمبود قدرت واقعی فرد در قدرت کنترل و مدیریت وضعیت است. ناکامی اصلی ترین دلایل پرخاشگری است.

یکی از مهم ترین دلایلی که باعث پرخاشگری فرد می شود این است که فرد قدرت تامین نیازها را ندارد یعنی زمانی که به نیاز هایی مثل محبت، توجه و احترام پاسخ داده نشود فرد احساس ناکامی می‌کند و آن را با خشم و عصبانیت نشان می دهد.

هرگز مقابله به مثل نکنید و پاسخ او را با ناسزا و بددهنی ندهید زیرا باعث بدتر شدن اوضاع می شود.

اگر همسرتان کوچک ترین رفتار مثبتی از خود نشان می دهد او را تشویق کنید و احساسات خوب خود را درمورد این موضوع بیان کنید.

  • اگر همسرتان در وضعیت روحی مناسب قرار گرفت او را از تاثیرات منفی خشم و عصبانیت اش اگاه کنید.
  • اگر همسرتان دوستان ناباب و بد دهن دارد سعی کنید با بهترین روش ارتباط او رابا آن ها قطع کنید و ارتباط با افرادی که خلق و خوی مناسبی دارند را افزایش دهید.
  • به خودتان مسلط باشید.

اگر شما نتوانید هیجانات خود را کنترل کنید واکنش های نامناسبی در برابر این رفتارها از خود نشان می دهید و ناخواسته باعث به وجود آمدن مشکلات بزرگ تری می شوید.

  • به هیچ وجه مقابله به مثل نکنید

یکی از بزرگ ترین اشتباهات این است که شما پا به پای همسرتان فریاد بکشید حتی اگر حق با شما باشد این کار باعث بدتر شدن اوضاع خواهد شد و هیچ نتیجه مثبتی برای شما به همراه ندارد.

  • سکوت کنید

یکی از روش هایی که معمولاً تمام روانشناسان و متخصصین به آن تاکید می‌کنند سکوت کردن است. این سکوت نباید جنبه بی احترامی و بی توجهی داشته باشد بلکه به معنای این است که شما باید خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید و زمانی که آرام بودید صحبت کنید همیشه راهی برای بازگشت داشته باشید.

  • او را سرزنش یا قضاوت نکنید

ممکن است همسر شما به دلایل مختلفی عصبانی و ناراحت باشد متاسفانه یکی از رفتارهای اشتباهی که زوجین انجام می دهند سرزنش و قضاوت است، آن ها معمولاً از کلمات نادرستی مثل «تقصیر خودت بود»« چقدر گفتم انجام نده»« تو همیشه خراب می کنی» استفاده می کنند که باعث عصبانیت بیشتر طرف مقابل می شود.

  • از فریادهای همسرتان نترسید

یکی از راهکارهای برخورد مناسب با همسر این است که در مقابل رفتارهای همسرتان آرامش خود را حفظ کنید و با خونسردی رفتار کنید ترسیدن یا گریه هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.

  • او را دعوت به آرامش نکنید

شما می دانید که اگر به فرد افسرده بگویید شاد باش یا مشکلی پیش نیومده اوضاع بدتر خواهد شد. در مورد افراد عصبی هم به همین شکل است سعی نکنید به او بگویید آرامش خودتو حفظ کن یا مسئله مهمی نیست زیرا تاثیر مثبتی روی آن ها نخواهد داشت.

  • سعی نکنید او را متقاعد کنید

برای این که همسر خود را عصبانی نکنید دست از تلاش برای متقاعد کردن او بردارید در عصبانیت هر حرف و حرکتی حتی اگر درست باشد پذیرفته نمی شود.

  • اجازه ندهید مرز ها شکسته شوند

عصبانیت و پرخاشگری همیشه با توهین همراه نیست اگر همسر شما از موضوعی ناراحت و عصبانی است سعی کنید به حرف های او گوش دهید و سکوت کنید تا او آرام شود اگر او در هنگام صحبت کردن به شما توهین کرد به او گوشزد کنید.

  • در آرامش با یکدیگر صحبت کنید

زمانی که هر دو طرف در موقعیت و شرایط مناسبی قرار دارند می توانند با هم صحبت کنند و بهترین نتیجه را بگیرند. در این شرایط بهتر است ابتدا نقاط قوت همسر خود را بیان کنید و به او بگویید که قدردان زحمت های او هستید و در پایان به او بگویید که از رفتارهای پرخاشگرانه او ناراحت هستید و این پرخاشگری می تواند در روحیه کودکان شما تاثیر بگذارد.

منبع : پرخاشگری همسر | علت عصبانیت و بداخلاقی همسرتان


بازدید : 288
سه شنبه 26 اسفند 1399 زمان : 21:04

خشم نوعی احساس طبیعی می باشد و حاصل حالت های هیجانی، فیزیولوژیکی و شناخت ما می باشد. زمانی که فرد با مشکلات و شکست رو به رو می شود احساس خشم پیدا می کند. بنابراین یادگیری مهارت های ابراز خشم اهمیت زیادی دارد.

وقتی فرد خشمگین می شود، رفتارهای پرخاشگرانه نشان می دهد که به خاطر خشم و ناراحتی او به وجود می آید.

فرد با رفتار پرخاشگرانه خود می خواهند به صورت کلامی یا جسمی به دیگران آسیب برسانند و معمولا احساس ناامنی دارد.

هنگامی که این افراد با شکست و ناکامی مواجه می شود احساس می کند امنیت لازم را ندارد و خود را در خطر نابودی می بینند.

ممکن است فرد به صورت منطقی خشم خود را بروز ندهد و از پرخاشگری و خشمگین شدن جلوگیری کند اما اگر به طور آگاهانه از بروز خشم جلوگیری کند ممکن است خشم او به شکل نامناسبی سرکوب شود.

اما فرد باید بداند که با واپس زدن و ابراز نامناسب، خشم او ناپدید نمی شود بلکه ممکن است به طور ناگهانی در فرد ایجاد شود و مشکلاتی برای او به همراه داشته باشد.

پیشنهاد مشاور:چرا خشونت و پرخاشگری خوب است؟

عوارض سرکوب خشم

سرکوب خشم می تواند پیامد های زیر را به دنبال داشته باشد.

  • نرسیدن به خواسته ها و اهداف شخصی

بر اساس نظر روانشناسان افرادی که نسبت به وضعیت موجود اعتراض ندارند و خشم خود را بروز نمی دهند باید وضعیت فعلی خود را بپذیرند و بدون هیچ عکس العمل خاصی با موقعیت کنار بیایند.

هنگامی که افراد خشم خود را ابراز نمی کنند باید ساکت و آرام باشند و ناکامی ها را تحمل کنند تا دیگران اوضاع را بر اساس نظر و میل خود ادامه دهند. علاوه بر این، فرد باید نسبت به خواسته های خود چشم پوشی کند و به خواسته ها و اهداف خود نمی رسند.

  • نادیده گرفتن بخشی از هویت انسانی

بر اساس نظر روانشناسان خشم نوعی احساس طبیعی می باشد و فرد باید باید بتواند خشم خود را به راحتی به روز دهد وگرنه شخص کامل و سالمی نیست.

کسی که خشم خود را ابراز نکند عزت نفس خود را از بین می برد و عزت نفسش کاهش یابد.

پیشنهاد مشاور: آسیب هایی که پرخاشگری به فرد پرخاشگر وارد می کند

  • خود را هدف خشم خویشتن قرار می دهیم

بسیاری از افراد هستند که هنگامی که از دیگران عصبی هستند خشم خود را نشان نمی دهند، خودخوری می کنند و به خود بد و بیراه می گویند.

در این هنگام آن ها حس می کنند که اگر به خودشان آسیب برسانند خطری کمتری دارد یا نسبت به زمانی که به دیگران آسیب برسانند، کم خطر تر است.

  • ابتلا به بیماری های جسمانی

اگر فرد خشم خود را بروز ندهد برای او مشکلات جسمی و روحی به وجود می آید و ممکن است به بیماری هایی مانند زخم معده، سردرد یا واکنش های حساسیتی مانند انواع آلرژی دچار شود.

  • بروز عوارض روانی

افرادی که خشم خود را می خورند، به دلیل عدم ابراز خشم به مشکلات روانی مانند حالت های عصبی، بیماری های افسردگی و اضطراب دچار می شوند.

خشم سرخورده عامل بسیاری از بیماری ها است برای همین توصیه می شود که خشم خود را سرکوب نکنید.

  • طغیان خشم

اگر فرد به خاطر ترس خشم خود را پس زند و از گفت و گو و رسیدگی به دلیل خشم دوری کند، ممکن است در آینده درگیر خشونت بیش تری شود.

فرد در این هنگام به خاطر غیرمنطقی و افراطی بودن باید تاوان سنگینی را بپردازد زیرا خشم خود را پس زده و یکدفعه درگیر خشم شدید می شود.

واکنش افراطی

زمانی که فرد خشم خود در اکثر موارد پس زده و خشم به مرور زمان روی هم انباشته شود، تحمل او کاهش یافته و ممکن است نسبت به رفتار و گفتار دیگران حساس می شود.

در این هنگام بسیار فرد روحیه حساسی دارد و با کوچک ترین مشکل بسیار خشمگین می شود و عکس العمل افراطی از خود نشان می دهد.

برای درمان این مشکل فرد باید خشم خود را پس نزند و در هر شرایط خشم خود را به صورت بروز دهد. بروز صحیح خشم و آزردگی در زمان و مکان مناسب باعث افزایش آرامش فرد می شود.

سه نوع روش ابراز خشم در افراد

کنترل نکردن خشم چه عوارضی دارد؟

براساس مطالعاتی که روانشناسان بر روی افراد انجام داده اند به این رسیده اند که نوجوانان و بزرگسالان هنگامی که عصبی می شوند و خشم خود را کنترل نمی کنند تمرکز و درک آن ها بسیار کم می شود.

آن ها در هنگام خشمگین شدن دیگر بر روی مسائل اساسی و مهم توجه و تمرکز ندارند، فرد دیگر نمی تواند اطلاعات را به خوبی پردازش کند و امکان تفکر سازنده، ارزیابی ساده و استدلال کارآمد در او ضعیف می شود.

در چنین شرایطی که فرد پرخاشگر می شود، رفتار او ممکن است با مشکل به وجود آمده متناسب نباشد و رفتار نادرست او ممکن است باعث شود تا دیگران رنجیده خاطر شوند تا جایی که از نظر ارتباطی با دیگران مشکلاتی برای آن ها به وجود آید.

اگر فرد نتواند به درستی خشم خود را کنترل کند، تمرکز او کاهش می یابد و با توجه به موقعیت ممکن است کارایی فرد کم شده و کاهش یابد.

اگر فرد به طور متوالی و در دراز مدت خشمگین شود، ممکن است به دلیل خشم متوالی اختلالات قلبی و عروقی برای او به وجود آید و احتمال اینکه به سکته قلبی و مغزی دچار شود بسیار زیاد است.

روش های ابراز خشم در افراد چگونه است ؟

رفتار منفعل

هنگامی که فرد خشم خود را بروز نمی دهد و به جای پاسخ دادن به خشم آن را در درون خود پنهان می کند خشم ممکن است به طور ناگهانی فوران کند.

هنگامی که فرد خشم خود را پنهان می کند می تواند با روش هایی مانند دلیل تراشی، اظهار ناتوانی، فراموش کاری، یا انجام ندادن خواسته فرد مقابل خشم خود را نشان دهد.

به طور مثال همسر شما ممکن است در برابر رفتارهای شما عصبانی نشود اما لباس شما را بسوزاند یا ظرف ها را بشکند.

رفتار پرخاشگرانه

این رفتار هنگامی صورت می گیرد که فرد خشمگین است اما نمی تواند خشم خود را کنترل کند و در تلاش است که به شخص یا چیزی صدمه بزند.

در این هنگام فرد نمی تواند احساسات خود را کنترل کند و ممکن است از طریق توهین، طعنه، برچسب و تحقیر و حتی درگیری های فیزیکی و رفتارهای خصمانه خشم خود را بروز دهد.

در این واکنش ها فرد حقوق دیگران را زیر پا گذاشته و آن را پایمال می کند.

پرخاشگری فیزیکی بیش تر در مردان و کودکان و پرخاشگری کلامی در زنان و نوجوانان دیده می شود. البته نمی توان این موضوع را یک قانون دانست.

رفتار قاطعانه

بر اساس گفته روانشناسان افرادی که رفتار قاطعانه دارند می توانند افکار و نظرات خود را به خوبی بیان کنند هم چنین می توانند احساسات خود را ابراز کرده و آن ها را توصیف کند.

افرادی که رفتار سالم دارند سعی می کنند تا از دیگران حقی گرفته نشود. آن ها بر روی اعتقادات خود باقی می ماند و بدون ترس و اضطراب نظرات، احساسات و انتقادات خود را بیان می کند. آن ها به خوبی و با احترام نظرات خود را بیان می کند و در این حال حق دیگران را محترم می شمارند.

منبع : روش های ابراز و کنترل خشم در افراد

بازدید : 248
يکشنبه 24 اسفند 1399 زمان : 21:01

آیا کسی که بیشتر از حد معمول به پاکیزگی توجه می کنند وسواسی است؟ آیا وسواس همسرتان شما را آزار می دهد؟ در این مقاله به نشانه ها و راه های مقابله با وسواس همسر پرداخته شده است.

وسواس یکی از آزاردهنده ترین و پیچیده ترین اختلالات و زیر مجموعه ی بیماری های اضطرابی است.

به طور کلی وسواس فکر، احساس، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار هم رفتاری آگاهانه می باشد که به آن اختلال وسواسی اجباری است.

ریشه وسواس اضطراب است و به دو شکل زیر خود را نشان می دهد:

  1. فکری
  2. عملی

معروف ترین نوع وسواس عملی

  • وسواس شستشو

معروف ترین نوع وسواس است شامل چک کردن بیش از اندازه همه چیز، کنترل های مداوم می شود.

وقتی همسر شما دائما اصرار دارد که دست های شما کثیف است، بیش از اندازه همه چیز را می شوید، ساعت ها حمام او طول می کشد و به طور کلی زندگی را برای افراد جهنم می کند این حق طبیعی شما است که از این وضعیت خسته شوید اما باید راه حلی برای برطرف کردن این موضوع پیدا کنید.

همسر شما فقط دچار اختلال وسواس است پس نباید عشق و محبت شما نسبت به او کم شود.

هنر زندگی با یک بیمار وسواسی

شما باید به این نکته توجه داشته باشید که فرد وسواسی از این کار خود لذت نمی برد بلکه یک نیروی درونی او را وادار می کند که این کارها را انجام دهد در حقیقت همسر شما بیمار است.

وقتی که به او به چشم یک فرد بیمار نگاه کنید بیشتر مراقب او هستید تا وقتی که فکر کنید قصد آزار و اذیت شما را دارد.

بگذارید برای شما مثالی بزنم:

شاید برای شما پیش آمده باشد که بگویید چرا شیر آب ساعت هاست که باز است همسر شما دست های خود را می شوید. این درحالی است که همسر شما درست زمانی که قصد بستن شیر آب را دارد تصور می کند کسی به او می گوید دست های تو کاملاً تمیز نشده است ممکن است بیمار شوی و به ناچار مجبور است دوباره دست هایش را بشوید و حتی ممکن است از شوینده های بیشتری استفاده کنند و بار دیگر دست هایش را بشوید و بار دیگر که می خواهد شیر آب را ببندد دوباره فکر دیگری به سراغش می آید که اگر نسبت به آن بی توجه باشد احساس عذاب وجدان و اضطراب می‌کند.

اگر به عنوان یک فرد بیمار به این داستان نگاه کنید حس می کنید که چه لحظات سخت و دردناکی را پشت سر می گذارد و به جای اینکه از او ناراحت و عصبانی باشید حس دلسوزی پیدا می کنید بنابراین بهتر است به عنوان کسی که همراه و همدم او است در مورد این بیماری مطالعه کنید حتی می توانید از افراد با تجربه و آگاه کمک بگیرید.

به این نکته توجه داشته باشید که همان طور گفته شد وسواس نوعی بیماری اضطرابی است که باعث بر هم خوردن آرامش می شود پس شما باید کاری کنید که استرس او کمتر شود زیرا اگر اضطراب بیشتری را تجربه کند کارهای وسواسی بیشتری از خود نشان می دهد.

کمک کنید تا به مشاور مراجعه کند و علت این رفتارها را شناسایی و به دنبال درمان باشد گاهی برای این بیماری دارو تجویز می شود بنابراین صبور باشید و عجله نداشته باشید.

البته تجویز دارو به معنای این نیست که شما با خوردن چند قرص مشکلاتتان برطرف می شود.

پیشنهاد مشاور: وسواسی ها را بشناسید

مشکلات روحی روانی معمولاً نیاز به دوره درمان بیشتری دارد.

زندگی با یک فرد وسواسی سخت و دشوار است اما هر مشکلی راه چاره ای دارد فقط کافی است که به دنبال درمان باشید و صبوری کنید.

همسر وسواسی

زن های وسواسی بخوانند

زنی که دچار وسواس باشد فکر می کند که همسرش به او خیانت می کند و نسبت به همه چیز شکاک است اگر دیر به خانه بیاید حتما به دنبال فلان کار رفته است، اگر به فلان خانم احترام گذاشته حتماً با هم رابطه ای دارند، چون در ماشینش سنجاق سر پیدا کردم معلوم است دختری همراه او بوده است

اگر همسرش به حمام می رود یعنی به او خیانت کرده، اگر به او اجازه نمی‌دهد پیام و نوشته هایش را بخواند یعنی پای شخص دیگری در میان است چون محبتی به من ندارد یعنی محبت را خرج شخص دیگری می کند.

اگر فالگیری می گوید که زنی مو بور، بلند قامت با شما دشمنی می کند می گوید هووی من است و شوهر من به من خیانت می کند.

خانم های وسواسی قصد دارند با این افکار بی پایه و اساس خیانت همسرانشان را اثبات کنند.

حس بدبینی در آن ها به اندازه می شود که آن ها یقین پیدا می کنند حتماً خیانتی صورت گرفته و دائما در مورد بی وفایی و خیانت مردان در جمع صحبت می کنند.

همین موضوع باعث می شود که کم کم بد اخلاقی ها و ناسازگاری ها آغاز شود. به امور خانه نمی پردازد، هر روز دعوا و درگیری پیش می آید، نسبت به همسر خود بی اعتماد می شود، او را تعقیب می کند، جیب های او را می گردد، تمام کارهای او را کنترل می کند و هر اتفاقی را خیانت می داند.

با این نوع رفتار، زندگی را برای همسر و خودش سخت می کند.

خانه باید محلی برای آرامش باشد ولی همسر وسواسی آن را به جهنمی تبدیل می کند که همه اعضای خانواده را می سوزاند.

هر چقدر هم همسرش برای او دلیل بیاورد حتی قسم بخورد که هیچ خیانتی نمی‌کند هرگز قانع نمی شود.

اگر این مشکل برطرف نشود و افراد به زندگی ادامه دهند تا آخر عمر مشکلات باقی می ماند و اگر نسبت به یکدیگر سرسخت باشند باعث جدایی آن ها می شود.

اگر مرد به این موضوع فکر کند که با طلاق همسرش همه چیز پایان می یابد و دوباره ازدواج می کند و زندگی آرامی را تجربه خواهد کرد باید بداند که چنین چیزی امکان پذیر نیست چون با ازدواج دیگر با مشکلات جدیدتر روبرو خواهد شد.

آیا طلاق گرفتن باعث آرامش می شود؟

شاید زن فکر کند که با طلاق از همسرش انتقام گرفته است ولی او باعث بدبختی خود شده است، شاید دیگر هیچ همسری پیدا نکند، آرامش خود را از دست بدهد یا مجبور شود با مردی ازدواج کند و در فراق فرزندانش بسوزد یا مجبور به بزرگ کردن فرزند دیگران باشد و مشکلات بیشتری برای او بوجود آید.

بنابراین قهر، دعوا، طلاق و جدایی نمی تواند بهترین راه حل باشد.

زن و مرد باید دست از سر لجبازی بردارند و منطقی نسبت به موضوع نگاه کنند از آن جایی که مرد مسئولیت بیشتری در قبال خانواده دارد باید کمی صبور تر باشد و تلاش کند که همسرش از این بیماری نجات پیدا کند.

آقایان به این نکته توجه داشته باشید که همسرتان در عین حال که وسواس دارد شما را دوست می دارد، به زندگی و فرزندانش علاقه دارد. اما قطعا شما از این موضوع رنج می برید ولی بدانید که او هم ناراحت است.

توجه داشته باشید که اگر به شما علاقه ای نداشت هرگز حسادت نمی کرد.

او دوست ندارد که اوضاع به این شکل باشد. این بیماری مانند بیماری های ساده مثل سردرد، دل درد، زخم معده نیست بلکه یک بیماری عصبی می باشد.

شما اگر به یک روانشناس مراجعه کنید خواهید دید که با چنین فردی چه دلسوزانه برخورد می شود و با دیدی انتقام جویانه رفتار نمی شود.

پس به او به چشم یک بیمار نگاه کنید و در مقابله ناسازگاری هایش صبوری کنید، عکس العمل های شدید از خود نشان ندهید، داد و فریاد نکنید، دم از طلاق و جدایی نزنید. این کارها نمی تواند باعث بهبود اوضاع شود بلکه شرایط را شدید و پیچیده تر می‌کند.

راه اول:

تو باید عشق خود را به او نشان دهی، ممکن است از این شرایط ناراحت باشد ولی چاره ای نیست. باید به گونه‌ای رفتار کنی که او مطمئن شود تو عاشق او هستی و هیچ کس جای او را نمی گیرد.

راه دوم:

سعی کن با او به تفاهم برسی، هرگز از او چیزی را پنهان نکن و اجازه بده پیام هایت را بخواند.

مراقب حرکات خود باش، بگذار جیب های تو را بگردد، اگر در طول روز کاری برای انجام دادن نداری زودتر به خانه برو، اگر نتوانستی سر ساعت به خانه بروی علت دیر آمدنت را به او توضیح بده، مراقب کارهایت باش و هرگز به همسرت دروغ نگو، اگر کاری انجام دادی که باعث شک و بدبینی همسرت می‌شد همان موقع بدون ترس آن را توضیح بده.

راه سوم :

شاید شما فردی باشید که هرگز قصد خیانت به همسر خود را نداشته باشید ولی بدان که گاهی کارهای خود فرد باعث بدبینی می شود. لازم است که کمی در رفتارهای خود دقت داشته باشید و علت بدبینی همسر خود را پیدا کردهو آن را برطرف کنید. اگر با خانم های اطراف خود شوخی داری این کار را ترک کن چه لزومی دارد که با خانم های اطراف شوخی و خنده داشته باشی که همسرت چنین برداشتی داشته باشد.

اگر همسر شما فردی بدبین است لزومی ندارد که شما منشی زن بگیرید زیرا باعث بدبینی او خواهید شد.

در مهمانی ها با خانم ها گرم نگیرید و زمانی که کنار همسر خود هستید از زنان دیگر صحبت نکنید هرگز به آن ها نگویید که مگر من اسیر و برده تو هستم که هر چه می گویی گوش دهم شما مرد عاقلی هستید که نسبت به همسر خود متعهد هستید پس باید با عقل و منطق بیماری او را درمان کنید.

باید این بیماری را که باعث این مشکلات شده برطرف کنید تا هم همسرتان و هم فرزندانتان را از غم و اندوه نجات دهید.

باید بدانید که اگر شما نسبت به همسر خود صبوری کنید و به دنبال درمان همسر باشید تا زندگی خود را بهبود ببخشید نزد خدا پاداش بزرگی خواهید داشت.

اختلال وسواس فکری

زنی که دچار وسواس باشد فکر می کند که همسر او به او خیانت می کند. در این شرایط بهتر است از راه های زیر استفاده کنید.

اولین راه

شما باید بدانید که برای اثبات خیانت همسرتان نیاز به دلیل و مدرک دارید و تا زمانی که نتوانستید آن را قطعی اثبات کنید حق ندارید او را متهم کنید، شما حق ندارید به خاطر یک احتمال، شخص بی گناهی را مورد سرزنش قرار دهید و او را متهم به خیانت کنید.

دست از از نادانی بردار عاقل باش، زمانی که ناراحت و عصبی نیستی فکر کن شواهد را در نظر بگیر روی کاغذی آن ها را یادداشت کن و مانند یک قاضی با آن رفتار کن.

در مورد دلایلت کمی فکر کن و اگر دیدی این دلایل کافی نیستند و نمی توانی به آن ها یقین داشته باشی زندگی را به کام خود و شوهرت تلخ نکن.

اگر همسرت دیر به خانه می آید نشان دهنده خیانت او نیست شاید او مشغول به کاری باشد یا به دیدار اقوام و دوستانش رفته باشد، در جلسه علمی یا دینی شرکت کرده باشد.

اگر شخصی از خوشتیپی و خوش اخلاقی همسرت صحبت کرد آن را دلیلی بر خیانت ندان، خوش اخلاقی دلیل خیانت نیست اگر همسرت بداخلاق باشد هیچ کس با او همنشین نمی شود.

اگر همسرت به زنی بیوه کمک می‌کند نشان‌دهنده علاقه او به آن فرد نیست بلکه ممکن است به دلیل خیرخواهی او باشد.

اگر شوهرت کمد مخصوصی دارد نشان دهنده این نیست که قصد پنهان کردن چیزی از شما را دارد برخی افراد دوست ندارند کسی از کارهایشان باخبر شود یا شاید شغل آن ها به گونه ای است که نباید کسی از آن خبر داشته باشد به هر حال در زندگی ممکن است اتفاقاتی بیفتد ولی دلیل بر خیانت نمی باشد.

منبع : همسر وسواسی را درمان کنید

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 343
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 32
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 67
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 515
  • بازدید ماه : 1443
  • بازدید سال : 7155
  • بازدید کلی : 43545
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی