loading...

عاطفه صفری

بازدید : 228
يکشنبه 30 خرداد 1400 زمان : 18:39

ترک کراک، بهترین روش ترک، اعتیاد به کراک با کمک خانواده و روانشناس

ترک کردن کراک یکی از مسائل پر از چالش برای بسیاری از بیماران و خانواده آن ها می باشد و طبیعی است به دنبال راه حل طبیعی باشند تا بتوانند آن را ترک کنند. کراک ماده مخدری است که وابستگی بسیار بالایی دارد و بر روی سیستم عصبی تاثیر می گذارد و باعث سرخوشی و خلق بالا در فرد می شود و همچنین جسم و روان فرد معتاد را درگیر کرده است و تمام جنبه های زندگی او را مانند زندگی اجتماعی، شغلی و خانوادگی او را تحت تاثیر قرار می دهد.

اولین اقدامی که فرد برای ترک کرام باید انجام دهد تصمیم جدی او برای ترک می باشد و باید خودش با اراده قوی برای ترک پیش قدم شود و در کنار او خانواده نقس بسیار مهمی در تصمیم گیری دارند و می توانند از او حمایت کنند و در صورت همراهی خانواده ترک آسان تر خواهد بود.

فردی که به کراک اعتیاد دارد با کمک متخصصین و مشاورین می تواند ترک را کنار بگذارد و با استفاده از روش های علمی و موثر آن را ترک کند و به زندگی عادی خود بازگردد. برای این که در این زمینه راهنمایی های صحیح به شما داده شود می توانید از مشاوره ترک اعتیاد کمک بگیرید.

ترک کراک: کراک (crack) چیست؟

کراک یک نوع ماده مخدر محرک می باشد که بر روی سیستم عصبی مرکزی انسان اثر می گذارد و باعث بالا رفتن خلق، سرخوشی زیاد در فرد می شود. کراک یکی از فراورده های کوکائین می باشد و از نظر ترکیبات و مکانیزم اثر بسیاری شبیه به کوکائین دارد .

کراک به شکل های مختلفی و اندازه های متفاوتی وجود دارد و با توجه به خالصی آن به رنگ های کرمی روشن و تیره و قهوه ای روشن و تیره دیده می شود و این ماده وابستگی جسمی و روانی بسیاری برای فرد ایجاد می کند و مصرف آن عوارض جبران ناپذیری برای فرد خواهد داشت.

عوارض مصرف کراک

مصرف کراک عوارض و مشکلات فراوانی برای فرد به وجود می آورد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم.

  1. عوارض و مشکلات جسمانی

  • مشکلات تنفسی
  • سرطان ریه و اندام های تنفسی
  • کبودی لب ها و آسیب های دهان و دندان
  • بیماری های ریوی
  • برونشیت
  • اختلالات گوارشی
  • گرفتگی عروق خونی
  • افزایش ضربان قلب
  • تشنج مغزی
  • عرق کردن زیاد
  • مردمک های تنگ و سوزنی
  • افزایش قند خون
  • کاهش اشتها و لاغری شدید
  • کاهش میل جنسی
  • بی خوابی
  • سکته
  • مرگ
  1. ترک کراک، عوارض و مشکلات روانی

  • افسردگی
  • حملات وحشت زدگی
  • تکانشی بودن و تحریک پذیری
  • هذیان های خود بزرگ بینی
  • گوش به زنگی و شکاکی
  • رفتار های وسواسی
  • اضطراب و بی قراری
  • رفتار های خصمانه
  • عدم کنترل در رفتار
  • ترس از مرگ
  • هذیان و قطع ارتباط با واقعیت

فرد چگونه می تواند کراک را ترک کند؟

اعیتاد به کراک بعد از مصرف اول به وجود می آید و به تدریج جسم و روان فرد را درگیر می کند به صورتی که فرد متوجه می شود بدون کراک دیگر نمی تواند به زندگی خود ادامه دهند و به آن وابسته و معتاد شده است. هم چنین فرد مصرف کننده متوجه می شود که کراک بر روی تمام جنبه های زندگی او اثر گذاشته و زندگی اش را به نابودی می کشاند در این شرایط یا به مصرف خود ادامه می دهد تا برای او اتفاق وحشتناکی روی دهد یا تصمیم می گیرد که کراک را ترک کند.

ترک کراک به اراده قوی فرد مصرف کننده نیاز دارد و به همین دلیل فرد معتاد باید از متخصصین و مشاورین ترک اعتیاد کمک بگیرد. تا در فرایند ترک موفق شود.

علائم اولیه ترک اعتیاد به کراک

ترک کردن کراک در ابتدا با علائمی همراه می باشد که برخی از مهم ترین آن ها عبارت اند از:

  • واکنش های آلرژیک
  • آبریزش بینی
  • مشکلات تنفسی
  • نامنظم شدن ضربان قلب
  • حساسیت پوستی
  • بالا رفتن فشار خون
  • مشکلات خواب
  • بی قراری و اضطراب
  • افسردگی و تمایل به انزوا

با کمک روانشناس و متخصص تا حدودی می توانید این علائم را کنترل کنید و فرایند ترک را با موفقیت و راحتی بیشتری پشت سر بگذارید.

منبع : ترک کراک قبل از تبدیل به اسکلت زنده

بازدید : 214
يکشنبه 30 خرداد 1400 زمان : 18:37

فوبیا به معنی ترس افراطی، غیر منطقی و مداوم نسبت به یک شیء یا وضعیت است. فوبیا ریشه ای یونانی دارد و از فوبوس، نام یکی از خدایان یونانی که اقدام به ترساندن دشمنان خود می کرده، اقتباس شده است. فوبیای اجتماعی به ترس شدید و دائمی از قرار گرفتن در جمع دیگران یا انجام کاری در مقابل دیگران می باشد.

عوامل ایجاد فوبیا یا همان محرک های فوبیا زا، باعث ایجاد ترس های بسیار شدید در فرد می شوند و همین ترس شدید باعث می شود که فرد مبتلا به فوبی، برای اجتناب از این ترس های شدید دست به هر فعالیت و راهبرد اجتنابی بزند تا احتمال مواجه شدن با این محرک ها را به حداقل برساند.

آیا افراد فوبیک ترس های شدید خود را منطقی می دانند؟

حقیقت این است که افراد فوبیک معمولا نسبت به غیر منطقی بودن ترس های خود آگاهی دارند و می دانند که ترسشان از یک موقعیت یا رویداد بیش از حد افراطی و غیر منطقی است اما به علت وجود باورهای فوبیک آنها قادر به کنترل ترس خود نیستند.

باورهای فوبیک

باورهای فوبیک در درون خود اطلاعاتی به همراه دارند، اطلاعات درباره این که چرا فکر فلان محرک خاص تهدید آمیز است. این باورهای فوبیک باعث می شود که فرد تفسیرهای غیر منطقی از آن محرک خاص بکند و همین امر باعث می شود که فرد از مواجهه با محرک اجتناب کند.

شایع ترین فوبیاهای خاص

  • مهمترین فوبیاها، فوبیای حیوانات است از جمله: ترس از مار، عنکبوت، موش، سوسک، حلزون، کرم
  • فوبیای اجتماعی یا اختلال اضطراب اجتماعی نیز نوع دیگر فوبیا است.
  • فوبیای دندانپزشکی
  • فوبیای آب های عمیق
  • فوبیای ارتفاع
  • کلاستروفوبیا (ترس از محیط های بسته)
  • مجموعه ای از فوبیاهای خون، زخم و امپول که به BII معروفند.

سایر فوبیاها عمومیت کمتری دارند و از این لحاظ که تا چه حد تهدید واقعی به حساب می آیند، می توان آنها را غیر عادی دانست.

ترس از انواع پنبه (گوش پاک کن، پنبه توپک)، دکمه، شکلات، عروسک، گیاهان و غیره از این دسته از ترس های غیر معمولند که هرچند فراوانی آنها کم است ولی وجود دارند.

در واقع ترس غیر عادی نسبت به هرچیزی می تواند به وجود بیاید و همانطور که اشاره شد معیار تشخیص فوبی این است که آن ترس غیر عادی و بیش از حد شدید باشد.

تاثیر فرهنگ در فوبیا

در مورد نوع محرک ها و رویدادهایی که می توانند باعث فوبیاهای بالینی شوند، تفاوت های فرهنگی مهمی وجود دارد، مثلا تای جین – کیوفو – شو، نوعی سندروم ژاپنی است که ویژگی آن ترس از خجالت زده کردن دیگران یا توهین به آنهاست.

در مورد ترس از حیوانات نیز تفاوت های فرهنگی دیده می شود. برای مثال، در جوامع غربی، نسبت به جوامع شرقی، مثل هند و ایران، ترس از عنکبوت شیوع بیشتری دارد.

در ایران ترس از سوسک بیشتر مشاهده می شود.

معیارهای DSM-5 برای فوبیاهای خاص

  1. ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک شیء یا یک موقعیت خاص (مثلا پرواز با هواپیما، ترس از سوار شدن به ماشین، مشاهده خون، آمپول زدن)
  2. معمولا فرد بلافاصله در مواجهه با محرک فوبیا دچار ترس یا اضطراب می شود.
  3. فرد برای اجتناب از محرک فوبیا تلاش زیادی می کند و اگر مجبور باشد محرک فوبیک را تحمل کند ترس یا اضطراب بسیار زیادی را تحمل می کند.
  4. میزان ترس تجربه شده در هنگام مواجه با موقعیت یا شیء خاص بسیار شدید و نامتناسب است. (منظور از نامتناسب بودن این است که این ترس در شرایط فرهنگی که فرد در آن زندگی می کند نسبت به آن شی یا رویداد وجود ندارد، بنابراین این ترس با فرهنگ فرد نامتناسب است).
  5. ترس، اضطراب و اجتنابی که فرد تجربه می کند همیشگی است و دست کم 6 ماه است که فرد چنین ترسی را به طور مداوم در مواجهه با محرک تجربه می کند.
  6. این ترس و اضطراب و اجتناب اختلال شدیدی در زندگی اجتماعی و شغلی و دیگر جنبه های زندگی فرد ایجاد کرده است.
  7. نشانه هایی را که فرد تجربه می کند را نمی توان با نشانه های یک اختلال روانی دیگر توضیح داد.

هر چیزی که باید در مورد فوبیا بدانید

علت ایجاد اختلال فوبیا

رویکردهای مختلفی به شناسایی علت فوبیاها پرداخته اند.

  • از جمله این رویکردها رویکرد روان کاوی است.

روانکاوان معتقدند از آنجا که فوبیاها به صورت ترس غیر منطقی از چیزهایی نشان داده می شوند که اصلا خطرناک نیستند یا خطر واقعی آنها کم است، بنابراین آنها نشانه های نمادین بعضی از مشکلات روانی و عمیق هستند. برای مثال فروید (پدر علم روانشناسی)، فوبیا را نوعی دفاع در مقابل اضطراب ناشی از تمایلات غریزی و سرکوب شده می دانست و معتقد بود که رویدادها یا موقعیت هایی که با غریزه سرکوب شده، ارتباط نمادین دارند باعث ترس می شوند. البته برای تایید اینگونه تفسیرها، شواهد عینی و علمی وجود ندارد.

  • رویکرد دیگر رویکرد رفتاری است.

بر اساس رویکرد رفتاری، شرطی سازی کلاسیک باعث ایجاد فوبیاها می شود. یعنی همراه شدن یک تجربه تروماتیک و دردناک با یک شی یا رویداد خاص باعث می شود که آن شیء یا رویداد، وحشتناک و ترسناک تفسیر شود. البته از جمله انتقادی که به این نظریه وارد است این است که بسیاری از افراد فوبیک، هیچگونه رویداد تروماتیک یا تجربه رویداد یا تجربه ناگواری که بتواند باعث آغاز فوبیا شود را بیاد نمی آورند و نمی توان با قطعیت گفت که علت تمام فوبیاها شرطی سازی کلاسیک است. هرچند که در برخی از موارد شرطی سازی کلاسیک نقش اساسی در ایجاد فوبیا داشته است.

  • نظریه تکامل نیز در مورد علت فوبیاها توضیحی داده است.

بر طبق نظریه تکامل، چون فوبیاها بر محور مجموعه محدودی از ترس هایی بنا شده اند که احتمالا در طول تکامل بشر به وجود آمده اند، ممکن است انسان ها، برای کسب بعضی از فوبیاها به لحاظ بیولوژیک، از قبل آماده شده باشند.

اما شواهد و نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می دهند که فوبیاهای مختلف، می توانند علت های چند گانه داشته باشند.

  • احتمالا بعضی از فوبیاها، مثل فوبیای سگ، فوبیای دندانپزشکی، فوبیای خفگی و فوبیای تصادف به علت تجربه های تروماتیک و شرطی شدن به وجود می آیند.
  • در مقابل، بسیاری از فوبیاها به علت حوادث وحشتناک و تروماتیک به وجود نیامده اند. در واقع، بسیاری از کسانی که فوبیا دارند، تاریخ دقیق شروع آن را به خاطر نمی آورند و این موضوع می تواند نشان دهنده این باشد که احتمالا شروع برخی از فوبیاها تدریجی است و عوامل نامرئی به آن کمک می کنند.
  • همچنین برخی از فوبیاها با احساس بیزاری (نفرت، چندش، اشمئزاز) ارتباط نزدیکی دارند و شواهد بسیاری نشان می دهند که بیزاری شدید با فوبیای حیوانات کوچک، ارتباط دارد.

درمان فوبیا

مهمترین اصل در درمان فوبیاهای خاص، بررسی و اصلاح باورهای فوبیک فرد درباره رویداد یا وضعیت فوبیازا است. باورهایی که معمولا غلط هستند و با واقعیت تهدید آمیز بودن محرک های فوبیا زا همخوانی ندارند و باعث تداوم ترس و اجتناب می شوند.

  • از جمله درمان های موفقیت آمیز فوبیا مواجهه سازی با محرک یا موقعیت فوبیا زا است.

افراد فوبیک چون به شدت سعی می کنند که با محرک های فوبیا زا مواجه نشوند، به ندرت با شواهدی روبرو می شوند که نشان می دهند باورهای فوبیک آنها اشتباه است، (برای مثال، اجتناب همیشگی از عنکبوت باعث می شود که افراد فوبیک هرگز فرصتی به دست نیاورند تا باور غلط«عنکبوت به من آسیب فیزیکی می زند» را به چالش بکشند و عدم صحت آن را به خودشان ثابت کنند)، خصوصیت مهم مواجهه درمانی (اکسپوژر درمانی) فراهم آوردن چنین فرصتی است. یعنی تلاش برای قرار دادن فرد فوبیک در وضعیتی که امکان مشاهده غیر منطقی بودن و اشتباه بودن افکار و باور فرد وجود داشته باشد.

مواجهه درمانی عبارت است مواجه کردن تدریجی فرد با شیء یا موقعیتی که از آن می ترسد تا زمان از بین رفتن ترس. درمانجو به دفعات با موقعیت ترسناک مواجه می شود و هربار، این مواجهه شدیدتر و موقعیت ترسناک دشوارتر می شود.

  • حساسیت زدایی سیستماتیک، غرقه سازی و شرطی سازی متقابل از جمله روش های قدیمی درمان فوبیا هستند.
  • ترکیب رفتار درمانی و شناخت درمانی نیز از جمله درمان های کوتاه مدت موثر هستند مثل: ترکیب بازسازی شناختی (اصلاح افکار و باورها) و مواجهه شدید با محرک فوبیا زا و یادگیری مشاهده ای (مدلینگ)

فوبیای اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی)

فوبیای اجتماعی که در DSM-5 به اختلال اضطراب اجتماعی نامگذاری شده اند (به علت فراگیرتر بودن مشکلات ناشی از آنها)، عبارتند از :

ترس شدید و دائمی از قرار گرفتن در جمع دیگران یا انجام کاری در مقابل دیگران.

افراد مبتلا به این اختلال از هر موقعیتی که پیش بینی کنند ممکن است در آن رفتار خجالت آوری انجام دهند یا اینکه مورد ارزیابی منفی دیگران قرار بگیرند، اجتناب می کنند و سعی می کنند از این موقعیت ها دور باشند. این اختلال می تواند باعث شود فرد به بعضی از مشکلات فلج کننده دیگر مثل افسردگی و اعتیاد به مواد مبتلا شود.

ترس از خجالت زده شدن و احمق و دیوانه خطاب شدن از طرف دیگران از خصوصیات بارز افراد مبتلا به این اختلال است.

این افراد به این علت که می ترسند دیگران متوجه لرزش دست یا صدای آن ها شوند به شدت از صحبت کردن در جمع اجتناب می کنند. این افراد اگر در جمع شروع به صحبت کنند به این دلیل که ترس از مبهم و نامنسجم حرف زدن دارند اضطراب شدیدی را تجربه می کنند.

خودداری کردن از خوردن، نوشیدن و نوشتن در حضور دیگران به دلیل ترس از خجالت زدگی، یکی دیگر از خصوصیات رفتاری این افراد است. افراد مبتلا به این اختلال تقریبا همیشه علائم اضطراب مثل تپش قلب، لرزش، عرق کردن، ناراحتی معده و روده، اسهال، گرفتگی، عضلات، سرخ شدن و سردرگمی را تجربه می کنند.

معیارهای DSM-5 برای فوبیای اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی)

  1. ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن، فرد در معرض توجه و دقت دیگران قرار می گیرد. بعضی نمونه ها عبارتند از: تعاملات اجتماعی (مثلا حرف زدن دیگران، ملاقات یا آشنا شدن با دیگران)، تحت نظارت دیگران قرار داشتن (مثلا به هنگام خوردن یا نوشیدن)، یا انجام دادن کاری در جلوی دیگران (مثلا سخنرانی کردن).

نکته: در مورد کودکان، اضطراب باید در حضور دوستان همسن و سال نیز روی دهد نه فقط در طول تعامل با بزرگسالان.

  1. فرد می ترسد طوری عمل کند، یا نشانه های اضطراب را از خود نشان دهد که باعث شود مردم برداشت منفی از او داشته باشند (مثلا، مسخره شود، خجالت زده شود، یا تحویل گرفته نشود، یا باعث توهین به دیگران یا ناراحت شدن آنها شود).
  2. موقعیت یا (موقعیت های) اجتماعی تقریبا همیشه باعث ترس یا اضطراب می شوند.

نکته: در کودکان، ترس یا اضطراب ممکن است با گریه کردن، قشقرق راه انداختن، بی حرکت ماندن، کز کردن یا حرف نزدن در موقعیت های اجتماعی نشان داده شود.

  1. فرد فعالانه تلاش می کند تا از موقعیت های اجتماعی اجتناب کند یا مجبور می شود آن ها را با ترس و اضطراب بسیار زیاد تحمل کند.
  2. ترس یا اضطراب او با خطری که از طرف موقعیت اجتماعی مورد نظر او را تهدید می کند تناسب ندارد.
  3. ترس، اضطراب یا اجتناب مورد نظر، پیوسته و مکرر است و معمولا 6 ماه یا بیشتر طول می کشد.
  4. ترس، اضطراب یا اجتناب باعث می شود فرد رنج شخصی یا نابسامانی شدید را تجربه کند و در عملکردهای مهم زندگی دچار مشکل شود.
  5. این نشانه ها ناشی از مصرف مواد نباشد.
  6. یک اختلال ذهنی دیگر، علت مناسبتری برای این نشانه ها نباشد.

منبع : هر چیزی که باید در مورد فوبیای اجتماعی بدانید

بازدید : 59
يکشنبه 23 خرداد 1400 زمان : 23:34

موارد مصرف، عوارض و اثرات داروی راملتئون

راملتئون یک داروی آرام بخش می باشد که آن را به عنوان هیپنوتیزم کننده می شناسند، این ماده بر روی برخی از مواد در بدن اثر می گذارد و باعث تنظیم چرخه خواب می شود این دارو در دسته دارو های خواب آور قرار دارد و برای درمان بی خوابی و بد خوابی تجویز می شود، باید توجه داشته باشید که این دارو با داروهای زیادی تداخل دارد و عوارض متعدد و گوناگونی دارد در نتیجه باید آن را به خوبی بشناسید و تاثیرات آن را در نظر بگیرید. در ادامه این مقاله به بررسی بیشتر این دارو می پردازیم تا اطلاعات بیشتری در مورد آن کسب کنید.

راملتئون

راملتئون برای درمان بی خوابی و بد خوابی مورد استفاده قرار می گیرد و به شما کمک می کند تا سریع تر و راحت تر بخوابید و استراحت کاملی در شب داشته باشید زیرا خواب بر روی عملکرد فرد تاثیر بسیاری دارد و باعث بهبود عملکرد، تفکر واضح و هوشیار بودن فرد می شود و اگر شخص با کمبود خواب رو به رو شود مشکلات بسیاری برای او به وجود می آید.

نکات مهم و هشدار های لازم قبل از مصرف راملتئون

  • راملتئون باعث می شود که به خواب بروید، هرگز این دارو را در ساعتی که به بیدار شدن شما اختصاص دارد مصرف نکنید مگر آن که ۷ تا ۸ ساعت از زمان خود را به خواب اختصاص داده باشید و در این حالت می توانید مورد استفاده قرار دهید.
  • اگر دچار بیماری های کبدی و مشکلات تنفسی می باشید این دارو را مورد استفاده قرار ندهید.
  • اگر دارویی مانند فلووکسامین مصرف می کنید و به آپنه خواب ( توقف تنفس در هنگام خواب) مبتلا هستید یا سابقه بیماری افسردگی، بیماری روانی و یا افکار خودکشی به سراغتان می آید حتما باید این جزئیات را به پزشک خود اطلاع دهید و تحت نظر پزشک به مصرف دارو بپردازید.

عوارض جانبی راملتئون

  • زمانی که این دارو را مصرف می کنید ممکن است دچار سرگیجه، خستگی یا خواب آلودگی در طول روز شوید، در صورتی که هر کدام از این نشانه ها بدتر شد و یا ادامه پیدا کرد باید فورا به پزشک و یا دارو ساز اطلاع دهید.
  • به یاد داشته باشید که پزشک تان این دارو را برای شما تجویز کرده است و مصرف این دارو برای شما سودمند تر نسبت به عوارض جانبی اش خواهد بود، بسیاری از افراد زمانی که این دارو را مصرف می کنند عوارض جانبی جدی در آن ها نمایان نمی شود.
  • در موارد بسیار نادر گزارش شده است که افرادی که راملتئون مصرف کرده اند در خواب راه رفته اند و زمانی که هنوز بیدار نشده اند غذا خوردند و یا با تلفن صحبت کرده اند اما اغلب آن ها هیچ خاطره ای از این فعالیت ها ندارند. این مشکل می تواند برای شما و دیگران خطرناک باشد زمانی که شما با این مشکل رو به رو شدید یا فکر می کنید که برایتان رخ داده است فورا به پزشک مورد نظرتان اطلاع دهید.
  • در صورتی که الکل یا دارو های دیگری استفاده می کنید که باعث خواب آلودگی شما می شود حتما به پزشک تان اطلاع دهید تا مصرف آن ها را قطع کند.
  • در صورتی که عوارض جدی برای شما به وجود آمد حتما به پزشکتان اطلاع دهید این مشکلات ممکن است شامل مواردی مانند کاهش میل جنسی، قطع دوره قاعدگی و یا اختلال شدید، ترشح از نوک سینه و مشکل در بارداری باشد.
  • در صورتی که با عوارض نادر مانند افسردگی، افکار عجیب و افکار خودکشی به سراغتان می آید فورا به پزشک مورد نظرتان اطلاع دهید.

اقدامات احتیاطی

  • قبل از این که راملتئون را مصرف کنید اگر به داروی خاصی آلرژی دارید و یا به راملتئون حساسیت دارید، حتما این موضوع را با پزشک خود در میان بگذارید زیرا این محصول احتمال دارد حاوی مواد غیر فعال باشد و باعث بروز واکنش های آلرژیک و مشکلات دیگری در شما شود.
  • همیشه تاریخچه پزشکی خود را با درمانگرتان در میان بگذارید به ویژه هنگامی که به مشکلات تنفسی ( برونشیت، آمفیزم، آپنه خواب) و بیماری کبد مبتلا هستید.
  • مصرف این دارو ممکن است شما را دچار سرگیجه و خواب آلودگی کند و زمانی که الکل و ماری جوانا( حشیش) استفاده می کنید میزان سرگیجه و خواب آلودگی شما بیشتر می شود در این هنگام هر کاری که نیاز به هشیاری کامل دارد مانند رانندگی، تا زمان بهبودی و هشیاری کامل انجام ندهید و هم چنین از نوشیدن مشروبات الکلی خوددرای نمایید و در صورتی که از ماری جوانا ( حشیش ) استفاده می کنید با پزشک خود مشورت کنید.
  • این دارو زمانی که به طور واضح در زمان بارداری لازم باشد باید مورد استفاده قرار بگیرید در غیر این صورت احتمال دارد برای جنین و مادر خطرات غیر قابل جبرانی داشته باشد در این صورت باید در مورد خطرات و فواید آن با پزشک خود صحبت کنید.

تداخلات دارویی راملتئون

تداخلات دارویی ممکن است نحوه عملکرد دارو ها را تغییر دهد و یا خطر ابتلا به عوارض جانبی جدی را افزایش دهید در این هنگام باید لیستی از داروهایی که استفاده می کنید ( از جمله دارو های بدن نسخه و داروهای ضد نسخه و گیاهان دارویی) تهیه کنید و آن را به پزشک و دارو ساز خود نشان دهید و بدون تایید پزشک دوز داروهای خود را زیاد و کم و یا تغییر ندهید و تحت نظر پزشک داروهای خود را مصرف نمایید.

داروهای زیادی وجود دارد که ممکن است باعث تداخلات دارویی با راملتئون شود که در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

  • داروهای فلووکسامین
  • فلوکونازول
  • کتوکونازول
  • ریفامایسین ( مانند ریفامپین)
  • تسکین دهنده های سرفه ( مانند کدئین، هیدروکدون)
  • الکل
  • ماری جوانا ( حشیش)
  • سایر داروهای خواب یا اضطراب ( مانند آلپرازولام، لورازپام، زولپیدم و شل کننده های عضلانی)

آنتی هستامین ها مانند ستیریزین و دیفن هیدارامین

منبع : راملتئون، موارد مصرف، عوارض و اثرات داروی راملتئون

بازدید : 206
يکشنبه 23 خرداد 1400 زمان : 23:32

با کودکان لجباز چطور باید برخورد کرد؟ معمولا والدین در برخورد با کودکان لجباز احساس شکست می کنند زیرا کودکان لجباز به هیچ صراطی راضی نیستند و این موضوع والدین را بسیار کلافه و عصبانی می کند اما والدین می تواند به گونه ای با او رفتار کنند که لجبازی کودک از بین برود و مطیع والدینش شود و به حرف هایشان گوش دهد.

در اولین قدم برای این که بتوانید فرزندتان را مطیع خود کنید باید صبر و آرامش داشته باشید و با استفاده از تکنیک هایی مانند همکاری کردن، مذاکره کردن، دادن حق انتخاب به او و غیره می توانید تا حدودی لجبازی کودک را از بین ببرید و با او رفتاری صحیح و درست داشته باشید در این مقاله به بررسی کامل برخورد با کودکان لجباز می پردازیم و در صورتی که کودکی لجبازی دارید می توانید از مشاور و متخصص در این زمینه کمک بگیرید تا راهکارهای لازم را در اختیار شما قرار دهد.

برخورد با کودک لجباز، تفاوت لجبازی و مصمم بودن

در ابتدا به وسیله متخصص باید تشخیص داده شود که آیا کودک با اختلال نافرمانی مواجه هست یا خیر؟ باید به این نکته توجه داشته باشید که بین لجبازی و مصمم بودن ( سرسخت بودن) تفاوت وجود دارد و نباید به اشتباه کودک لجباز را با کودک سرسخت یکی در نظر بگیرید زیرا میان این دو تفاوت های بسیاری وجود دارد.

به طور مثال کودکی که برای موفقیت در کاری بسیار سرسخت است را نباید با کودک لجباز یکی دانست سرسختی که از روی لجبازی باشد به خاطر جهل و ناپختگی کودک است و در این موقعیت کودک دوست دارد که مخالفت کند و ساز مخالف را بزند و تنها حرف خودش را قبول دارد و می خواهد آن را به کرسی بنشاند.

در واقع سرسختی اگر با اراده قوی و قاطعیت همراه باشد نشان دهنده مصمم بودن فرد می باشد و در صورتی که سرسختی با پافشاری بی جا و ستیزه جویی همراه باشد لجبازی را نشان می دهد.

برخورد با کودکان لجباز، ویژگی های اصلی

طرز رفتار ما با کودکان و فرزندان به چگونگی شناخت ما از ویژگی های آن ها و ریشه های رفتاری آن ها مربوط می شود و به همین دلیل باید هر پدر و مادری بهترین روش های رفتاری را در نظر بگیرد تا بتواند بهترین رفتار را با کودک خو داشته باشد، در ادامه مقاله اصلی ترین ویژگی های کودک لجبازی را بیان می کنیم تا با آن ها بیشتر آشنا شوید:

  • میل زیادی به استقلال داشتن و مستقل بودن دارند.
  • علاقه به مستقل بودن را با عصبانیت و تندخویی نشان می دهند.
  • نیاز شدیدی دارند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند.
  • کج خلق می باشند.
  • آن طور که دلشان می خواهد کارها را انجام می دهند و به زمان اهمیت نمی دهند.
  • رفتار آن ها رئیس مآبانه می باشد.

برخورد با کودکان لجباز

برخورد با کودکان لجباز

برخورد با کودکان لجباز کار بسیار سخت و طاقت فرسایی می باشد و بسیاری از والدین را خسته و درمانده می کند برای آن که والدین به این مرحله نرسند باید آموزش های لازم را ببینند تا رفتار صحیحی با فرزندشان داشته باشند در این خصوص برای این که برخورد صحیحی با کودکتان داشته باشید باید به توصیه های زیر توجه و به آن عمل نمایید.

حفظ آرامش در برخورد با کودک لجباز

هنگام برخورد با کودک لجباز سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید زیرا در این وضعیت حفظ آرامش بسیار مهم می باشد و در صورتی که نتوانید بر خشم خود غلبه کنید یک گفت و گوی عادی را به داد و بیداد ختم خواهید کرد و در آن تنها صدای جیغ تان شنیده می شود و کار به جایی نمی رسد شما باید این نکته را در نظر بگیرید که یک والد بالغ می باشید و کودک تان یک فرزند نابالغ است، به همین دلیل سعی کنید با آرامش با او حرف بزنید تا بتوانید به نتیجه صحیح و معقولانه ای برسید و در صورتی که شما آرامش داشته باشید کودک دست از لجبازی بر خواهد داشت.

حرف های کودک را بشنوید

برای این که با فرزندتان ارتباط خوبی داشته باشید و ارتباط شما دوستانه و دو طرفه باشد باید سعی کنید به حرف های او گوش دهید تا کودک نیز به حرف های شما توجه کند و به آن گوش دهد، در صورتی که کودک احساس کند به حرف هایش توجه نمی شود، حالت دفاعی به خودش می گیرد و شروع به لجبازی کردن می کند، در این شرایط به جای این که با او دعوا کنید یا به او دستور بدهید از او بخواهید دلیل مخالفت کردنش را بیان کند.

برقراری رابطه دوستانه درمان لجبازی کودک

کودکانی که با والدین خود راحت هستند و رابطه صمیمی دارند علاقه بیشتری از خودشان نشان می دهند تا به حرف های والدینشان گوش دهند و با آن ها مشورت کنند و در صورتی که کودک برای انجام کاری شروع به لجبازی کرد سعی کنید در کنار او بنشینید و از او بخواهید که با ملایمت و صمیمانه خواسته خود را مطرح نماید.

رابطه صمیمانه با کودک بسیار اهمیت دارد و به او کمک می کند که با دیگران بهتر ارتباط بگیرد و با آن ها کنار بیاید این مسئله زمانی که کودک در سن 7 سالگی است بیشتر نشان داده می شود.

دادن حق انتخاب به کودک

کودکان هم مانند بزرگسالان دوست ندارند به آن ها دستور بدهند و امر و نهی بشنوند مسلم است که به کودک امر کنی که مثلا ساعت ده باید به خواب برود در این حالت مخالفت می کند و شما باید به کودکتان چند حق انتخاب بدهید تا بتواند یکی را انتخاب کند مثلا به او بگویید" الان وقت خوابیدن است دوست داری قبل از خواب چه قصه ای را برایت تعریف کنم؟ "و در صورتی که کودک هم چنان مخالفت کرد با آرامش با او حرف بزنید و به او بگویید گزینه مخالفت کردن در میان انتخاب هایش نبوده است این جمله را هر چه قدر لازم باشد می توانید تکرار کنید اما باید مواظب باشید تا آرامش خود را از دست ندهید و با یکدیگر به جر و بحث نپردازید.

همکاری کردن در برخورد با کودکان لجباز

برای این که کودک ترغیب به انجام کاری شود باید با او بازی های سرگرم کننده ای را آماده کنید مثلا در صورتی که علاقه نداشت وسایل اتاقش را جمع کند اول خودتان شروع به جمع کردن کنید و به او بگویید هر کس زودتر جمع کرد و اتاق را تمیز کرد برنده می باشد، شما با همکاری کردن و بازی کردن با او می توانید لجبازی اش را تا حد زیادی کم کنید.

مذاکره کردن

اگر می خواهید کودک حرف گوش کنی داشته باشید زمانی که با شما به مخالفت می پردازد علت آن را از او بپرسید و برای این کار می توانید با او مذاکره کنید، مذاکره به این معنی نمی باشد که شما تسلیم حرف های کودک تان می شوید، بلکه به کودک نشان می دهید که برای خواسته او ارزش قائل می شوید به طور مثال اگر کودک برای خوابیدن در ساعت معینی با شما لجبازی کرد با او صحبت کنید تا علت مخالفتش را بشناسید و با یکدیگر در یک ساعت مشخصی به تفاهم برسید.

ایجاد آرامش در محیط

احتمال دارد لجبازی کودک به خاطر شرایط محیط باشد زیرا کودک رفتارهای دیگران به خصوص والدین را تقلید می کند و کودکی که والدینش را همواره در حال جر و بحث می بیند سعی می کند رفتاری شبیه آن ها داشته باشد، مشکلات زناشویی باعث می شود تا جو خانه متشنج شود و بر خلق و خوی کودک تاثیر بگذارد، زمانی که کودک در سن 2 تا 3 سالگی قرار دارد رفتار والدین برای او الگو می شوند و این موضوع باعث می شود تا لجبازی کودک افزایش یابد.

تقویت رفتار مثبت

باید والدین این نکته را در نظر بگیرند که به صورت ناخواسته لجبازی کودک را تقویت نکنند و باعث نشوند که کودک در مورد هر موضوعی به آن ها نه بگوید، زیرا والدینی که زیاد نه می گویند و با همه خواسته های کودک مخالفت می کنند باعث می شوند تا لجبازی در کودک تقویت شود برای جبران این کار می توانید بازی هایی را انجام دهید تا کودک به سمت رفتارهای مثبت کشیده شود و سوال هایی از او بپرسید که پاسخ آن ها بله باشد به عنوان نمونه آیا دوست داری بستنی بخوری؟ آیا دوست داری بازی کنی؟ آیا دوست داری با هم آب بازی کنیم؟

منبع : نکاتی در برخورد با کودکان لجباز که کسی به شما نمی گوید

بازدید : 195
سه شنبه 18 خرداد 1400 زمان : 18:14

ریزش مو ، علل و درمان های خانگی برای ریزش مو

ریزش مو عاملی بسیار شایع در میان مردان و زنان می باشد و در دراز مدت بر روی ظاهر افراد تغییراتی ایجاد می کند که باعث نگرانی افراد می شود، ریزش پنجاه تا صد عدد مو در طول روز طبیعی می باشد این اتفاق برای این که موهای مرده بریزد تا موهای جدید رشد کند به وجود می آید و بسیار لازم و طبیعی می باشد.

اما در بسیاری از افراد به دلیل وراثت و فشارهای جسمی و روانی ریزش مو بیش از اندازه اتفاق می افتد و روش های درمانی خاص خود را دارد، با مراجعه به متخصص و با استفاده از دارو می توان از کم پشتی و ریزش مو جلوگیری کرد.

در ادامه این مقاله مجموعه ای از روش های خانگی موثر و بدون عوارض برای ریزش مو را بیان می کنیم که روش های مفید تری نسبت به دارو ها و مواد شیمیایی می باشد، همچنین بهره بردن از مشاور برای کنترل استرس و اضطراب تا حد زیادی از ریزش مو جلوگیری می کند.

چرا جلوگیری از ریزش مو اهمیت دارد؟

ریزش مو اتفاقی است که احتمال دارد در هر سنی رخ دهد و با توجه به شرایط جسمی و روانی افراد متفاوت می باشد، جلوگیری از ریزش مو به دو دلیل اهمیت دارد، اول این که ریزش مو تاثیر مستقیمی بر روی زیبایی فرد دارد و فردی که موهای پرپشت و زیبایی دارد نشانگر شادابی و جوانی او می باشد و اگر ریزش مو زیاد باشد به مرور بر چهره فرد اثر می گذارد و دلیل دوم به خاطر آسیب های روانی است که بر روی فرد گذاشته می شود.

آسیب های روانی عبارت اند از: کم شدن اعتماد به نفس، ترس و خجالت در حضور جمع، تجربه استرس و اضطراب زیاد در کنار بی قراری و احساس ناخوشی از پیامد های نامطلوب ریزش مو می باشد.

ریزش مو در سنین کودکی و نوجوانی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد و لازم است هر چه سریع تر اقداماتی برای درمان آن صورت گیرد.

عمده ترین دلیل ریزش مو کدام اند؟

به طور طبیعی روزانه مقداری از موهای انسان از سر جدا می شود و می ریزد، اما آن چه که به عنوان ریزش مو مطرح می شود میزان غیر طبیعی مو می باشد که بیش از اندازه است و از کف سر جدا می شود، ریزش مو دلایل متفاوتی دارد که برخی از این دلایل را در ادامه شرح داده ایم.

ریزش مو، وارثت

اگر در خانواده ای هستید که خانم های خانواده از سنی به بعد شروع به از دست دادن موهای سرشان می کنند خطر کم پشت شدن مو ها در شما هم وجود خواهد داشت و به ریزش مو در زنان آندروژنیک آلوپسیا می گویند که الگوی مشابه را در مردان تشکیل می دهد.

ریزش مو در زنان برخلاف مردان خط موشان به عقب نمی رود و فقط فرقشان بازتر می شود و موهایشان نازک تر می گردد، نشانه های ریزش مو ارثی تقریبا از ۲۰ سالگی آغاز می شود و برای درمان این مشکل می توانید از محلول ماینوکسیدیل روزی دو مرتبه استفاده کنید.

ریزش مو، فشار های جسمی

بعضی از افراد به دلیل ضربه فیزیکی مانند جراحی، تصادف، ضربه یا حتی آنفولانزا می تواند منجر به ریزش موی موقتی شود، مو دارای یک چرخه منظم است و شامل مرحله رشد، مرحله استراحت و مرحله ریزش می باشد و زمانی که اتفاق استرس زایی برای شما به وجود می آید این چرخه از هم می پاشد و باعث می شود تا مرحله آخر یعنی ریزش مو اتفاق بیفتد و مشکل ریزش مو معمولا ۳ تا ۶ ماه بعد از ضربه فیزیکی اتفاق می افتد.

ریزش مو، بارداری

یکی از دلایل ریزش مو بارداری می باشد که به دلیل فشار های جسمی و ترشح هورمون ها در فرد به وجود می آید و ریزش مو در بارداری بیشتر پس از به دنیا آمدن نوزاد اتفاق می افتد و قبل از تولد ریزش مو زیاد نمی باشد اما نگران نباشید زیرا بعد از گذشت چند ماه دوباره موهایتان رشد خواهند کرد و مثل قبل می شوند، هم چنین اگر مراقبت های قبل از بارداری را انجام دهید به شما در پیشگیری از مشکلات بعد از بارداری کمک خواهد کرد.

ریزش مو، مصرف بیش از حد ویتامین A

اگر بیش از اندازه از ویتامین ها و یا مکمل های حاوی ویتامین A استفاده کنید نقش محرک برای ریزش مو خواهد داشت برای حل این موضوع باید مصرف ویتامین ها را قطع کنید تا ریزش مو به روال قبل برگردد و یا از پزشک بخواهید تا دارو و ویتامین دیگری را جایگزین ویتامین A کند.

کمبود پروتئین

اگر در مواد غذایی تان به اندازه کافی پروتئین دریافت نکنید احتمالا رشد موهای شما متوقف می شود و بدن کمبود پروتئین را با توقف رشد موها جبران می کند، این اتفاق معمولا دو تا سه بعد از این که دریافت پروتئین کم می شود، رخ می دهد.

پروتیئن در بسیاری از مواد غذایی مصرفی مانند گوشت، ماهی، تخم مرغ و غیره وجود دارد و اگر از محصولات حیوانی استفاده نمی کنید می توانید حبوبات استفاده کنید تا کمبود پروتئین جبران شود.

الگوی تاسی سر

از هر سه مرد، دو نفر آن ها تا سن ۶۰ سالگی تجربه کاهش مو را خواهند داشت این نوع ریزش مو در مردان به دلیل ترکیب شدن هورمون ها و ژن های مردانه به وجود می آید و در بسیاری مواقعی حرفی شبیه به حرف M را به وجود می آورد.

برای پیشگیری از کاهش مو می توانید از داروهای خوراکی مانند فیناستراید و محلول مینوکسیدیل استفاده کنید و تاسی های سر معمولا با کورتیکواستروئیدها درمان می شود و مهم ترین عامل برای کاهش روند تاسی سر جلوگیری از اضطراب و استرس می باشد و فرد باید آرامش خودش را حفظ کند.

فشارهای روانی

فشارهای روانی نسبت به فشارهای فیزیکی، ریزش مو کمتری را به وجود می آورند و فشارها در بسیاری مواقع ریزش مو را تشدید می کنند، زمانی که شما عزیزی را از دست داده اید یا طلاق گرفته اید دچار فشار های روحی می شوید و به خاطر فشارهای روحی ریزش موی بیشتری را شاهد خواهید بود در این وضعیت باید استرس خود را کاهش دهد و سعی کنید خود را در شرایط آرام تری قرار دهید.

کم خونی

به طور میانگین از هر ده زن، یک نفرشان به خاطر کمبود آهن به کم خونی مبتلا می شوند و درمان این مشکل بسیار آسان است و به وسیله یک مکمل آهن به سادگی می تواند کم خونی را رفع کرد، از دیگر علائم کم خونی می توان به خستگی، سردرد، سرگیجه، رنگ پریدگی و سردی دست ها و پاها اشاره کرد.

کم کاری تیروئید

یکی دیگر از دلایل ریزش مو کم کاری تیروئید می باشد، تیروئید یک غده کوچک در گردن می باشد که برای سوخت و سار و رشد و نمو بسیار ضروری است و زمانی که این غده به درستی فعالیتش را انجام ندهد و به اندازه کافی هورمون تولید نکند منجر به ریزش مو می شود.

داروهای مصنوعی تیروئید به متعادل شدن کارکرد این غده در بدن کمک می کند و زمانی که ترشح هورمون های این غده به حد تعادل برسد ریزش موی شما خود به خود برطرف خواهد شد.

کاهش شدید وزن

کاهش شدید وزن به طور ناگهانی باعث می شود تا ضربه جسمی به شما وارد شود و دچار ریزش مو شوید. اگر با کم خوردن و عدم تغذیه مناسب وزن خود را کاهش دهید این مسئله باعث می شود تا مواد معدنی و ویتامین های کمتری به بدن شما برسد و دچار ریزش مو شوید.

منبع : ریزش مو ، علل و درمان های خانگی برای ریزش مو

بازدید : 193
سه شنبه 18 خرداد 1400 زمان : 18:11

آیا تابحال به این مسئله فکر کرده اید که برای شروع یک زندگی مشترک به چه مهارت هایی نیاز دارید؟ تابحال شده با خود بگویید که چرا برای مهمترین رویداد زندگی انسان هیچ نوع آموزش رسمی خاصی وجود ندارد؟ مسلما زندگی زناشویی، پدیده ای است که نیاز به مهارت های بسیاری دارد. در این مقاله به بررسی نکات و مهارت ها و آگاهی هایی قبل از ازدواج باید فرا بگیرید می پردازیم.

متاسفانه برخی فکر می کنند که همین که خانم خانه غذا درست کردن و خانه داری را بلد باشد و همین که مرد بتواند مایحتاج مالی زندگی را تامین کند و همچنین هر دو بتوانند نیازهای جنسی یکدیگر را برطرف کنند، زندگی مشترک به خوبی پیش خواهد رفت. اما این تفکر کاملا اشتباهی است، اگر چه چنین مواردی لازمه شروع زندگی مشترک هستند ولی کافی نمی باشند و موارد مهم تر دیگری تحت عنوان مهارت های زندگی و آگاهی های پیش از ازدواج هستند که موفقیت زندگی مشترک را تضمین می کنند.

مهارت های زندگی، مجموعه توانایی های روانی – اجتماعی هستند که به فرد کمک می کنند تا در مسیر رشد و ارتقا و سازگاری با خود، دیگران و محیط گام بردارد و بتواند با مقابله موثر با چالش ها و مقتضیات زندگی مشترک، زندگی خود را بهبود ببخشد.

در واقع داشتن زندگی زناشویی شاد و موفق خواسته و آرمان هر انسان متاهلی است و انسان همواره به دنبال آن است و تحقق این آرمان ها با کسب آگاهی های پیش از ازدواج و مهارت های مناسب امکان پذیر خواهد بود.

ما در این مقاله سعی کرده ایم شما را با انواع مهارت های مورد نیاز برای شروع زندگی مشترک آماده کنیم. بنابراین ادامه مقاله را از دست ندهید.

امیدواریم که با مطالعه این مطالب و کسب آگاهی به دنبال خود شناسی و تلاش برای کسب این مهارت ها قدم بردارید تا بتوانید در آینده زندگی مشترک موفقی را تجربه کنید.

آگاهی های قبل از ازدواج که کسی به شما نمی گوید

مهارت های لازم برای شروع زندگی زناشویی

  • خودشناسی

خودشناسی، اصطلاحی در روانشناسی است و به دانش فردی در مورد خود به کار می رود و فرد بوسیله آن به توصیف اطلاعات فردی خود می پردازد.

خودشناسی مرتبط با خود اندیشی، فکر کردن در مورد خود، انتقاد از خود یا حتی پرسشگری و قضاوت از تفکر خود، محسوب می شود.

تعریف خود به عنوان فردی درون گرا، برون گرا، هیجان خواه یا احساساتی نوعی رسیدن به خودشناسی است.

اولین و مهمترین مهارت برای داشتن زندگی مشترک موفق، خودشناسی است.

در واقع تا زمانی که فرد نتواند شناخت مطلوبی از خود کسب کند و تا زمانی که متوجه نباشد که دقیقا در زندگی به دنبال چه چیزی است و چه نوع سبک زندگی را دوست دارد، نمی تواند با همسر خود ارتباط مطلوبی برقرار کند چون در صورت عدم شناخت خود، همسرتان، مدام دچار سردرگمی می شود و متوجه نخواهد بود که شیوه درست رفتار و برخورد با شما چگونه است و شما دقیقا چه نیازهایی دارید.

برخی افراد به اشتباه فکر می کنند که خود را به خوبی می شناسند، اما کسب شناخت از خود آنطور که به نظر می رسد آسان نیست و بسیاری از افراد به دلیل عدم تحمل انتقاد و همچنین عدم واکاوی خود به شناخت مطلوبی از خود دست پیدا نمی کنند و همین امر می تواند زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات زناشویی باشد.

خودشناسی می تواند زیرمجموعه های مختلفی داشته باشد.

شناخت هویت خود و داشتن تعریف مشخص از خود و همچنین آگاهی از علاقمندی ها، ظرفیت ها و توانمندی ها از جمله مواردی هستند که در خودشناسی جای می گیرند.

یکی دیگر از مسائل مهم در خودشناسی شناخت غریزه جنسی خود است.

نیاز جنسی و برطرف کردن آن یکی از عوامل اصلی سوق دادن انسان به سمت ازدواج است و وجود تعارض در روابط جنسی، می تواند در روابط زناشویی تاثیر منفی بسیاری بگذارد. بنابراین نیاز است که پیش از ازدواج شناخت کافی و دقیق نسبت به این غریزه و نحوه کارکرد آن ر بدست آورید تا از طریق کسب شناخت بتوانید به خوبی آن را مدیریت و کنترل کنید تا با کم توجهی یا بی توجهی به نیازهای جنسی همسرتان، در رابطه زناشویی تان اختلال ایجاد نکنید.

  • کسب مهارت های روان شناختی

کسب حد نصابی از رشد شناختی و عاطفی، صلاحیت و توانمندی فرد را برای شروع زندگی مشترک مشخص می سازد. البته این مهارت ها در طی زمان و متناسب با مراحل بعدی زندگی (مشخص شدن نقش ها و پذیرش آن ها) به رشد و تکامل می رسند و به حد مطلوب خود می رسند. ولی برای شروع زندگی مشترک داشتن حداقلی از این مهارت ها نیاز است.

مهارت های شناختی به معنای توانایی تفکر درست و پردازش آن افکار، استدلال و حل مسئله در شرایط مختلف است.

رشد عاطفی نیز به معنای شناخت عواطف و احساسات و نحوه درست ابراز آن ها و همچنین مدیریتشان می باشد.

  • دارا بودن بهداشت و سلامت روان

شاید در نگاه اول سلامت جسمی بیشتر از سلامت روان اهمیت داشته باشد، ولی دارا بودن سلامت روان یکی از فاکتورهای اصلی آمادگی های قبل از ازدواج است.

سلامت روان زیر مجموعه توانمندی های روانشناختی است و همچنین ارتباط مستقیمی با سلامت جسمانی دارد و اگر فردی از سلامت روان برخوردار نباشد ممکن است به مرور از نظر جسمی نیز با مشکل مواجه شود.

مشکلات روانی می تواند مانعی جدی برای ازدواج موفق باشند، بنابراین فردی که در آستانه ازدواج است باید اهمیت زیادی برای این مسئله قائل باشد و نیاز است که با کسب مهارت و بینش نسبت به رفتار و عواطف خود از بروز این موانع به طور جد جلوگیری کند.

همچنین اگر فردی احساس می کند که مبتلا به اختلال روانشناختی خاص مثل اختلال افسردگی، اضطراب، وسواس و غیره است، نیاز است که قبل از هر گونه اقدامی برای ازدواج در جهت بهبود و رفع این مسئله گام بردارد و به این امید که با ازدواج می تواند مشکلات روان شناختی اش را حل کند، نباشد چون این تفکری غلط است و در صورت عدم حل این مشکلات و شروع زندگی مشترک نه تنها این مشکلات برطرف نخواهند شد بلکه ممکن است شدت نیز پیدا کنند.

یادتان باشد که همسر شما قرار نیست فرشته نجات شما و حلال مشکلات پیش از ازدواجتان باشد و شما با ازدواج قرار است که مسئولیت سنگینی را بر عهده بگیرید و برای بر عهده گرفتن این مسئولیت نیاز است که از نظر شناختی آماده و در شرایط مساعدی باشید.

  • مهارت های ارتباطی از آگاهی های قبل ازدواج

اگر شما مهارت های ارتباطی کافی را بلد نباشید و توانایی خوب گوش دادن، خوب صحبت کردن و تجزیه و تحلیل صحبت ها و رفتارهای همسرتان را نداشته باشید و همچنین نتوانید در مورد اختلاف های بین فردیتان به درستی و به صورت مسالمت آمیز گفت و گو کنید، نمی توانید به آرامش و رضایت و هماهنگی در زندگی زناشویی دست پیدا کنید.

باید خودتان را برای این مسئله که ممکن است هر از گاهی بین شما و همسرتان اختلافاتی به وجود بیاید آماده کنید و بدانید که وجود اختلاف بین زن و مرد و به طور کلی بین افراد حتی پدر و مادر، خواهر و برادر و غیره امری کاملا طبیعی است، ولی اگر شما نتوانید در مورد مشکلات بین فردی و زناشویی تان گفت و گو کنید و نتوانید اختلافات و سوء تفاهمات را به صورت مسالمت آمیز حل کنید، قطعا در زندگی مشترکتان به مشکل بر می خورید، بنابراین داشتن مهارت حل مسالمت آمیز و منطقی مشکلات بین فردی اهمیت زیادی دارد.

داشتن توانایی های مثل درک متقابل، همدلی و گوش دادن فعال و همچنین مهارت هایی (مثل شوخ طبعی، عوض کردن بحث و غیره) برای کاهش تنش و ناراحتی در زمان های حساس، می تواند به شما در حفظ رابطه زناشویی موفق کمک کند.

  • مهارت ابراز صمیمیت

تصور کنید که زندگی مشترکتان را شروع کرده اید و علاقه زیادی نیز به همسر خود دارید ولی توانایی ابراز علاقه به همسر خود را ندارید. به نظرتان چه اتفاقی می افتد؟

طبیعی است که روز به روز ارتباط عاطفی بین شما کمرنگ تر خواهد شد و زندگی مشترک برایتان کسل کننده می شود.

بنابراین بسیار مهم است که شما توانایی ابراز علاقه، صمیمیت، محبت کردن و عشق ورزیدن به همسر خود را بلد باشید و بتوانید به همسرتان در گفتار و رفتارتان عشق و علاقه تان را نشان دهید. طبیعی است که اگر چنین مهارتی نداشته باشید همسر شما تصور می کند که به او علاقه ای ندارید.

همچنین زمانی که در آینده صاحب فرزند شوید، فرزند شما نیز به ابراز محبت کلامی و رفتاری شما نیاز دارد و در صورت عدم توانایی در ابراز محبت و صمیمیت، شخصیت و روحیه فرزند شما آسیب می بیند و احساس رها شدگی می کند.

  • آگاهی از تفاوت های زن و مرد

مسلما زن و مرد تفاوت های شخصیتی و رفتاری زیادی با یکدیگر دارند، همچنین هر کدام از آن ها نقش ها و مسئولیت های مختلفی در زندگی زناشویی دارند.

شناخت این تفاوت ها برای شروع زندکی مشترک اهمیت زیادی دارد و کسی که قصد دارد زندگی مشترک را شروع کند نیاز است که نسبت به خصوصیات و نیازهای جنس مخالف خود اطلاعات کسب کند تا بتواند در شرایط مناسب و در تعامل با همسر خود، رفتار مناسبی داشته باشد.

مثلا نیاز است که آقایان بدانند که زن ها نسبت به مردان عاطفی تر، احساسی تر و حساس ترند و برون ریزی عاطفی و احساسی در آن ها بالاتر است و همین امر باعث می شود که در مواقع ناراحتی و اختلاف، نیاز به صحبت کردن و برون ریزی احساسی داشته باشند، که البته چنین خصوصیاتی معمولا نقطه مقابل آقایان است.

اغلب آقایان در هنگام ناراحتی تمایل به سکوت و درون ریزی دارند و ترجیح می دهند که مدتی را تنها باشند. حال اگر آقایان و خانم ها نسبت به این تفاوت ها آگاه نباشند و هر کدام بر اساس نیازها و خصوصیات خودشان سعی در رفع نیازهای همسرشان بکنند، با مشکلات زیادی در زندگی مواجه می شوند.

همچنین اگاهی از نقش ها و مسئولیت های متفاوت زن و مرد در زندگی زناشویی از جمله مسائل مهم است که نیاز است در جهت کسب آگاهی در مورد آن تلاش شود.

اگر چه تعیین مسئولیت ها مسئله ای توافقی بین زن و مرد بر حسب شرایط زندگی شان است، اما باید بدانیم که زن و مرد هر کدام نقش مخصوص به خود را در زندگی دارند و با توجه به نقشی که در آن قرار گرفته اند نیاز است مسئولیت پذیر و مسئولیت شناس باشند و حقوق و تکالیف خود و همسرشان را بدانند. بهترین زمان برای آموختن این فاکتور، سنین آستانه ازدواج است.

منبع : آگاهی های قبل از ازدواج که کسی به شما نمی گوید

بازدید : 188
شنبه 8 خرداد 1400 زمان : 18:58

درمان شکست عشقی بدون رنج کشیدن

درمان شکست عشقی از چه راهی امکان پذیر می باشد؟ عشق یکی از عمیق ترین احساسات بشری می باشد که می تواند مجموعه ای از احساسات و هیجانات قوی برای فرد به همراه داشته باشد و هرچه این عشق و احساس قوی تر باشد باعث می شود تا هنگام شکست خوردن فرد رنج بیشتری را متحمل شود.

در این شرایط احتمال دارد که فرد از نظر روحی و عاطفی دچار مشکلات بسیاری شود و غم از دست دادن رابطه باعث شود تا به مشکلات افسردگی و اضطراب دچار شود برای این که از مرحله شکست عشقی عبور کنید نیاز است تا از مشاور و روانشناس کمک بگیرید و اقدامات لازم برای کنار آمدن با شکست عشقی صورت گیرد.

برای این که با روش ها و راهکارهای درمانی شکست عشقی آشنا شوید این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

علل تفاوت افراد در واکنش به شکست عشقی

چرا بعد از شکست عشقی بعضی ها بی تفاوت به زندگی شان ادامه می دهند و بعضی ها تا پای مرگ هم جلو می روند؟ شما دوست دارید پس از تجربه شکست عشقی جز کدام دسته باشید؟

ذهنیت افراد از عاطفه و عشق و دوست داشتن از سال های قبل شکل گرفته است زمانی که برای اولین بار مادرتان شما را در آغوشم گرفت و وجود مادرتان را حس کردید اما احتمال دارد که همین چندماه یا چند سال پیش عاشق شده باشید.

کسانی که مادرشان را از دست داده اند شکست های عشقی وحشتناک تری را تجربه کرده اند البته منظور تنها از دست دادن فیزیکی نمی باشد و افراد اگر به هر دلیل رابطه عاطفی و مادرانه با مادرشان را از دست داده اند همیشه به دنبال مادر جایگزین هستند و اگر دومین مادرشان نیز بی رحم باشد در این شرایط دنیا را جای بسیار وحشتناکی خواهند دید و تصور می کنند دنیا جایی است که افراد همه چیز را از دست می دهند.

البته عکس این قضیه هم صادق است و افرادی که به طور مداوم مورد توجه والدینشان هستند و به آن ها وابستگی زیادی دارند به راحتی نمی توانند “نه “را قبول کنند. شما با توجه به موقعیت و شرایطی که تربیت شده اید می توانید عکس العمل های متفاوتی از خودتان نشان دهید.

البته تنها این موارد همه ماجرا نمی باشد بلکه عوامل فردی و محیطی گوناگونی بر روی این موضوع اثر می گذارد و درمانگر می تواند هر یک از این نقش ها را مورد ارزیابی قرار دهد .

آیا سپری شدن زمان راه درمان شکست عشقی است؟

جواب این سوال هم می تواند مثبت و هم منفی باشد. برخی از افراد برای کنار آمدن با شکست عشقی به ۶ ماه زمان نیاز دارند تا بتوانند آن مسئله را به خوبی بپذیرند و زندگی عادی خود را دوباره آغاز کنند اما در بعضی افراد غم و اندوه همچنان باقی می ماند و هر چه می گذرد فرد در خاطراتش بیشتر غرق می شود و در این شرایط افسردگی به شکست عشقی اضافه شده و اوضاع پیچیده تر شده است.

به همین دلیل بهتر است از همان ابتدا با یک درمانگر در ارتباط باشید تا بتوانید اوضاع روانی خود را تحت کنترل قرار دهید و اقدامات لازم برای درمان را انجام دهید.

نقش بخشش در درمان شکست عشقی

گاهی اوقات رابطه عاطفی با اتفاق های ناخوشایندی همراه می شود و فرد ممکن است خیانت کار و دروغگو در آید که در این صورت علاوه بر احساس شکست، فرد دچار خشم و نفرت زیادی می شود، در این حالت اگر می خواهید دچار آسیب های روحی دراز مدت نشوید باید برخی از خصایل را در وجودتان تقویت کنید زیرا اگر این خصوصیت های اخلاقی را نداشته باشید درمان شکست عشقی برای شما دشوار خواهد شد.

توانایی بخشیدن

مهم ترین نکته ای که باید بدانید و به آن را به کار گیرید توانایی بخشیدن می باشد.

بخشش تنها کلماتی که بر زبان جاری می شود و یا از ذهن عبور می کند نمی باشد بلکه یک فرآیند عمیق عاطفی است، شما باید از صمیم قاب شریک عاطفی تان را ببخشید زیرا بخشش یک نکته بسیار کلیدی برای درمان شکست عشقی می باشد، اما چرا این مسئله این قدر مهم است؟ زیرا زمانی که طرف را می بخشید خودتان را به آرامش رسانده اید، احتمال دارد برای شما سوال پیش آید که آخر چطور؟ هرگز امکان ندارد او را ببخشم و بدی هایی که به من کرده است را از یاد ببرم، پاسخ ما به شما این است تا زمانی که او را نبخشید هرگز در شکست عشقی به آرامش نخواهید رسید.

همچنین قرار نیست که شما نقش یک بازنده را داشته باشید بلکه باید به خودتان فرصت دهید تا دوباره عشق را تجربه کنید و رابطه ی جدیدی را شکل دهید، برای شروع دوباره می توانید از متخصص روانشناس کمک بگیرید.

مراحل چهار گانه ای که برای درمان شکست عشقی باید طی کنیم

برای این که بتوانید با شکست عشقی کنار بیایید و آن را درمان کنید باید از چهار مرحله روانشناختی عبور کنید و بدون عبور از این مراحل هرگز نخواهید توانست شکست عشقی تان را به طور حقیقی درمان کنید این مراحل عبارت اند از شوک، انکار، بازآفرینی و استقلال عاطفی.

در اواخر رابطه عاشقانه تان احتمال دارد رابطه شما زیاد خوب نبوده و به درستی پیش نرفته باشد و در یکی از روزها بدون هیچ مقدمه ای شریک عاطفی تان به نزدتان آمده و می گوید قصد ادامه دادن ندارد و می خواهد شما را ترک کند اما شما هرگز تصور نمی کردید که این طور اتفاقی بیفتد و در این شرایط شوکه می شوید.

مرحله دوم شکست عشقی انکار می باشد؛ در این هنگام هر دو طرف رابطه چه آن کس که رابطه را ترک می کند و چه آن فردی که طرد می شود سعی دارد تا شرایط به وجود آمده را کتمان کند و آن ها همچنان با یکدیگر تماس می گیرند و دوست ندارند بپذیرند که قرار است رابطه آن ها برای همیشه به پایان برسد.

بازآفرینی

پس از آن نوبت به مرحله بازآفرینی می رسد، شما از کسی که مدت ها او را دوست داشته اید جدا می شوید و شرایطی سختی را تجربه می کنید و اکنون در یافتن معنی و مفهوم زندگی تان با مشکلاتی رو به رو شده اید و برنامه ای برای انجام دادن ندارید و برای این که خودتان را سرگرم کنید و بدون رابطه داشتن به معنایی برای وجود خود برسید دست به فعالیت های مختلف می زنید گاهی به کلاس موسیقی می روید و گاهی باشگاه ثبت نام می کنید در صورتی که شما بتوانید این مرحله از شکست را با موفقیت به پایان برسانید وارد مرحله استقلال عاطفی شده اید.

منبع : درمان شکست عشقی بدون رنج کشیدن

بازدید : 216
شنبه 8 خرداد 1400 زمان : 18:56

ریلکسیشن، تکنیکی است که در مواقع استرس زا می تواند به شما یاری برساند و به آرامش روان شما کمک بسیار زیادی بکند. در این مقاله به تکنیک های ریلکسیشن پرداخته می شود که می تواند بسیار مفید باشد.

قبل از پرداختن به مبحث ریلکسیشن و تکنیک های آن، بهتر است با مفهوم استرس و فرایند آن آشنا شویم:

استرس چیست؟

استرس، در علم روانشناسی به عنوان نوعی فشار و تنش عصبی شناخته می شود و هر محرکی که باعث ایجاد تنش در انسان شود، استرس زا شناخته می شود. استرس می تواند موجب نگرانی، بی قراری مداوم، تپش قلب، انقباض عضلانی شدید، بی خوابی، تنگی نفس و افزایش سرعت تنفس، لرزش دست و لب ها و غیره شود.

اما استرس بر خلاف باور عموم، یک هیجان سرتاسر منفی نیست بلکه جنبه های مثبتی هم دارد و به دو بخش مثبت و منفی تقسیم می شود.

استرس در برخی از موارد می تواند از انسان محافظت کند و یا موجب پیشرفت، انگیزه و افزایش تحرک در فرد شود، به این جنبه از استرس، استرس مثبت می گویند.

در مقابل استرس مثبت که برای پیشرفت شخصی نیاز است و به بقای انسان کمک می کند، استرس منفی وجود دارد.

استرس منفی همان است که از آن به عنوان اختلال یاد می شود، بسیار شدید است، تمام زندگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و مختل کرده است و به همین دلیل توان انجام کارهای عادی را از فرد گرفته است. استرس منفی علاوه بر مختل کردن شرایط روانی افراد، شرایط جسمی فرد را به طور کلی مختل می کند و باعث آسیب رساندن به کل سیستم بدن می شود. به همین دلیل است که برای کاهش و رفع آن، نیاز است که حداکثر تلاش خود را بکار بگیریم.

یکی از اصلی ترین راه های کاهش استرس ریلکسیشن یا تن آرامی است.

فرایند ریلکسیشن به این صورت است که به آرام سازی عضلات بدن و رهایی از هرگونه اسپاسم و گرفتگی کمک می کند. در واقع ریلکسیشن نقطه مقابل استرس است و بر خلاف استرس که باعث انقباض عضلانی می شود، ریلکسیشن به رهایی و آرامش عضلانی کمک می کند و تنش و ناراحتی را کاهش می دهد. همچنین باعث بالا رفتن آرامش، افزایش کیفیت خواب و تجربه خواب آرام در فرد می شود و به طور کلی سیستم ایمنی فرد را تقویت می کند.

تکنیک های ریلکسیشن

ریلکسیشن برای کاهش خشم و اضطراب و همینطور درمان افسردگی نیز کاربرد دارد و به طور کلی حالتی است که به تعادل جسم و ذهن کمک می کند.

در واقع استدلال علمی این تکنیک به این صورت است که روی ارتباط ذهن و جسم تاکید می کند و نشان می دهد که هرچه جسم آرام تر باشد ذهن نیز به آرامش بیشتری می رسد، یعنی همانطور که ذهن روی بدن اثر می گذارد، تنش و اضطراب و تجربه استرس نیز می تواند سیستم ایمنی بردن را ضعیف کند، در مقابل شرایط جسمی نیز روی روان و ذهن انسان اثر می گذارد و اگر بتوانیم جسم و عملکردهای جسمی را آرام کنیم موفق خواهیم شد که ذهن آرامی داشته باشیم و استرس را از بین ببریم.

با کمی صبر و حوصله و البته تلاش مستمر در انجام تمرین ها در طول روز و وقت گذاشتن برای جسم و ذهنتان می توانید به آرامش لازم دست پیدا کنید.

حال که با فواید و کاربردهای ریلکسیشن آشنا شدید، می توانیم به تکنیک های آن بپردازیم.

ریلکسیشن انواع مختلف و کاربردهای مختلف دارد که سعی می کنیم همه آن ها را به طور مفصل برای شما توضیح دهیم.

تکنیک های ریلکسیشن

  • تکنیک تنفس

آموزش و بکارگیری درست تنفس عمیق بسیار اهمیت دارد چون پایه اصلی تمام روش های آرمیدگی، تنفس عمیق (تنفس دیافراگمی) است. هرچند که این نوع تنفس در ظاهر ساده به نظر می رسد اما نیاز به تمرین و آگاهی دارد و اگر درست انجام شود می تواند روش سریع و موثری برای کنترل استرس باشد.

تمرین تنفس بخش مهمی از تمرین آرام سازی عضلانی است که می تواند با روش های دیگری مثل موسیقی درمانی همراه شود.

4 نوع تکنیک تنفس وجود دارد از جمله:

  • تنفس یکسان
  • تنفس جمجمه درخشان
  • تنفس شکمی
  • تنفس متناوب

هریک از این تنفس ها روش مختص به خود را دارند و کاربردهای آن ها نیز با یکدیگر متفاوت است. بنابراین در ادامه هریک را به صورت جداگانه برای شما توضیح خواهیم داد.

  • تنفس یکسان

تنفس یکسان به ایجاد تعادل در بدن و در نتیجه سلامت پایدار کمک می کند که مهمترین کاربرد آن برای داشتن خوابی راحت است. بنابراین انجام آن قبل از خواب کمک زیادی به شما می کند اگرچه در هر لحظه از شبانه روز می توانید آن را انجام دهید و از فوایدش بهره مند شوید.

در این روش دم و بازدم تنها از راه بینی انجام می شود و نیاز است که مدت زمان دم و بازدم باهم برابر باشند و هرکدام 5 ثانیه طول بکشند. به این صورت که شما به مدت 5 ثانیه نفسی عمیق از راه بینی می کشید و سپس به آرامی نفستان را از بینی بیرون می دهید به طوری که مدت زمان بیرون دادن نفستان 5 ثانیه طول بکشد و به یکباره نباشد.

  • تنفس جمجمه درخشان

تنفس جمجمه درخشان به ایجاد هوشیاری در شما کمک می کند و موجب می شود که خواب از سر فرد بپرد. به همین دلیل انجام آن قبل از خواب توصیه نمی شود و بهتر است زمانی که از خواب بیدار می شوید برای شروع یک روز سرشار از انرژی آن را انجام دهید، یا اینکه اگر در طول روز احساس خواب آلودگی کردید می توانید به این روش اعتماد کنید و آن را انجام دهید تا مجددا انرژی تان بازگردد.

در این روش نیز دم و بازدم از راه بینی انجام می شود با این تفاوت که زمان و سرعت دم و بازدم با یکدیگر متفاوت است. به این صورت که نیاز است در ابتدا دمی آهسته و طولانی داشته باشید و سپس بازدم به صورت سریع و قوی اتفاق بیفتد و هوا از قسمت پایینی شکم به سمت بینی بیاید و به شدت خارج شود.

ابتدا ممکن است انقباضات شکمی در این روش توجه شما را جلب کند اما به مرور به آن عادت می کنید.

  • تنفس شکمی

اگر که قرار ملاقات یا جلسه ای مهم دارید و یا قبل از امتحان استرس شدیدی دارید می توانید از تنفس شکمی کمک بگیرید.

برای بهره مندی از این تنفس نیاز است که دست چپ خود را روی قفسه سینه تان بگذارید و در همان لحظه دست راست خود را روی شکمتان قرار دهید، سپس دمی عمیق از راه بینی بکشید و سپس آرام آن را از طریق دهان بیرون بدهید.

دستی که روی شکمتان گذاشته اید، باید با نفس های شما بالا بیاید و دستی که روی قفسه سینه خود گذاشته اید حرکت کمی دارد. دیافراگم باید کاملا به وسیله هوا منبسط شود. هنگام بازدم یعنی بیرون دادن نفستان، باید دست روی شکمتان به سمت داخل شکم حرکت کند اما بازهم دستی که روی قفسه سینه تان است حرکت کمی دارد.

برای اینکه نتیجه مطلوب را دریافت کنید سعی کنید روزانه ده دقیقه زمان بگذارید و در هر دقیقه 7 تا 10 بار دم عمیق و بازدم داشته باشید و از این طریق به کاهش ضربان قلب و آرامشتان کمک کنید.

  • تنفس متناوب

برای برقراری تعادل بین نیمکره چپ و راست مغز و افزایش تمرکز و انرژی می توان از تکنیک تنفس متناوب استفاده کرد.

سعی کنید در حالت نشسته قرار بگیرید به طوری که پشتتان کاملا صاف باشد و سپس شست دست راستتان را روی سوراخ راست بینی قرار دهید و سپس از طریق سوراخ چپ بینی نفس عمیق بکشید و بعد از این کار انگشت حلقه تان را روی سوراخ چپ بینی بگذارید و بازدم را از طریق سوراخ راست بینی انجام دهید.

دقت کنید که این روش را قبل از خواب انجام ندهید چون این تمرین باعث پاکسازی انرژی می شود و فرد را بیدار نگه می دارد.

  • ریلکسیشن پیشرونده عضلات (progressive muscle relaxation)

این روش توسط پزشک آمریکایی، ادموند جاکوبسن، ایجاد شد و برای اولین بار در سال 1908، در دانشگاه هاروارد ارائه شد.

این روش شامل دو مرحله می باشد که مرحله اول شامل انقباض عضلانی (شبیه سازی حالت هایی که در هنگام استرس تجربه می کنیم) و سپس مرجله دوم رها سازی و آرام سازی عضلات است.

منقبض کردن عضلات باید 10 ثانیه طول بکشد و رها سازی آن بین 20 تا 30 ثانیه زمان لازم دارد.

انجام دادن روزانه این روش به مدت 3 یا 4 هفته می تواند بسیار اثر بخش باشد. البته بهتر است که روزانه 2 بار این روش به کار گرفته شود. یکبار در طی روز و یکبار هم قبل از خواب.

این روش می تواند در 3 حالت ایستاده، نشسته و یا خوابیده با چشمانی باز یا بسته انجام شود، اما بهتر آن است که چشمان فرد بسته باشد.

در این روش به ترتیب از عضلات پایین تنه شروع می کنیم تا در نهایت به عضلات صورت برسیم. در لحظه فقط روی یک عضله تمرکز می کنیم و بعد از انقباض و رها سازی آن عضله به سراغ عضله بعدی می رویم.

ترتیب عضلات و ماهیچه ها در رها سازی بدین صورت است:

  1. عضلات پای راست
  2. عضلات پای چپ
  3. ساق پای راست
  4. ساق پای چپ
  5. ران راست
  6. ران چپ
  7. باسن
  8. شکم
  9. سینه
  10. پشت
  11. بازو و دست راست
  12. بازو و دست چپ
  13. گردن و شانه ها
  14. صورت

مراحل اجرا:

ابتدا چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید روی عضله مورد نظرتان و حسی که در آن وجود دارد تمرکز کنید. سپس سعی کنید عضله مورد نظرتان را تا جایی که امکان دارد به مدت 10 ثانیه منقبض کنید و بعد ازآن به آرامی عضله تان را رها کنید و کم کم به حسی که در هنگام رها شدن تجربه می کنید توجه کنید. برای لحظاتی در حالت آرامش باقی بمانید و آرام و عمیق نفس بکشید و بعد این مراحل (سفت و شل کردن) را روی عضله بعدی پیاده کنید، به طوری که در سر تا سر بدنتان اجرا شود.

منبع : تکنیک ریلکسیشن به روش عملی چگونه است؟ + موسیقی ریلکسی

بازدید : 189
دوشنبه 3 خرداد 1400 زمان : 22:18

آیا تابحال برایتان پیش آمده که بعد از پیاده شدن از ماشینتان، هنگامی که کمی از آن فاصله گرفتید در مورد قفل کردن یا نکردن در ماشین به شک افتاده و وسواس داشته باشید؟ آیا تاکنون از اطرافیان شنیده اید که وسواسی هستید؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است این مقاله را از دست ندهید.

برای همه ما چنین تجربه هایی پیش می آید و کاملا طبیعی است. اما افراد وسواسی این نوع کارها را بیش از حد تکرار می کنند و به جهت همین تکرارها، روند زندگی عادی شان مختل می شود.

اختلال وسواس فکری و عملی یا اختلال وسواسی اجباری

اختلال وسواسی-اجباری که به اختصار به آن (OCD) می گویند، دو عنصر مهم به نام وسواس و اجبار دارد که گاهی از هم مستقل هستند.

  • وسواس (obsessions): تحمیل سمج افکار، تصورات و تکانه های ناخواسته ای هستند که سبب می شوند فرد مضطرب شود. در واقع وسواس های فکری اضطراب فرد را بالا می برند.

وسواس به سه شکل (افکار، ترس ها و تصاویر ذهنی) خودشان را نشان می دهد، که در ادامه به توضیح این موارد می پردازیم:

افکار وسواسی

افکار وسواسی مدام در ذهن مرور و تکرار می شوند و شبیه به زنگ خطر عمل می کنند.

مثلا اگر فرد به وسیله کثیف دست بزند ممکن است مدام با خود بگوید اگر همین حالا دستم را نشورم حتما مریض خواهم شد. تردید درباره بستن یا نبستن شیر گاز، قفل در ماشین یا خانه، دغدغه داشتن در مورد انجام دادن اعمال عبادی و غیره از این دسته افکار هستند.

ترس از اشکال وسواس

نگرانی های پی در پی نسبت به اعمال خود.

فرد مدام به این فکر می کند که مبادا کار نابجا، ناشایست و نامطلوب انجام دهد، مثلا ترس از صدمه زدن به یکی از عزیزان.

تصاویر ذهنی (ایماژها)

شکل گیری مداوم تصاویر وحشتناک در ذهن فرد.

تصاویر ناراحت کننده مثل سکس با حیوانات، کودک آزاری، آدم کشی

وسواس عملی چیست؟

اجبارها (compulsions) اعمالی هستند که فرد احساس می کند مجبور به انجام آنها است تا از این طریق بتواند با وسواس مقابله کند یا با آن کنار بیاید.

شستن مکرر دست ها، چک کردن مداوم قفل درو پنجره ها، انجام دادن رفتارهایی طبق نظم و ترتیب خاص و غیره نمونه هایی از این اجبارهاست که فرد خود را مجبور به انجام آن ها می کند.

  • اعمال وسواسی در یکی از 4 طبقه زیر قرار می گیرند، که در ادامه به طور کامل توضیح داده می شوند:

شمارش (نظم و تقارن)، وارسی (شک و تردید مرضی)، پاکیزگی (آلودگی)، احتکار

وسواس های مربوط به آلودگی، رایجترین نوع وسواس فکری هستند.

چرا با وجود دشوار بودن اعمال اجباری فرد خود را ملزم به انجام آنها می کند؟

همانطور که گفتیم وسواس های فکری سبب بالا رفتن اضطراب افراد می شود بنابراین زمانی که افکار مزاحم به ذهن فرد هجوم می آورند فرد مجبور است اضطراب زیادی را تجربه کند حال ممکن است که فرد برای کاهش اضطراب خود دست به اعمالی بزند.

برای مثال نگرانی وسواسی درباره اینکه مبادا درها قفل نباشند (و در نتیجه دزد وارد خانه شود)، فرد ممکن است احساس اجبار کند که باید برگردد و قفل در را دوباره چک کند. بعد از این کار، فرد به طور موقت احساس آسودگی خیال می کند اما وقتی که دوباره خانه را ترک می کند وسواس دوباره برمی گردد و او را مجبور می کند برگردد و قفل را بار دیگر چک کند. این چرخه ممکن است تکرار شود تا اینکه فرد بتواند بی خیال شود و به سایر فعالیت های روزمره خود برسد.

بنابراین انجام دادن کارهای تکراری (وسواس عملی)، باعث کاهش اضطراب فرد می شود (بر خلاف وسواس های فکری که اضطراب را افزایش می دهند).

خصوصیت مشترک اعمال وسواسی و افکار وسواسی این است که هر دو، خود را به زور و بطور مستمر وارد هشیاری آگاهانه شخص وارد می سازند.

چیزهایی که در مورد وسواس نمی دانید

تشخیصی اختلال وسواس فکری – عملی (OCD)

در ادامه به سه ویژگی وسواس فکری-عملی اشاره شده است:

A: حضور وسواس ها، اجبارها یا هر دو:

وسواس ها:

  1. افکار، ترس ها و تصورات مکرر و مداوم نامناسب و مزاحم که باعث اضطراب می شود.
  2. افراد مبتلا برای توقف، سرکوب و خنثی کردن این افکار تلاش می کنند.
  3. فرد مبتلا این افکار را محصول ذهن خود می داند و نسبت به آنها هوشیار است.

اجبارها:

  1. انجام رفتارهای تکراری (مثل شستن دست) یا اعمال ذهنی (مثل شمردن) در واکنش به وسواس فکری.
  2. انجام رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی با هدف پیشگیری و کاهش اضطراب

B. وسواس ها و اجبارها وقت گیر هستند، بنابراین در عملرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی رنج شخصی و نابسامانی شدیدی به وجود می آورند.

C: ترس یا اضطراب، ناشی از یک اختلال دیگر یا مصرف موارد نباشد.

D: این نشانه ها را با اختلال روانی دیگر نتوان توضیح داد.

علت وسواس فکری

تورم مغز، آسیب های مغزی، غده های مغزی با این اختلال مرتبط هستند.

اما دو ناحیه لوب پیشانی و گره های پایه در ارتباط با این اختلال شدیدا اهمیت دارند. در افراد مبتلا به OCD در مراکز کنترل حرکتی عقده های قاعده ای و قطعه های پیشانی مغز، افزایش فعالیت دارند.

فرایند شرطی سازی نیز در تثبیت نشانه های افراد وسواسی نقش بسیاری دارد. به طوری که رفتار این افراد با کاهش موقتی اضطراب تداعی می شود بنابراین این رفتار در فرد تقویت و تثبیت می شود.

درمان وسواس فکری عملی

  1. موفق ترین درمان، رفتار درمانی است: در این درمان فرد در معرض قرار دهی و جلوگیری از واکنش، غرقه سازی، شرطی سازی است.
  2. درمان شناختی – رفتاری (CBT) نیز می تواند درمان مناسبی برای این اختلال باشد که در این روش روی ارزیابی مسئولیت، بیش از حد بزرگ دانستن خطر و اهمیت زیاد دادن به افکار، کار می شود.
  3. ارزیابی مسئولیت: این افراد فکر می کنند تنها کسانی هستند که مسئولیت پیشگیری از عواقب بد را دارند به همین دلیل بیش از حد در معرض استرس قرار می گیرند.
  4. بیش از حد بزرگ دانستن خطر: این افراد احتمال روی دادن عواقب بد را بیش از حد زیاد می دانند.
  5. اهمیت زیاد از حد افکار: افراد مبتلا به OCD بر این باورند که فکر کردن به یک کار مثل انجام دادن آن است (یکی دانستن فکر و عمل).
  6. درمان دارویی: دارو درمانی روشی سریع و ارزان برای درمان OCD است ولی در مقایسه با روش های درمانی دیگر تاثیر کمتری دارد و قطع دارو معمولا باعث بازگشت این اختلال می شود.
  7. جراحی: برای بیماران وسواسی بسیار مقاوم، جراحی روانی را می توان در نظر گرفت.

ترکیب دارو درمانی و روان درمانی بسیار موثر است.

انواع دیگر اختلالات وسواسی

  1. اختلال بادی دیس مورفیک (اختلال بدشکلی بدنی)
  2. اختلال احتکار (اختلال ذخیره کردن)
  3. اختلال کندن مو
  4. اختلال کندن پوست

در ادامه به توضیح انواع اختلالات وسواسی پرداخته شده است:

  • اختلال بادی دیس فورمیک (Body dysmorphic disorder)

افراد مبتلا به این اختلال، تا حد هذیانی در این باره که عضوی از بدنشان زشت یا ناقص است اشتغال ذهنی دارند و این باعث می شود زندگی شغلی، اجتماعی و روابطشان مختل شود.

فرد مبتلا به این اختلال معمولا هیچ عیب و ایرادی در صورت خود ندارد ولی بارها جراحی زیبایی کرده تا زیبا شود.

اشتغال ذهنی دایمی درباره نقص های فیزیکی ظاهری، اغلب به فاجعه انگاری آن ویژگی ها منجر می شود.

این اختلال به طور عمده در چهارچوب افکار وسواسی قرار دارد و وحشت بیمار از طرد اجتماعی را نشان می دهد.

بنابراین ضابطه اصلی اختلال بدشکلی بدنی، دلمشغولی نسبت به یک نقص ظاهری بدن است. این نقص یا کاملا تخیلی است یا نگرانی فرد نسبت به یک بی تناسبی جسمی مبالغه آمیز و افراطی است.

ملاک تشخیصی اختلال بادی دیسمورفی (BDD) یا اختلال بد شکلی بدنی

  1. فرد مبتلا به این اختلال در مورد نقص در ظاهرشان نگرانی دارد و معتقد است دیگران این نقص ها را نمی بینند یا جزئی می دانند.
  2. فرد در واکنش به این نگرانی ها درباره ظاهرش رفتارهای تکراری نشان می دهد (مثلا ایستادن مداوم در جلوی آینه)
  3. اشتغال ذهنی آنها باعث ناراحتی و اختلال شدیدی در عملکرد می شود.
  4. اختلال روانی دیگری این اختلال را توجیه نمی کند.
  5. علائم مزبور ناشی از یک بیماری یا مصرف مواد نباشد.

علت ایجاد اختلال بادی دیسمورفی

عوامل اجتماعی – فرهنگی و اختلالات افسردگی و سابقه خانوادگی اختلالات خلقی و اختلال وسواسی جبری می توانند علت بروز این اختلال باشند.

درمان اختلال بادی دیسفورمی

رفتار درمانی، شناخت درمانی و گروه درمانی شناختی-رفتاری از جمله راه های درمان این اختلال است.

  • اختلال احتکار hoarding disorder

افراد مبتلا به این اختلال، به طور افراطی، اشیا و اموال را جمع آوری می کنند و نمی توانند یا نمی خواهند انبوهی از اشیا را که ظاهرا بی فایده یا بی ارزش هستند، دور بیندازند.

این اختلال باعث می شود که فرد در معرض بیماری های جسمانی، پایین آمدن کیفیت عملکرد در جنبه های مهم زندگی، فشار مالی و اقتصادی قرار گیرد.

این اختلال سبب می شود روابط میان فردی فرد با اعضای خانواده و دوستان نیز تحت تاثیر منفی قرار بگیرد.

هوش هیجانی یا EQ این افراد معمولا کم تر از سطح عادی است.

اختلال احتکار چند نوع فرعی دارد:

احتکار کتاب

بیبلیومانیا یا احتکار کتاب عبارت است از جمع آوری یا احتکار کتاب، تا حدی که روابط اجتماعی یا سلامت فرد به خطر بیفتد.

احتکار حیوانات

افراد مبتلا به احتکار حیوانات، تعداد زیادی حیوان در خانه خود نگه می دارند، بدون اینکه بتوانند خانه خود را تمیز نگه دارند یا به این حیوانات خوب رسیدگی کنند.

احتکار اطلاعات

افراد مبتلا به احتکار اطلاعات، به لطف اینترنت و هاردی اکسترنال چند ترابایتی، می توانند مقادیر زیادی اطلاعات را از اینترنت دانلود و سیو کنند.

ملاک تشخیص اختلال احتکار

  1. فرد همیشه و به طور دائم به دشواری می تواند اموال خود را دور بریزد یا از آن ها جدا شود و فرقی نمی کند که ارزش واقعی آن ها چقدر است.
  2. علت این مشکل این است که فرد احساس می کند باید آیتم های مورد نظر را برای روز مبادا نگه دارد و می خواهد از رنج و استرس ناشی از دور ریختن آن ها اجتناب کند.
  3. ناتوانی در دور ریختن آیتم ها و اشیا باعث می شود که به تدریج زیاد شوند و باعث شلوغ شدن و انباشته شدن اتاق ها و قسمت های مختلف خانه شوند.
  4. احتکار باعث می شود که در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی فرد دیسترس یا نابسامانی شدیدی به وجود آید.
  5. نمی توان احتکار را به عارضه پزشکی دیگری نسبت داد (مثلا آسیب مغزی، بیماری قلبی – عروقی).

منبع : چیزهایی که در مورد وسواس نمی دانید

بازدید : 215
شنبه 25 ارديبهشت 1400 زمان : 12:42

ارتباط موفق، راه های بر قراری ارتباط موفق چیست؟

راه های برقراری ارتباط موفق چیست؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از افراد را درگیر می کندT در طول زندگی بسیاری از افرادی را می بینید که به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و این ارتباطات باعث پیشرفت آن ها در زندگی می شود، شاید از خودتان بپرسید که راز موفقیت این افراد در زندگی چه می باشد؟ ما در ادامه این مقاله به راهکارهایی برای داشتن ارتباط موفق با دیگران اشاره می کنیم.

تمرین این راهکار ها و کمک گرفتن از افراد متخصص می تواند به شما کمک کند تا شما بتوانید یک رابطه رضایت بخش و موثری را تجربه کنید، برای این که اطلاعات کاملی در این زمینه کسب کنید باید به مطالعه این مقاله بپردازید.

راه های برقراری ارتباط موفق

ارتباط موفق از نظر شما چگونه می تواند باشد؟ داشتن رابطه سالم و موفق با دیگران از دید افراد می تواند متفاوت باشد و هر کدام نظرات خاص خودشان را در این خصوص دارند، اما به طور کلی فاکتور های عمومی بسیاری وجود دارد که به شما کمک می کند ارتباط موثری با دیگران داشته باشید.

از جمله فاکتور هایی که باعث برقراری ارتباط موفق با دیگران می شود عبارت اند از: داشتن درک متقابل، مسئولیت پذیری در برابر دیگران، برخورداری از مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی و غیره.

در ادامه این مقاله به راهکارهایی اشاره می کنیم که این راهکارها احتمال موفقیت را در روابط بین فردی بالا می برد و در این زمینه اطلاعات کافی به فرد می دهد که برای او کمک کننده می باشد.

  1. ارتباط موفق، زبان بدن را دست کم نگیرید

افراد وقتی می خواهند در ارتباط با کسی به صورت موقر و مثبت جلوه کنند بیشتر به کلماتی که به کار می برنند دقت می کنند در صورتی که کلام تنها بخشی از این مسئله می باشد و آن چه در کلام و ارتباطات رو در رو اهمیت دارد زبان بدن شما می باشد، زیرا هر کدام از بخش های بدن در زمان برقراری ارتباطات پیغامی را به فرد مقابل می رسانند.

به همین دلیل ارتباط چشمی با طرف مقابل اهمیت بسیاری دارد، همچنین باید بیانات چهره ای مثبت و تاثیرگذاری داشته باشید و در ژست های بدنی خود دقت بیشتری به خرج دهید تا بتوانید با دیگران ارتباط موثر و موفقی داشته باشید.

  1. همدلی کردن را بیاموزید

در هر سطحی از ارتباطات که می باشید افراد نادیده گرفتن را نمی پسندند و دوست دارند تا به آن ها توجه شود و درک متقابلی از آن ها صورت گیرد و آن چه بیش از هر چیز دیگری باید مورد درک و پذیرش طرف مقابل قرار گیرد احساسات و هیجانات می باشد و افرادی که ارتباط موفقی دارند این موضوع را به خوبی درک می کنند و در این خصوص مهارت های بالایی دارند.

در صورتی که شما بخواهید با دیگران همدلی کنید باید روش های همدلی را بیاموزید و گاهی اوقات لازم است تا از زاویه دید دیگران به دنیا نگاه کنید و در مورد انواع احساساتی که تاثیر بر روی افراد می گذارند اطلاعات بیشتری به دست آورید.

  1. مخاطب خود را بشناسید

برای این که کلام تان بیشتر مورد پذیرش دیگران قرار بگیرد و بر روی مخاطب اثر بگذارد باید در ابتدا مخاطب را به درستی بشناسید و درک درستی از مخاطب خود داشته باشید، هم چنین نحوه بیان کردن جملات شما اهمیت بسیاری دارد به طوری که اهمیت آن بیشتر از چیزی است که می گویید.

به همین خاطر قبل از آن که با کسی ارتباط بر قرار کنید ابتدا از خود بپرسید که تا چه اندازه او را می شناسید، آیا در مورد علایق او اطلاعاتی دارید؟ این موضوع به خصوص زمانی که می خواهید برای جمعی سخنرانی کنید بسیار اهمیت دارد زیرا اگر مخاطبین خود را نشناسید و درک درستی از علایق او نداشته باشید، سخنان شما تاثیرگذاری درستی بر روی مخاطب نخواهد گذاشت.

  1. ارتباط موفق، مختصر و مفید سخن بگویید

در ارتباطات کلامی و نوشتاری خود سعی کنید خلاصه گویی رادر اولویت قرار دهید این کار اهمیت بسیاری دارد بنابراین تلاش کنید از بیان کردن حرف های اضافی و حاشیه پردازی خودداری کنید زیرا هر چه زمان انتقال پیام طولانی تر باشد به همان میزان از تاثیر گذاری مطلب بر روی مخاطب کاسته می شود.

  1. از خدمات حرفه ای کمک بگیرید

در دنیای امروزه همه چیز تخصصی شده است و موفقیت در هر زمینه ای نیازمند آموزش و مطالعه دارد و یکی از عوامل تاثیر گذار در کسب موفقیت داشتن ارتباطات مناسب با دیگران می باشد که باید به طور حرفه ای به آن پرداخته شود.

در صورتی که شما بتوانید ارتباط موفقی داشته باشید در امور تحصیلی، شغلی و خانوادگی پیشرفت های زیادی خواهید کرد زیرا ارتباطات اجتماعی پایه و اساس هر علمی در زندگی هستند و برای ارتباط با دیگران و رسیدن به موفقیت اهمیت بسیاری دارند.

منبع : ارتباط موفق

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 343
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 60
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 94
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 475
  • بازدید ماه : 1403
  • بازدید سال : 7115
  • بازدید کلی : 43505
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی